موسسه مردم نهاد جوانان نجوای یاس

حرکتی مردمی برای مردم از همه اقشار

موسسه مردم نهاد جوانان نجوای یاس

حرکتی مردمی برای مردم از همه اقشار

۱۴ مطلب در دی ۱۴۰۰ ثبت شده است

وزارت ورزش و جوانان

چگونه کپشن بنویسیم؟

چه کار کنیم که مخاطب کپشن ما را بخواند، مجذوب آن شود و واکنش دلخواه ما را نشان دهد. کپشن‌نویسی را باید دقیقا مشابه یک محتوای متنی یا مقاله متنی بدانیم که در بیشتر مواقع با لحنی خودمانی نوشته می‌شود، اما به این معنی نیست که نمی‌توانیم به صورت رسمی بنویسیم.
ساختار اصلی یک مقاله به شکل زیر تعیین می‌شود:

  1. تیتر
  2. لید
  3. مقدمه
  4. بدنه متن
  5. نتیجه‌گیری و فراخوانی

در کپشن‌هایی که می‌بینید شاید مانند یک مقاله به طور مشخص شاهد این بخش‌ها نباشید، اما اگر کمی دقت کنید به صورت یکپارچه و پیوسته می‌توان این موارد را در کپشن‌های مختلف مشاهده کرد. گاهی تیتر همان نوشته مهمی است که روی عکس یا ویدیو می‌زنید تا مخاطب بیشتر ترغیب شود محتوای شما را دنبال کند. لید همان یکی دو خط اول کپشن است و بعد از آن شاهد مقدمه و بدنه اصلی هستیم. در انتها هم در کپشن خود نتیجه‌گیری کرده و از مخاطبان می‌خواهیم بازخورد (CTA) خود را ابراز کنند.

اهمیت شروع کپشن
شاید یک کپشن به معنای واقعی مانند مقاله لید نداشته باشد، ولی چند کلمه ابتدایی آن اهمیت بسیاری دارد؛ چراکه بقیه کپشن در بخش more قرار می‌گیرد. به همین دلیل تلاش کنید مهمترین و جذاب‌ترین بخش کپشن که ترجیحا شامل کلمات کلیدی و موضوعی کنجکاوکننده است همان ابتدای کپشن خود بنویسید.
لحن مشخصی داشته باشید
هر چه بیشتر بتوانید لحن و صدای (Tone of Voice) مشخصی داشته باشید، مخاطبان شما را بیشتر می‌شناسند. به عنوان مثال برخی همیشه عادت دارند در کپشن‌های خود به تمام موضوعات نگاه طنز و کمدی داشته باشند، برخی کوتاه می‌نویسند و بعضی دیگر از اشعار برای بیان منظور خود استفاده می‌کنند.
نتیجه‌گیری و فراخوانی داشته باشید
سعی کنید کپشن خود را هدفمند به پایان برسانید. از حرف‌هایی که زدید نتیجه بگیرید و در نهایت با یک فراخوان مناسب و جذاب کاری کنید مخاطبان بازخورد موردنظر شما را ارائه کرده و اقدامی که مدنظرتان است انجام دهند. استفاده از Call To Action اهمیت زیادی دارد؛ چرا که باعث می‌شود نه‌تنها فالوئرها مخاطب قرار داده شوند و احساس ارزشمند بودن داشته باشند، بلکه کمک می‌کند مشارکت بیشتری داشته باشند.

قدرت شکلک‌ها را دست کم نگیرید
ایموجی‌ها یا همان شکلک‌ها قدرت زیادی در بیان احساسات دارند و گاهی می‌توانند معنای یک کلمه یا یک جمله را به راحتی بیان کنید. استفاده از شکلک‌ها به عنوان عناصر بصری باعث می‌شود کپشن شما فقط متن نباشد و نه‌تنها نظر مخاطبان را جلب کند، بلکه باعث زیباتر شدن کپشن شود.

ابتدا چند پیش‌نویس تهیه کنید.

آیا تا کنون دقت کرده‌اید که بهترین کپشن دقیقا زمانی به ذهن‌تان می‌رسد که مطلب‌تان را منتشر کردید؟ با خودتان می‌گویید «حیف، کاش این‌طوری می‌نوشتم.» بنابراین عجله نکنید. چند جمله برای کپشن مطلب‌تان پیش‌نویس کنید و از همکاران بپرسید کدام‌یک بهتر است. به‌طورکلی عجله نکنید.برای تهیه یک کپشن مناسب وقت بگذارید. چرا که سبب حفظ تعداد دنبال‌کنندگان‌تان می‌شود و چون برایشان جذاب است آن را به دوستانشان ارسال می‌کنند و به این شیوه، دنبال‌کنندگان آنها نیز جذب محتوای پست‌های شما می‌شوند.

 

کپشن باید شامل فراخوان عمل یا کال تو اکشن (CTA) باشد.

بهترین روش برای افزایش احتمال به اشتراک گذاشته شدن پست اینستاگرامی و همراه کردن دنبال‌کنندگان، استفاده از بعضی کلمات فراخوان عمل در کپشن عکس‌ها است. استفاده از این فراخوان‌ها، مردم را به جای اینکه منفعلانه فقط پست‌ها را ورق بزنند و عبور کنند، به انجام کاری فرا می‌خواند.

برای مثال شما ممکن است از این عبارات استفاده کنید: «اگر برایتان جالب بود دوبار ضربه بزنید (در اینستاگرام همان کار لایک کردن را انجام می‌دهد.» یا «داستان‌تان را در قسمت نظرات (کامنت) به اشتراک بگذاریدافراد را به نوشتن تجربیات‌شان در قسمت نظرات تشویق کنید. شما ممکن است از تجربیات آنها برای شکل دادن و پیشرفت راهبرد اینستاگرام خودتان بهره بگیرید و یا محتوای جدیدی به ذهن‌تان برسد. برای افزایش مشارکت و لذت دنبال‌کنندگان‌تان به نظرات کاربران پاسخ دهید و یک مکالمه دوطرفه ایجاد کنید.) .

دنبال‌کنندگان‌تان را تشویق کنید برای به اشتراک‌گذاشتن پست شما با دوستان‌شان آنها را تگ کنند از مردم برای ارسال تصاویرشان دعوت کنید و آنها را با استفاده از یک هشتگ در کپشن پست‌تان تگ کنید. قوانین رسمی مسابقه را برای علاقه‌مندان در کپشن پست‌تان لحاظ کنید و حتی در قسمت بیو هم لینک آن را قرار دهید

اما اگر هنوز از نوع لحن برندتان اطمینان ندارید، بر اساس تجربیات ما مختصرنویسی بهترین اقدام است. بعضی از بهترین کپشن‌های اینستاگرام عبارات نغز کوتاه هستند و یا اینکه نکات اصلی را به سرعت و خیلی کوتاه می‌نویسند و اجازه می‌دهند که تصویر با مخاطب سخن بگوید.

لحن کپشن

هر شبکه اجتماعی لحن مخصوص خودش را دارد ولی لحن کپشن اینستاگرام خودمانی است و باید لحن دوستانه تاحدی شوخ طبع داشت اما اگر لحن برند شما جدی است باید میان احترام و صمیمیت، یک تعادل ایجاد کنید

کارهایی که باید انجام دهید:

  • برای ایجاد ارتباط بهتر با مخاطب از جملات قصار استفاده کنید
  • کپشن‌تان را به‌گونه‌ای تنظیم کنید که امکان صحبت و مکالمه با مخاطب را ایجاد کند
  • اصل همخوانی را در تمام کپشن‌تان رعایت کنید

کارهایی که نباید انجام دهید:

  • از واضحات صحبت نکنید (مخاطبان شما می‌توانند ببینند چه چیزهایی در عکس شما وجود دارد!)
  • هیچ‌وقت از کپشن فقط برای فروش محصولات‌تان استفاده نکنید
  • بیش از حد با کلمات بازی نکنید

 

 

نمونه کپشن هایی با ایده و طرح عالی

“افتتاحیه! روز اول! یک روز خوب با همراهان خوب، جلسات عالی و آموزه های ارزشمند …”.

“و اکنون، یک محصول جدید پا به عرصه‌ی وجود گذاشت! همین الآن سرویس 30 روزه‌ی رایگان خود را دریافت کنید و خودتان قضاوت نمایید!”

“ما و شرکایمان، برای توسعه‌ی یک طرح جدید و دستیابی به اهداف مشترک تلاش میکنیم. کارمندان ما مشتاقانه منتظر آغاز کار هستند …”.

“ما اینجا (در یک رویداد صنعتی) هستیم! شما هم بیایید و پیش از آنکه مدیرعامل به روی صحنه برود، سلام و گفتگویی با هم داشته باشیم …”.

“تبریک به … (نام کارمند) برای اخذ جایزه‌ی … (نام جایزه)! یک افتخار شایسته و برازنده برای کسی که این ماه به هدف خود رسید …”.

نمونه کپشن های دارای دعوت به اقدام

بهترین (نام محصول) برای این زمان از سال. بهترین ویژگی پاییز از نظر شما چیست؟ پاسخ خود را در قسمت نظرات بنویسید.

ما از یکم تا پنجم فروردین تعطیل خواهیم بود؛ اما پس از تعطیلات سال نو با خبرهای خوب بازخواهیم گشت … شما تعطیلات سال نو را کجا سپری میکنید؟ برنامه‌تان را با ما درمیان بگذارید!

اپیزود 1 از … (نام پادکست) هم اکنون در دسترس شماست که گوش کنید! اوقات خوشی را با مهمانمان سپری کردیم. لینک دانلود در قسمت بیو قرار گرفته.

همکاری گروهی، یک اصل حیاتی در فرهنگ شرکت های بزرگ است. در بخش نظرات، یکی از بهترین همکارهایتان را تگ کنید.

با هیجان و شادی فراوان، …. (نام محصول) را به تولید رساندیم. اما هر … (نام نوع محصول) عالی نیاز به یک اسم عالی هم دارد! اسم پیشنهادی خود را در قسمت نظرات بنویسید. پیشنهاد منتخب برنده‌ی یک سال سرویس رایگان خواهد شد. لینک در بیو.

نمونه کپشن های خودمانی و صمیمانه

کسایی که این فصل به هدف هاشون رسیدن، بزنید قدش! اگر هنوز به هدفتون نرسیدین، ذهن و جسم‌تون رو آماده کنید که این فصل به دستش بیارید! شما فوق العاده خواهید بود. #هدف

بازیافت، صرفاً یه اصل اجباری تو محیط کار نیست؛ بلکه یه کار پسندیده و کاملاً منطقی هست. روز بازیافت مبارک! #روز_محیط_زیست

صبح شنبه بخیر! از روزهای هفته نترسید؛ با آغوش باز ازشون استقبال کنید! کارمندای شاد، روز مشتری هاشون رو میسازن : )  #شنبه_دوست_داشتنی

نمونه کپشن برای معرفی حساب های کاربری در شبکه های اجتماعی دیگر

در ساعت 11 صبح فردا، سخنرانی مدیرعامل را در … (نام رویداد)، بصورت زنده توییت میکنیم. صفحه‌ی توییتر ما را فالو کنید. لینک در بیو!

از اینکه دیروز نتوانستید به حساب های کاربری خود در… (نام شرکت تأمین کننده) وارد شوید، پوزش میخواهیم. و حال قصد داریم جبران کنیم. از طریق پیام رسان فیسبوک با ما تماس بگیرید و کد تخفیف دریافت کنید.

ما به همراه کارمندانمان، در لینکداین عضو و فعال شدیم! همین الآن ما را پیدا و دنبال کنید. لینک در بیو!

نمونه کپشن های کوتاه

سال جدید، لوگوی جدید!

ما اسباب کشی کردیم! به دفتر کار جدیدمان سر بزنید.

زمستون زیبا شروع شد! چه برنامه ای برای 3 ماه آخر سال داری؟

 

جلسه اول تفاوت ترس و استرس

گاهی اوقات بین ترس و استرس تفاوتی قایل نیستیم در صورتی که تفاوت های عمده ای با یکدیگر دارند

ترس یک عامل موقتی و درونی است که به مرور برطرف می شود مثلا نداشتن مطالعه کافی یا نداشتن اعتماد به نفس یا حتی ترس از شکست باعث می شود یک فرد دچار ترس شود اما با مطالعه کافی، بدست آوردن اعتماد به نفس این عوامل از بین می روند

استرس یک عامل همیشگی است و بهترین سخنرانان نیز دچارش می شوند و زمانی که فرد هیجان ارائه ی مطلب جدید را دارد یا می خواهد برای عده ای خاص سخنرانی کند یا مکان سخنرانی باعث ایجاد استرس در فرد می شود  مثلا سخنرانی که همیشه در جمع کوچک 10 نفره صحبت کرده در هنگام صحبت در یک کنفرانس 100 نفره دچار استرس می شود

نشانه های استرس

ü      عرق کردن کف دست و پیشانی

ü      تپش قلب شدید و نامنظم

ü      لرزش دست و پا

ü      رنگ پریدگی، سرگیجه و خشکی دهان

ü      حالت تهوع، دل درد و دل پیچه

ü      تپق زدن در هنگام سخنرانی

ü      لرزش صدا، بند آمدن و لکنت زبان

ü      سرخ شدن و برافروختن

ü      دلشوره

راهکارهایی برای کنترل کردن استرس

  • تنفس 142 را یاد بگیرید
  • آرام سازی بدن خود رایاد بگیرید( روی زمین دراز بکشید و سپس از کف پا شروع به منقبض کردن کنید و بعد به ساق پا، دست ها و قفسه سینه و گردن و سربروید و آن ها را منقبض کنید و بعد سی ثانیه آرام به ترتیب گفته شده عضلات را آرام و شل کنید)
  • از دمنوش های آرامش بخش می توانید استفاده کنید(گل گاو زبان، دارچین و همچنین عرق بیدمشک و گلاب)
  • همچنین می توانید از توسل و دعا استفاده کنید(با اهل بیت صحبت کنید تا در این سخنرانی به شما کمک کند یا از اذکاری چون الا بذکر ا...الطمینن القلوب)

راهکارهایی برای کنترل کردن ترس

  • مواجهه با موقعیت( امام علی می فرماید از هر چیزی می ترسی خودت را در آن بیانداز)
  • واقع بینی(شما در سخنرانی اول به این فکر نکنید که باید مثل یه سخنران حرفه ای بدون تپق حرف بزنید بلکه باید هر بار مطالب خود را ارتقا بدید)
  • شکست خوردن رو به جلو( شما با خواندن یک الی دو مقاله سخنران یا گوینده خوبی نمی شوید و بعد تصور کنید می توانید در یک جمع زیاد سخنرانی کنید، بلکه باید برای چند بار جلوی همسر یا یک عضو از خانواده صحبت کنید وقتی توانستید از این قسمت به خوبی عبور کنید بین اعضای خانواده خود و بعد در بین اعضای فامیل و دوستان خود سخنرانی وصحبت کنید)
  • دانش افزایی( اگر می خواهید در حوزه خاصی مثلا سیاسی، فرهنگی و... صحبت کنید بسیار مطالعه کنید و ازطریق تلویزیون یا اینترنت به صحبت های اساتید این حوزه نگاه کنید)
  • مقایسه ممنوع( خود را با افراد دیگر مقایسه نکنید زیرا هرکس دارای استعدادی است اما می توانید اساتید مورد علاقه خود را بعنوان الگو قرار دهید تا خود را ارتقا دهید)

 

آموزش تنفس دیافراگمی در 50 روز

ده روز اول

در ده روز اول هر روز به مدت 5 دقیقه به حالت طاق باز بخوابید و در حالتی که کف پاها روی زمین و زانوها خم هستند نفس عمیق بکشید.در این حالت تنفس شکمی خواهید داشت.
بیشتر از 5 دقیقه نیاز نیست و مداومت آن در ده روز موجب تقویت عضله دیافراگم خواهد شد.

ده روز دوم

در ده روز دوم هر روز به مدت 5 دقیقه درازکش تمرین را ادامه دهید. اما کف پا روی زمین نباشد و پاها را صاف بکشید. سعی کنید مدت زمان بازدم طولانی و دم سریع باشد

ده روز سوم

در ده روز سوم تمرین را به حالت درازکش، پاهای کشیده و مدت 5 دقیقه انجام دهید. اما هنگام بازدم یک شعر را بخوانید و هر بار سعی کنید ابیات بیشتری را بخوانید. سعی کنید تعداد بیتها را به مرور و کم کم زیاد کنید.

در این کار زیاده روی نکنید چون ممکن است زود شما را خسته کند.

ده روز چهارم

در ده روز چهارم تمرین را به مدت 10 دقیقه پیگیری کنید.این بار اشعار یا متن را با صدای بلندتری بخوانید و سعی کنید هر روز صدایتان کمی از روز قبل بیشتر باشد.افزایش زمان تمرین به 10 دقیقه را می توانید به مرور انجام دهید. مثلاً روزی 30 ثانیه یا یک دقیقه به مدت زمان تمرین تنفس در حالت درازکش اضافه کنید.
در ده روز چهارم باید سعی کنید بازدم شما زمان بیشتری طول بکشد. به این معنی که وقتی شعر یا متنی را می خوانید با یک نفس مقدار بیشتری از آن را بخوانید.

 

 

ده روز پنجم

در ده روز پنجم به همان حالت تمرین را به مدت 10 دقیقه ادامه دهید و در بازدم مقدار بیشتری از متن یا شعر را بخوانید. بعد از اتمام ده دقیقه نوبت به یک تمرین دیگر می رسد. در همان حالت درازکش بمانید و یک کتاب با ضخامت زیاد روی شکم خود بگذارید. نفس عمیق بکشید و با صدای سسسسس آن را خارج کنید. همین طور که نفس را به بیرون می دهید کتاب شروع می کند به پایین رفتن. حالا نوبت آن است که شکم خود را محکم نگه دارید و اجازه ندهید کتاب به پایین برود. این کار را به مدت 5 دقیقه ادامه دهید که با 10 دقیقه قبلی می شود 15 دقیقه و شما باید در ده روز پنجم روزی 15 دقیقه تمرین داشته باشید

 

جلسه دوم موضوع سخنرانی و بداهه گویی

یکی از مهمترین موضوعات در سخنرانی محتوا یا موضوع سخنرانی است ، اینکه درباره چیزی صحبت کنیم تا دیگران جذب شوند

سوالاتی که قبل از سخنرانی باید از خود بپرسید

1.مخاطب من چه مشکلاتی دارد؟(اعتیاد، نداشتن مهارت، عوامل تربیتی و...)
.2مخاطب من از چه چیزی ترس دارد؟ (نبود اعتماد به نفس، پرخاشگری کودکان و...)
.3رویای مخاطب من چیست؟(رسیدن به رتبه برتر،داشتن یک شغل پردرآمد و...)
.4مخاطب من برای رسیدن به هدفش چه موانعی دارد؟(میزان درآمد، عوامل محیطی و...)
.5چه سوال هایی برای مخاطب من بیشتر به وجود می آید؟(منابع مطالعاتی، مهارت های لازم و....)

ساختار یک سخنرانی

برای شروع سخنرانی می توانید یک شروع رازآلود و معمایی داشته باشید یا با یک سوال شروع کنید بعد باید برای مخاطب مزایای گوش دادن و ضررهای گوش نکردن را بیان کند و در اخرین مرحله این قسمت باید خودرا معرفی کرده و اینکه چرا باید پای این صحبت شما بنشیند

متن اصلی سخنرانی شامل بررسی تاریخچه و فلسفی موضوع و محتوا و راهکارهای لازم برای رفع مشکل باید بیان شود

انتهای سخنرانی شامل خلاصه تیتروار مطالب سخنرانی، پرسش و پاسخ چند دقیقه ای و بیان آیه یا حدیث قرآنی و جمله انگیزشی است

بداهه گویی

گاهی اوقات بدون اینکه از قبل آمادگی لازم را داشته باشید از شما درخواست می شود تا درباره موضوعی چند کلامی صحبت کنید به این نوع سخنرانی بداهه گویی می گویند

شما در این زمینه باید از قبل تمرین ها و تکنیک های لازم را انجام داده باشید تا بتوانید موفق شوید

تمرین های مناسب برای بداهه گویی

روزی یک کلمه انتخاب کنیم و کلمات هم معنی آنرا پیدا کنیم، سپس کلمات متضاد آن را نیز پیدا کنیم

اسامی از مکان ها، محیط ها، سفرها، کتاب ها و.... در یک برگه نوشته و هر روز با چشمان بسته یکی را انتخاب کنید و سی ثانیه  درباره آن تامل کرده و سپس به مدت 5 دقیقه درباره آن صحبت کنید

 

 

جلسه سوم لحن و ریتم

تفاوت ریتم و لحن

  • لحن یعنی برای اینکه ما بتوانیم احساس خود را به دیگران منتقل کنیم لحن کلام می تواند تاثیرداشته باشد مثل لحن عاشقانه، لحن نصحیتی، لحن سوالی و....
  • برای اینکه لحن مناسب را در زمان مناسب ارائه دهید باید بسیار فیلم  نگاه کرده یا صدا گوش دهید تا با لحن های مختلف آشنا شوید
  • ریتم یعنی گاهی درسخنرانی افراد صدای خود را کم یا زیاد می کنند تا مخاطب به آن ها توجه کند مثل مجموعه ای از تاکیدات، مکث ها و فراز و فرود صداها
  • در زمانی که می خواهید بر روی کلمه ای تاکید کنید باید بعد از کلمه حتما مکثی داشته باشید یا سرعت بیان خود را در این موقع باید کمتر کنید
  • در زمانی که می خواهید از لحن حماسی استفاده کنید باید کوبنده و استوار سخن بگویید( آخرین بخش کلمه پایانی هر جمله خود را بکشید تا کشش آوایی ایجاد شود یا بر روی حرف ر بیشتر تاکید کنید یا تشدیدها را کامل و درست ادا کنید)
  • در زمانی که می خواهید از لحن نصحیت و اندرز استفاده کنید باید آرام و آهسته نکات خود را به مخاطب القا کنید
  • در زمانی که می خواهید از لحن شرطی استفاده کنید در کلمه ربطی مثل من، اگر، مگر اینکه، تا و... که بعد از جمله اول می آید باید تاکید بیشتری کنید
  • در زمانی که می خواهید از لحن پرسشی استفاده کنید باید تاکید خود را بر کلمات سوالی داشته باشید مثلا روی کلماتی چون آیا، چگونه، چرا و....
  • برای اینکه لحن و ریتم خود را تقویت کنید یک متن را از یک کتاب انتخاب کرده و با چند لحن مختلف بخوانید

 

 

جلسه چهارم بایدها و نبایدهای زبان بدن

ایستادن و حرکت کردن

سعی کنید تمام وزن خود را بر روی یک پا نیاندازید. در عوض با باز کردن پاها به اندازه عرض شانه، میتوانید یک زبان بدن خوب را نشان دهید، علاوه بر اینکه با این کار میتوانید صاف بایستید و دیرتر خسته شوید، این حالت ایستاده مزیت های دیگری نیز دارد، مانند: امکان چرخش به طرفین، برای تعامل بیشتر با تمام مخاطبین و نگاه کردن به مخاطبینی که در کنارههای سالن سخنرانی حضوری دارند. همچنین اگر در موقعیت ایستاده، پاهایتان را به اندازه عرض شانه باز کنید، به مخاطب این حس را میدهید که شما از اعتماد به نفس کامل برخوردار هستید و با اطمینان سخن میگویید. نکته بعدی این است که هیچگاه پای خود را جفت نکنید، این کار به این معناست که شما فردی منزوی
هستید و از اینکه در جمع حضور دارید، احساس خوبی ندارید، اما اگر بین پاهای خود فاصله بدهید، حس تمایل به حضور را به مخاطب منتقل میکنید و در زمان حرکت کردن سعی کنید با سرعت کم، هرچند دقیقه یکبار روی قدم بزنید

زاویه بدن

سعی کنید زاویه خودتان را با مخاطبان طوری تنظیم کنید که اشراف کامل به تمام فضا داشته باشید، زاویه بدن شما باید در راستای مخاطبان باشد، به گونه ای که مخاطبین این احساس را پیدا کنند که شما برای آنها سخن میگویید

نشستن

گاهی ما در یک موقعیت خیلی رسمی صحبت میکنیم، اقتضاء این نوع سخنرانی این است که کمر ما کاملاً صاف باشد و پاهای ما کنار هم باشد و بین دو کف پا، به اندازه یک مشت، فاصله ایجاد کنیم که پاها نه خیلی به یکدیگر بچسبد و نه خیلی از هم فاصله داشته باشد. اما در یک محفل دوستانه یا موقعیتی که میخواهیم با مخاطبان راحت صحبت کنیم و فضا خیلی رسمی نیست، میتوانیم پاهای خود روی هم بیندازیم، یا کمی به جلو خم شویم تا این حس را به مخاطب بدهیم که به این گفتگو تمایل داریم و از این که در جمع آنها هستیم احساس راحتی میکنیم

تماس چشمی

هرگز مداوم به چشم های یک فرد خیره نشوید زیرا در جمعیت های کم تعداد مخاطب متوجه می شود و احساس ناخوشایندی به او دست می دهد هرگز بصورت مداوم به اشیا اطراف مثل در یا انتهای سالن و.....نگاه نکنید زیرا ممکن است به دلیل فراموش کردن رشته کلام بریده و ارتباط مخاطب با شما از بین برود

استفاده از دست

وقتی دست به سینه بایستید این پیغام را به مخاطب منتقل می کنید که آمادگی پذیرش دیگران را ندارید و احساس خوبی از حضور در جمع ندارید. صحبت کردن مداوم با دستان در جیب اصلاً مناسب نیست و حس تکبر، که یک احساس منفی است را به مخاطب میدهد

سرو گردن

صاف بنشینید و دست خود را به صورت مشت کرده، روی جناق سینه قرار دهید، سپس انگشت اشاره خود را باز کنید، اگر نوک انگشتتان به زیر چانه تان رسید، این یعنی که سروگردن شما در وضعیت مناسب قرار دارد، اما اگر انگشت شما از چانهتان فاصله داشت یا اینکه نتوانستید انگشتتان را کامل باز کنید و چانه تان پائین بود، اینها به این معنی هستند که وضعیت سر و گردنتان مناسب نیست. باید وضعیت سروگردنتان به گونهای باشد که نه خیلی رو به بالا باشد و نه خیلی رو به پائین، بهتر است روبروی آینه بایستید و با مشت کردن دست بر روی جناق سینه، تمرین کنید تا وضعیت سروگردنتان را درست کنید

جلسه پنجم مدیریت جلسه پرسش و پاسخ

زمانی که می خواهید متوجه شوید که محتوای ارائه شده توسط مخاطبین درک شده است می توانید از این راه استفاده کنید البته سه نوع پرسش از طرف مخاطب از شما پرسیده می شود گاهی برای اینکه متوجه شود مطلب را متوجه شده، گاهی برای خنده و تحقیر شما و گاهی برای اینکه شما را امتحان کنند اما اکثریت افراد برای یادگیری وبالا بردن سطح معلوماتشان این کار را می کنند

البته نوع برگزاری به سخنران بستگی دارد و می توانید از قبل با عوامل برنامه درباره آن سخن بگویید

 

سوالات متداول افراد

ü      تعاریف(گاهی بعضی کلامات برای افراد ناآشناست و از شما معنی آن کلمه را می پرسند)

ü      شخصیت ها(زمانی که از کسی نقل قول می کند ممکن است برای افراد ناآشنا باشند و از او می پرسند)

ü      مقدار انجام تمرین( شما تمرینی دادید میزان حداقل و حداکثر انجام آن را می خواهند)

ü      منابع بیشتر برای مطالعه( برای اینکه درباره موضوع بیشتر تحقیق کنند)

ü      شواهد و مستندات(بعضی مطالب نیاز به سند و مدرک دارد بخصوص در زمینه دینی و یا علمی )

 

نکات لازم در زمان پرسش و پاسخ

ü      آسان کردن سوال اول با این عنوان که معمولا از من این سوال را می پرسند که....

ü      تامل و فکر کردن درباره پرسش و بعد پاسخ دادن

ü      تکرارسوال در زمانی که سوال را متوجه نشده اید

ü      صبوری و داشتن سعه صدر در هنگام پاسخگویی

ü      در هنگام تپق یا صحبت با لهجه افراد را تمسخر نکنید

ü      اگر جواب چیزی را نمی دانید بگویید اطلاع ندارم

ü      روی مطالب تعصب نداشته باشید و در کمال احترام از افراد بخواهید تا دلایلش را بگوید یا به صورت خصوصی با شما درمیان بگذارد

ü      با عوض کردن بحث از جدل و حاشیه بین افراد جلوگیری کنید

 

 

جزوه بیانیه نویسی

گفتمان مطالبه گری تخصصی چند سالیست که در حال گسترش است و این گفتمان برای عینیت بخشیدن به مبانی معرفتی و آرمان انقلاب اسلامی نسبت به مسائل روز و مسائل  بر زمین مانده کشور بخصوص در حوزه مسائل اقتصادی و اجتماعی است. جریان ها برای حفظ حیات خود باید نسبت به وضع موجود راضی نگشته و حساس باشند و در مسائل اساسی و مهم کشور موضع گیری نمایند و یکی از این ابزارها بیانیه نویسی است. بیانیه زمانی قدرتمند و تاثیرگذار است که نگارش قدرتمند داشته باشد و این توانایی کسب مهارت، خواندن و خواندن بیانیه ها امکان پذیر نخواهد بود. بیانیه علاوه بر کارکرد مطالبه گری از مسئولین و اعلان موضع مجموعه نسبت به مسائل اساسی و مهم کشوری باعث بالا بردن آگاهی مردم در آن مساله و زمینه سازی برای شکل گیری و جهت گیری یک مطالبه عمومی و جریان فراگیر توسط مردم از مسئولین  در راستای اصلاح تصمیمات است

 

قدم های موثر برای بی تفاوت نبودن و جریان داشتن نسبت به مسائل کلان کشور

  1. 1.      احساس مسئولیت

جوان انقلابی همیشه نسبت به مسائل و آرمان های انقلاب باید حساس باشد و خود را بی تفاوت نشان ندهد و باید بداند انقلاب امروز چه تکلیفی بر گردنش نهاده و از او چه می خواهد و او چه نقش و وظیفه ای را بر عهده دارد

  1. 2.      مطالبه گری و حضور در صحنه

حضور مجموعه ها باید حضور عمیق فکری باشد و جوان انقلابی باید مطالبه گر، پرانگیزه، حاضر در صحنه و ناظر بر مسائل کشور باشد

  1. 3.      گفتمان سازی و تصمیم سازی

شما با گفتمان سازی و تصمیم سازی مسئولین اجرایی را به دنبال تصمیم و تصمیم گیری می کشانید تا آن را به عرصه اجرا بگذارند. البته بیانیه نویسی نباید مانع از فعالیت های عینی، میدانی و بسیج گری توده مردم توسط تشکل ها شود

  1. 4.      تخصصی بودن

فرایند طی شده برای تهیه و تدوین از خود بیانیه مهم تر است اگر در فرآیند نگارش تیم های تخصصی بر روی موضع متمرکز شده و وقت صرف کرده و خروجی یک مطالعه منسجم و تخصص باشد اثرگذاری آن نسبت به بیانیه ای که برحسب دغدغه و بدون پشتوانه تخصصی و مطالعاتی نوشته شده بیشتر است. تخصصی بودن به استفاده واژگان و اصطلاحات علمی نیست بلکه به عمق تحلیل محتوا بستگی دارد. پس انتشار یک بیانیه اولین و آخرین اقدام یک مجموعه نبوده و باید متکی به کارفکری و مطالعاتی کوتاه مدت باشد

  1. 5.      دلسوزانه بودن

ارسال نامه یا بیانیه به صورت خصوصی به مسئول موردنظر با رویکردی مصلحانه و دوستانه باشد نه فقط اعلان موضع و البته در ادامه و در صورت عدم اصلاح رویه باید برای مسئول هزینه ایجاد کرد یعنی باید کاری کرد که همگان متوجه او شده و منتظر اصلاح اقدام او باشند

 

 

 

 

شاخص انتخاب موضوع

  1. 1.      افق و آرمان های انقلاب اسلامی

عدالت، استقرار نظام اجتماعی مبتی بر اسلام، کرامت انسان، مبارزه با استکبار، حمایت از مظلوم و... در این بخش قرار می گیرد و افراد برای تشخیص صحیح باید به صحیفه امام خمینی(ره) رجوع شود

  1. 2.      مسائل مردم

آحاد مردم به ویژه مستضعفین اگر از ناحیه تصمیمات و اقدامات مسئولین تحت رنج و فشار باشند مثلا فقر، فساد، تبیض، اشتفال، ازدواج، مسکن و.... در این بخش قرار می گیرد. بودن از مردم، زندگی با آنان، حساس بودن نسبت به زندگی مردم لازمه شناخت مسائل آن هاست

  1. 3.      اولویت های تکرار شده در بیانات رهبری

اقتصاد مقاومتی، بحران جمعیت، سبک زندگی و.... در این بخش قرار می گیرد .مطالعه مستمر بیانات رهبربه ویژه سخنرانی های راهبردی و مهمی که عموم مردم مخاطب هستند برای تشخیص صحیح کمک خواهد کرد

  1. 4.      مطالبات قانون اساسی و سیاست های کلی کشور

قانون اساسی و سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری مسیر و چارچوب پیشرفت کشور را تعیین می کند. شناخت مطالب مطرح شده در اسناد بالادستی منبع مهمی برای تشخیص مسائل مهم کشور است و به تعبیر دیگر هر تصمیم و اقدامی که پیشرفت همه جانبه کشور را با مشکل مواجه کند یا کند نماید باید رصد شده و مورد مطالبه قرار گیرد.

  1. 5.      اصل نگرفتن و نپرداختن به موضوعات فرعی

موضوعاتی که به آرمان های انقلاب، مسائل مردم، بیانات رهبری و قانون اساسی مرتبط نباشد و افراد نزدیک انتخابات مطرح نمایند یا مسائلی که توسط مسئولین به عمد در رسانه ها مطرح شود مثل کنسرت تا حواس جامعه را از مسائل اصلی دور نماید از این قبیل هستند

دستور العمل نوشتن بیانیه
بیانیه چیست؟ موضع رسمی یک مجموعه در خصوص یک رخداد داخلی یا خارجی است و عمدتا متنی است که از آن برای بیان اصول، عقاید و اهداف خود استفاده می کنند. خصوصا تشکلهای دانشجویی که می توانند از این ابزار جهت تضارب آرا وبیان اهداف خود در محیط دانشگاه ، جامعه،کشور و جهان از آن بهره مند شوند.


روش اتخاذ مواضع و تهیه بیانیه:

  • ·        رصد بررسی وضعیت موضوع مورد بحث
  • ·        انتخاب ۲یا ۳نفر از اعضای اصلی جهت تهیه پیش نویس بیانیه
  • ·        تشکیل شورا تبیین مواضع دانشگاه یا موسسه
  • ·        اتخاذ موضع در قالبهای مختلف من جمله بیانیه
  • ·        تایید بیانیه جهت انتشار

 

 

روش تنظیم بیانیه:

1)     ابتدای صفحه نوشتن بسم الله الرحمن الرحیم یا بسمه تعالی

2)     آیه متناسب با موضوع و یا حدیث و یا جمله ای از حضرت امام(ره) و یا مقام معظم رهبری در بالای صفحه آورده شود

3)     عنوان مورد خطاب آورده شود: بیانیه خطاب به چه کسی، گروهی، یا چه کشوری یا .... . بعد از آیه و ذیل آیه فرد یا گروه مورد خطاب در بالای متن اصلی بیانیه آورده شود.

4)     تنظیم مقدمه مرتبط با موضوع: نوشتن یک مقدمه خوب در مورد موضوع و متن اصلی بسیار مهم و ضروری است و نوشتن آن باعث می شود که مخاطبین با آمادگی بهتری وارد متن اصلی شوند و ذهن مخاطب را مهیا می کند تا مطلب را حت تر و بهتر برای مخاطب یا مخاطبین جا بیافتد.

5)     متـن بایـد در قالـب پاراگـراف هـای متعـدد سـامان یابـد. هـر پاراگـراف یـک موضـوع مجـزا بایـد داشـته باشـد کـه کلمـات ِ آغازیـن شـروع هـر پاراگـراف، نشـان دهنـده موضـوع آن پاراگـراف اسـت. در هـر پاراگـراف نیـز جملـات سـاده و کوتـاه بیانگـر محتـوای مدنظـر بایـد باشـد. متـن بیانیـه بایـد در قالـب ایـن پاراگـراف هـا انسـجام و یکپارچگـی کلـی خـود را حفـظ نمایـد. از محتـوای آشـنا  بـرای مخاطـب شـروع کنـد و بـه نقطـه نهایـی ختـم نمایـد. در انتهـا نیـز بایـد مطالبـات خـود را شـفاف و صریـح مطـرح نمایـد

6)     نوشتن نتیجه در موضوع مورد بحث

7)     موضع گیری: بعد از نوشتن نتیجه در موضوع مورد بحث، بلافاصله در پاراگراف بعدی مواضع خود را بیان میکنیم.

و در خصوص آن مواضع ، مخاطبین خود را مورد خطاب قرار دهیم.مثال: بیانیه در خصوص ۶۱آذ(بسیج دانشجویی دانشگاههای استان تهران ضمن گرامی داشت یاد و خاطره همه شهدای دانشجو و پیگیری آرمان آنهادر عرصه عمل و تبریک روز دانشجو، همه عناصر فعال دانشجویی را به همدلی درراستای تحقق اهداف والای این جنبش دعوت می نماید.)

8)     انتشار بیانیه: بعد از تصحیح و تنظیم بیانیه توسط اعضای شورای تبیین مواضع و مشورت با اهل فن، بیانیه خود راجهت انتشار در رسانه ها ارسال می نماییم. البته توصیه می شود بعد از تنظیم بیانیه توسط مسئولین بسیج یا موسسه سپس با روابط عمومی و یا خود دانشجویان یا اعضای موسسه نسبت به انتشار آن اقدام نمایند.

9)     محل نشر: فضــای مجــازی شــامل شــبکههای اجتماعــی، خبرگــزاری هــا و ســایت هــای خبــری، سـامانه هـای ایمیلـی و پیامکـی و ،... و اماکـن عمومـی شـامل ِ صحـن مهـم ِ شـهر، امـام زاده هـا، صحـن نمازجمعـه و ... بسـترهای مهمـی اسـت کـه مـی تـوان ازآن هـا بـرای نشـر مجـازی و فیزیکـی بیانیـه هـا اسـتفاده کـرد. موضـوع بیانیـه و مخاطـب اختصاصـی آن تعییـن مـی کنـد کـه کدامیـک از ایـن بسـترها بایـد مـوردِ اولویـت قـرار بگیـرد. ارسـال بیانیه هـا بـه مسـئولین و فعالیـن مرتبـط بـا موضـوع بیانیـه و رسـانه هـای مرتبـط نیـز مـی توانـد بـه بهتـر دیـده شـدن و اثرگـذاری بهتـر بیانیـه کمـک مهمـی نمایـد. بایـد در انتخـاب رسـانه هـا نیـز بـه بومـی بـودن و رسـانه هـای محلـی از جملـه صدا و سـیمای اسـتانی نیـز تاکیـد کـرد

10)  زمان نشر: وقتــی موضوعــی در کشــور در جریــان اســت و بــه تیتــررسـانه هـا تبدیـل شـده اسـت، بهتریـن موقـع بـرای انتشـار بیانیـه هـای مربـوط بـه آن موضـوع اسـت. زمـان کـه بخـورد و موضـوع کـه بگـذرد، دیـده شـدن بیانیـه سـخت تـرمـی شـودانتشـار در خبرگزاری ِ هـا و سـایت هـای خبـری در روزهـای پایانـی هفتـه و ایـام تعطیـل باعـث ِ کمتـر دیـده شـدن بیانیـه مـی شـود. انتشـار در شـبکه ِ های اجتماعـی تابـع روزهـای هفتـه نیسـت. در بازه ِ هایـی کـه موضوعـات مهـم دیگـری در فضـای رسـانهای تبدیـل بـه موضوعـات داغ مـی شـود نیـز زمـان مناسـبی بـرای نشـر بیانیـه نیسـت

نبایـد بـرای نـگارش متـن بیانیـه تشـکل دانشـجویی منتظـر کسـی بمانـد یـا از کسـی اجـازه بگیـرد یـا متـن را بـرای تاییـد نهایـی بـه کسـی نشـان بدهـد؛ اجمـاع نظـرتشـکل بـرای اعـان یـک موضـع کافـی اسـت. ایـن نکتـه ناظـر بـر میـل درونـی خـودِ تشـکل بـرای قـوی تـر شـدن متـن بیانیـه اسـت

 

نشانه گذاری

نشانه ها اغلب در زبان فارسی نامی مشخص و معین ندارد ، از این رو بیشتر به نام های خارجی خود مشهورند


نقطه ( . )
نقطه علامتی است که در پایان جمله میگذارند و نشانه مکث کامل است و در موارد زیر به کار میرود :
الف : در پایان جمله های خبری
ب : بعد از حرفهای اختصاری و یا هر حرفی که به عنوان نشانه باشد مانند : ح. شیرازی
ج : بعد از جمله های امری که صورت خواهش را داشته باشد مانند : لطفا بنشینید.
د : بعد از حرفهای شمارشی و شماره های ردیف ، برای مثال : الف . یا .۱

دونقطه( : )
دو نقطه نشانه مکثی بلند تر از مکث نقطه است و در موارد زیر به کار میرود :
الف : قبل از نقل قول مستقیم  مثلا:  گفتم : غم تو دارم گفتا : غمت سر آید گفتم : که ماه من شو گفتا : اگر برآید
ب : هنگامی که چیزی شمرده میشود مثلا:چهارچیزرا بازنتوان آورد :سخن گفته را، تیرانداخته را،عمر گذشته راوقضای رفته را
ج : پس از عنوان تلگرافی ، اوقات پذیرایی ، ساعت کار ، نشانی ، تاریخ و تلفن.
د : بعد از واژه یا لغتی که معنی آن در برابرش آورده نوشته میشود ، برای مثال : صیف : تابستان یا سخط : خشم ،غضب


چند نقطه ( ... ) یا نقاط تعلیق
نشانه حذف حروف یا کلمات است یا قسمتی از مطلب که نویسنده نمیخواهد آن را ذکر کند. مانند : لنت ، شمع ، پلاتین و... را لوازم اتومبیل میگویند.


ویرگول یا کاما ( ، )
نشانه مکثی کوتاه است که قسمتهای کلام را از هم جدا می سازد این نشانه در موارد زیر به کار میرود :
الف : عطف بیان با نشانه مکث از جمله نوشته میشود مانند : اندیشه ، وجه امتیاز انسان از حیوان است.
ب : بین دو واژه مکرر مانند : جام ، جام جم بود و آینه ، آینه اسکندر.
ج : بین دو رقم برای مثال : در کشور ما ، در سال ۰۰۰۹ ، ۸۶۳۱  نوع کتاب منتشر شد


پاراگراف یا بند

بند بند کردن گفتار ، در نوشته ها ، هر نوشته ممکن است از چند پاراگراف (قسمت) تشکیل یابد ، وقتی از مطالبی به مطلب دیگر پرداخته میشود و به اصطلاح پاراگراف عوض میشود ، باید از سر سطر شروع کرد و فاصله بیشتراولین سطر را رعایت نمود تا پاراگراف جدید مشخص شود.


پرانتز ( )
جای کلمه «یعنی» را می گیرد و نویسنده را از نوشتن این کلمه بی نیاز میکند.
گاهی جمله معترضه ، میان پرانتز نهاده میشود.
برای جمله های دعایی و نفرینی مانند : امیرکبیر (خدایش بیامرزد) از خدمتگزاران واقعی بود.

 

قلاب [ ] کروشه

الف : وقتی مطلبی جزء اصل کلام نباشد در میان [ ] نوشته میشود.
ب : در نمایشنامه ها ، دستورهای اجرایی در داخل قلاب نوشته میشود.
ج : برای کامل کردن جمله ها و افزودن برخی واژه ها به آن .
د : برای توضیحی مطلبی ضمن نقل قول از دیگران مثل : آنان [جویندگان طلا] از ارتکاب هیچ جنایتی باک نداشتند .
ه : به جای پرانتز داخل پرانتز مثل : روته ، بزرگترین مورخ یونانی (رجوع کنید به تاریخی  [  historyچاپ دوم] )

نقطه ویرگول ( ؛ )
نشانه وقف موقف است ، لکن بیشتر و طولانی تر از ویرگول. موارد استعمال آن چنین است :
الف : میان دو جمله که به وسیله کلمات ربط ، معنا ، به همدیگر مربوط میگردد ، نهاده میشود ، یعنی در مواردی که جمله
بعدی،معنای جلمه قبلی را روشن و کامل سازد. مانند:زندگی ماسیال است؛هرگز این سیلان قطع نمیشود وهرگز متوقف نمیگردد.
ب: قبل از واژه هایی مانند : همچو ، مثل ، برای مثال ونظیر اینها...
ج : به جای حرف ربط ، میان دو جمله ساده که از لحاظ مفهوم با هم مقابله یا تناقض داشته باشد ، برای مثال : مال از
بهر آسایش عمر است ؛ نه عمر از بهر گردآوردن مال


گیومه « » ))
در آغاز و انجام آنچه از گفته دیگران به عنوان شاهد یا مدرک در نوشته ای آورده میشود ، می گذارند ، مانند : سقراط گفت : «غرض این نیست که عقیده من یا شما غالب شود ، غرض این است که هر دو برای رسیدن به حقیقت کوشش و مبارزه کنیم»
نکته : در صورتی که عبارت نقل شده مفصل و مشتمل بر چندین بند باشد ، این علامت را در آغاز و انجام همه بندها قرار میدهند.


علامت استفهام ( ؟ )
این علامت گاهی نشانه سوال و گاهی نشانه تردید است موارد استعمال علامت سوال از این قرار است :
الف : در آخر جمله های استفهامی گذاشته میشود : درباره کتاب اخیر من چه میگویند ؟

علامت تعجب ( ! )
این نشانه را علامت تعجب نامیده اند ، لکن تنها نشانه شگفتی و تعجب نیست ، بلکه پس از هر واژهای که بیانگر یکی
از انفعالات شدید نفسانی باشد ، نهاده میشود از قبل : «تعجب» ، «تأکید» ، «تحقیر» ، «تنفر» ، «ترحم» «شک و تردید» ،
«تهدید» ، «حسرت» «آرزو» ، «درد و الم » ، «ندا و خطاب» و «شور و هیجان»

خط فاصله ) - )
خط فاصله یا «نیم خط» برای فاصله دادن میان کلمات ، هجاها ، حروف و ارقام به کار میرود

الف. پیش و پس از عطف بیان یا جمله معترضه ، مثل : اگر پرسیده شودو البته در این گفته من هیچ قصد توهینی ندارم که چرا ملتهای متمدن این همه جنگ افروزی میکنند و...
ب. در مکالمه میان اشخاص نمایشنامه و داستان ، یا در مکالمات تلفنی در ابتدای جمله و در سر سطر به جای نام گوینده
نهاده میشود.
ج : به جای واژه«تا» میان دو عدد یا دو واژه برای مثال صفحه های ، ۹-۵تیر مرداد شهریور.
د :میان دو اسم خاص که از مبداء و مقصد یک مسیر باشد : قطار تهران اصفهان
ه : پس از شماره ترتیب مطالبی که باید برشماری شود ، میگذارند ، مثال : اصول دین و مذهب پنج است: 1- توحید 2- نبوت 3- معاد 4- عدل 5- امامت

یک بیانیه کامل برای نمونه

بیانیه درباره خصوصی سازی مدارس به جای تبدیل مدرسه به بنگاه اقتصادی، مدیریت مدارس دولتی را تقویت کنید

تصویـب بسـته حمایتـی از مـدارس غیردولتـی در وزارت آمـوزش و پـرورش و ابـاغ آییـن نامه اجرایـی آن بـه مـدارس، تردیدهـای جـدی در مـورد تحقـق عدالـت آموزشـی را افزایـش داده اسـت. سیاسـتهای ایـن بسـته نشـان میدهـد کـه «واگـذاری مـدارس بـه بخـش خصوصـی» بــا ســرعت بالایــی افزایــش مییابــد. در همیــن راســتا وزیــر آمــوزش و پــرورش نیــز وعــده داده کـه طـی یکـی دو سـال آینـده، تعـداد مـدارس غیردولتـی کشـور  50درصـد رشـد خواهـد داشــت! بــه نحــوی کــه تعــداد ایــن مــدارس از  8درصــد بــه  12درصــد کل مــدارس کشــور میرسـد. بـا وجـود اینکـه هـدف مسـئولین آمـوزش و پـرورش از ایـن تصمیمـات، خیرخواهانه و در جهـت بهبـود کیفیـت تعلیـم  زنـگ خطـری اسـت کـه از ذبـح عدالـت آموزشـی حکایـت میکنـد. معتقدیــم کــه هــر تصمیمــی بــرای واگــذاری ادارهی مــدارس بــه بخشهــای غیردولتــی بایــد

مبتنـی بـر اصـول ذیـل باشـد:

 .1تشـکیل نظـام مقـدس جمهـوری اسـامی ایـران مقدمـهی شـکوفایی تمـدن نویـن اسـامی اسـت و ایـن امـر بـدون اهتمـام جـدی در سـاماندهی بـه نظـام آمـوزش و پـرورش کشـور بـه عنـوان یکـی از تأثیرگذارتریـن و مهمتریـن نهادهـای سـازندهی فرهنـگ کشـور محقـق نخواهـد شـد. واضـح اسـت کـه نظـام تعلیـم و تربیـت در صورتـی میتوانـد ایـن وظیفـه خطیـر را بـه انجـام رسـاند کـه بـر مبنـای آرمانهـای انقـاب اسـامی و بـه ویـژه تأمیـن عدالـت آموزشـی متحـول شـود.

 .2آمـوزش و پـرورش یـک نهـاد حاکمیتـی اسـت و نـه غیرحاکمیتـی! از ایـن رو اگرچـه ادارهی آن بـه مشـارکت مـردم و حتـی نهادهـای غیردولتـی نیازمنـد اسـت، امـا الگـوی ایـن مشـارکت بایـد در چارچـوب سیاسـتهای تربیتـی جمهـوری اسـامی ایـران باشـد. بـه همیـن دلیـل، هـر تصمیـم در آمـوزش و پـرورش، در صـورت نقـض سیاسـتهای تربیتـی نظـام مطـرود اسـت، حتــی اگــر مشــارکت مــردم را در آمــوزش و پــرورش افزایــش دهــد! در ایــن میــان، سیاســت عدالــت آموزشــی بــه عنــوان یکــی از اصــول تربیتــی در نظــام جمهــوری اســامی ایــران از جایـگاه ویـژهای برخـوردار اسـت.

.3عدالت آموزشی هنگامی محقق میشود که:

الــف) «اســتعداد و تــاش» دانشآمــوزان تنهــا مــاک توزیــع امکانــات و دسترســی بــه فرصتهــای آموزشــی باشــد؛

ب) کیفیت تعلیم و تربیت از درآمد خانواده متربیان مستقل باشد؛

ج) ادارهی مدارس به گونهای نباشد که باعث بازتولید طبقات اجتماعی شود؛

د) همچون رویکردهای لیبرال، دانشآموز به عنوان یک «مشتری» تلقی نگردد؛

ه) مشـارکت مـردم در ادارهی آمـوزش و پـرورش بـه نحـوی فعـال گـردد کـه هـدف و حاصـل آن شـکوفایی تمـام اسـتعدادهای کشـور باشـد نـه اینکـه مشـارکت مـردم بـه تجاریسـازی نهـاد تربیـت بیانجامـد و دسـتاویزی بـرای فزونـی ثـروت مالـکان مـدارس غیردولتی باشـد. انتظـار مـیرود کـه عملکـرد مسـئولین وزارت آمـوزش و پـرورش بـر اسـاس ایـن اصول سـامان یابـد امـا واگـذاری مـدارس بـه بخـش غیردولتـی بـه نحـوی کـه در بسـتهی حمایتـی از مدارس غیردولتـی ذکـر شـده اسـت، نوعـی پـاک نمـودن صـورت مسـأله و در تعـارض بـا اصـول فـوق اسـت. از ایـن رو مـا دانشـجویان بسـیجی دانشـکدههای روانشناسـی و علـوم تربیتـی کشـور، بنـا بـه وظیفـهی دینـی و تخصصـی خـود لازم میدانیـم مـوارد ذیـل را بـه دولـت و بـه ویـژه وزیـر محتـرم آمـوزش و پـرورش تذکـر دهیـم:

 .1اعطـای مجـوز بـه متقاضیـان تأسـیس مـدارس غیردولتـی فقـط در صورتـی میتوانـد موجـه باشـد کـه انگیـزهی اصلـی متقاضیـان، «تعلیـم و تربیـت بـا کیفیـت بـرای تمـام افـراد جامعـه» باشـد، نـه کسـب سـود اقتصـادی. نامگـذاری «مـدارس غیرانتفاعـی» در قانـون سـال  1368نیـز برخاسـته از همیـن اصـل اسـت. امـا واقعیـت ایـن اسـت کـه بسـیاری از مـدارس ایـن چنینـی، کامـا انتفاعـی هسـتند و بـه منبعـی بـرای کسـب درآمـد تبدیـل شـدهاند. آیـا تبدیـل مـکان تعلیـم و تربیـت بـه محـل درآمـد بـه معنـای فسـاد در نظـام تربیتی کشـور و دکان شـدن مدرسـه نیســت؟ آیــا بــا ایــن فســاد فرهنگــی اقتصــادی بــه ارزش و اعتبــار علــم، خدشــه وارد نشــده اسـت؟

 .2دانش آمــوزان مــدارس غیردولتــی نســبت بــه دانش آمــوزان مــدارس دولتــی، از امکانــات کیفیـت آموزشـی بالاتـری برخوردارنـد. بـه عنـوان نمونـه، در حالـی کـه مـدارس عـادی حـدود 80درصـد کل دانشآمـوزان را در بـر میگیرنـد، از بیـن  39نفـر برتـر کنکـور در سـال ،1391 تعـداد پذیرفته ً شـدگان مـدارس غیردولتـی تقریبـا معـادل پذیرفتهشـدگان مـدارس عـادی بـود ایـن واقعیـت نشـان میدهـد کـه بـر خـاف ادعـای مسـئولین آمـوزش و پـرورش، تأسـیس مـدارس غیردولتـی نتوانسـته بـه افزایـش کیفیـت مـدارس دولتـی کمـک کنـد و بـه عکـس، فاصلـه کیفـی ایـن دو دسـته از مـدارس بـه بازتولیـد طبقـات اجتماعـی منجـر شـده اسـت. در ایـن رابطـه، لازم اسـت بـه ایـن تأکیـد رهبـر معظـم انقـاب بیشـتر توجـه کنیـم: «نـگاه غیـر عدالتمحـور، ایـن اسـت کـه مـا در کشـور مـدارس پیشـرفتهی مجهـز بـه بهتریـن تجهیـزات در یــک جاهایــی، و مــدارس محــروم کپــری یــا شــبیه کپــری در یــک مناطــق دیگــر داشــته باشـیم؛ معلـم ممتـاز برجسـته بـرای تعـدادی از مـدارس و معلمـان خسـته یـا کم سـواد بـرای تعــداد دیگــری از مــدارس داشــته باشــیم... البتــه عدالــت بــه معنــای ایــن نیســت کــه مــا بــا همـۀ اسـتعدادها بـا یـک شـیوه برخـورد کنیـم؛ نـه! اسـتعدادها بالاخـره مختلـف اسـت؛ نبایـد بگذاریـم اسـتعدادی ضایـع بشـود و بـرای پـرورش اسـتعدادها بایسـتی تدبیـر بیندیشـیم. در ایـن تردیـدی نیسـت. امـا مـاک، بایـد اسـتعدادها باشـد، لاغیـر. عدالـت ایـن اسـت». ()1385/2/12
.3
لازم بـه یـادآوری اسـت کـه پـس از گذشـت حـدود 25سـال از تصویـب قانـون مـدارس غیـر انتفاعـی، تنهـا حـدود %8از مـدارس کشـور غیـر انتفاعـی هسـتند و همیـن %8نیـز بـه دلیـل عـدم برنامهریـزی و نظـارت صحیـح بـرای ذبـح عدالـت آموزشـی کفایـت میکننـد. آیـا توسـعه ی مـدارس غیردولتـی بـه %12در طـول تنهـا دو سـال مشـکلات موجـود را مضاعـف نخواهـد سـاخت و آیـا ایـن سـرعت در واگـذاری مـدارس بـه بخـش غیردولتـی، منجـر بـه عـدم نظـارت صحیـح بـر ایـن مـدارس و تبعیـض آموزشـی بیشـتر در عرصـه ی تعلیـم و تربیت کشــور نخواهــد شــد؟ آیــا واگــذاری امــور بــه بخــش غیردولتــی نیازمنــد طمأنینــه و نظــارت بیشـتری نیسـت؟
.4
بنـا بـه اعـام مسـئولین وزارت آمـوزش و پـرورش، بسـته حمایتـی از مـدارس غیردولتـی قـرار اسـت بـا کاهـش جمعیـت دانش آمـوزی مـدارس دولتـی، باعـث افزایـش کیفیـت آمـوزش آنهـا شـود امـا تجربـهی 25سـالهی مـدارس غیرانتفاعـی نشـان میدهـد کـه چنیـن انتظـاری دور از واقعیـت اسـت! راه صـواب آن اسـت کـه مسـئولین امـر بـه جـای پرداختـن بـه چنیـن راهکارهــای خاقانــهای، کــه انحــراف از مســیر اصلــی تحــول مطلــوب در نظــام آمــوزش و پــرورش محســوب میشــود، وجهــهی اصلــی همــت خــود را متوجــه بهینه ســازی مدیریــت منابــع مالــی و بهبــود کیفیــت نظــام مدیریــت مــدارس دولتــی نماینــد و در ایــن مســیر از فعالسـازی ظرفیـت اوقـاف، خیریـن، حوزههـای علمیـه و مسـاجد کـه نهادهـای ریشـه دار در فرهنـگ اسـامی ایرانـی هسـتند، غفلـت نکننـد.

در پایــان یــادآور میشــویم کــه یکــی از عوامــل مهــم تصویــب طرح هــای نســنجیده در وزارت خانـه ی حسـاس آمـوزش و پـرورش را میتـوان اتخـاذ تصمیمـات بـزرگ و سرنوشت سـاز پیـش از طـرح و نقـد در مجامـع نخبگانـی بـه ویـژه دانشـگاه ها و حوزه هـای علمیـه دانسـت.

بی شـک ایجـاد فضـای تعاملـی میـان وزارت آمـوزش و پـرورش و متخصصیـن امـر تعلیـم و تربیـت بـه سیاسـتهایی مطلوبتـر خواهـد انجامیـد. از ایـن رو از مسـئولین ایـن وزارتخانـه انتظــار مــیرود پیــش از تصویــب و اجــرای چنیــن بســتهها و آیین نامه هایــی، فضــا را بــرای تعامـل سـازنده بـا منتقدیـن و متخصصیـن ایـن حـوزه فراهـم نماینـد. همچنیـن از مسـئولین مربوطـه بـه ویـژه جنـاب آقـای دکتـر علیاصغـر فانـی، وزیـر محتـرم آمـوزش و پـرورش، تقاضـا داریـم کـه هـر چـه سـریعتر در تصمیمـات مناقشـه پذیر خـود در راسـتای خصوصی سـازی وزارتخانـه ی متبـوع خـود تجدیدنظـر کننـد. در صـورت ادامـه رونـد فعلـی، دانشـجویان بـه نحـو مقتضـی وارد عمـل خواهنـد شـد.

والسلام علیکم و رحمه الله

جریان شناسی سیاسی

درک درست از تحولات سیاسی اجتماعی ایران به خصوص سال های پس از انقلاب از نیازهای مبرم نسل جدید است و زمانی این هدف برآورده می شود که اطلاعات و تحلیل درست ، صادقانه و علمی درباره تحولات در اختیار افراد قرار بگیرد. شناخت صحیح مسائل سیاسی هر جامعه و تحلیل درست از وقایع بدون شناخت ماهیت جریان های فکری سیاسی ناممکن است بازنشانی مواضع و ویژگی آن ها باعث برخورد آگاهانه هوشیارانه و سنجیده تر در حال و آینده خواهد شد و به افراد کمک می کند تا راه طی شده و وضع موجود را به خوبی درک و افق روشنی از آینده را ببیند

جریان: احزاب، تشکل ها ، اشخاص و گفتمان

یک حرکت سیاسی و پویا و زنده که با برخورداری از ایدئولوژی مشخص و گرایش فکری درونی به مدد رهبران خود بر نظام سیاسی و اقشار مختلف جامعه تاثیر می گذارد.

انواع جریان های سیاسی از 1320 به بعد

  • جریان های مذهبی یا اسلام گرا
  • جریان ملی گرا یا ناسیونالیست
  • جریان چپ یا مارکسیستی
  • جریان ترکیبی یا التقاطی
  • جریان سلطنت طلب

هدف نهایی جریان شناسی سیاسی کسب قدرت و استقرار نظام سیاسی مورد نظر از طریق راهبردها و راهکارهای مختلف است و کارکرد جریان سیاسی، شناسایی و معرفی رهبر یا رهبران، کادرسازی مردم، تشکیل حکومت، مشروعیت بخشی به دولت، کارگردانی قدرت در جامعه، حمایت و پشتیبانی از دولت، جهت دهی به افکار عمومی و فرهنگ سازی، حمایت و پشتیبانی از احزاب و.... است و این نشان دهنده اندازه یک جریان فکری سیاسی در سرنوشت یک ملت بوده و سلامت و انحراف آن ها در عاقبت کار افراد و جامعه تعیین کننده است..معیارهای مختلفی برای تقسیم بندی جریان های فکری سیاسی وجود دارد بسته به نوع معیار انواع متفاوت و متضادی از جریان ها را می توان تشخیص داد

  • ·        شکاف های اجتماعی

یکی از موارد تعیین کننده نوع خواسته های نیروها و گروه های سیاسی شکاف های اجتماعی است که خود این شکاف ها ناشی از رویدادهای مهم تاریخی آن جامعه اند و منشا آن حوادث مهم تاریخی یک جامعه که گاهی در زمان فعال تر و یا فعالیت خود را کم می کند. عوامل مختلفی مثل گذار از جامعه سنتی به مدرن و نوسازی و میزان آن ، توسعه اقتصادی و میزان دمکرات شدن جامعه و... باعث این شکاف ها می شود.

نفس گسترش اسلام در ایران شکاف تاریخی پایداری میان فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی بوجود آورد و گسترش تشیع در ایران آن را تشدید کرده و باعث ایجاد بحران در نظریه شاهنشاهی آرمانی ایران بصورت آشکار و پنهان کرد

از سوی دیگر نوسازی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... در سطح جامعه موجب شکاف عمیق در دین گرایی و دنیا گرایی ایجاد کرد و همچنین با نوسازی ایران در عصر پهلوی میان روحانیت و پادشاهان شکاف عمیق اجتماعی و سیاسی ایجاد شد

  • ·        استقلال یا وابستگی

قدرت های خارجی در هر جامعه ای بویژه جامعه در حال توسعه به دنبال اعمال نفوذ بر قدرت مرکزی هستند تا جناح ها، جریان ها را به خود وابسته نماید. جریانات ملی گرا و مذهبی در یک سو و برخی دولت ها مثل پهلوی و حامی بیگانگان مثل جناح های چپ در این دسته قرار می گیرد.

  • ·        ایمان یا بی ایمانی و خلوص اعتقادی یا ناخالصی

در قرآن جریان های پنجگنه مومنان، مشرکان، منافقان، کافران و مرتدان مطرح می گردد.

  • ·        حق و باطل

طبق رهنمودهای قرآن حق طلبان حزب ا... بوده و حتما پیروز خواهند شد قدرتمندی ،دین مداری، دشمن ستیزی، رضایت مندی، پیروزمندی و رستگاری از برخی ویژگی های این جریان می باشند.اما باطل گرایان در حزب شیطان بوده و دین ستیزی، دشمن دوستی، شیطان پرستی ، بدکرداری ، ذلت پذیری، زیان کاری و بدفرجامی ویژگی عمده این جریان است .میان نظام جمهوری اسلامی و تحولات ان با جریان های سیاسی ارتباط مستقیم دارد. مسئولیت های کلیدی بعد از انقلاب جزدر زمان بنی صدر بطور مطلق و کامل در اختیار جریان اسلام گرا بوده است

 

 

نگاهی به جریان های سیاسی ایران از 1320 تا 1357

  • ·        نهضت تنباکو

تحریم تنباکو و قیام سراسری مردم ایران برای لغو قرارداد رژی که بین دولت ناصرالدین شاه و شرکت انگلیسی با مالکیت تالبوت منقعد شده بود شد. در این قرارداد به مدت 50 سال تولید و خرید و فروش توتون و تنباکو در انحصار این شرکت بود اما با مخالفت بازرگانان، مردم و علمای دین به فتوای میرزای شیرازی این قرارداد لغو شد ولی این نهضت از این نظر اهمیت دارد که از آن تاریخ روحانیت شیعه از نفوذ خود در میان مردم و بازاریان برای دستیابی به قدرت سیاسی آگاه شدند

  • ·        نهضت مشروطه

این نهضت برای برندازی حکومت استبدادی پدید آمد و با امضای مشروط توسط مظفرالدین شاه به پیروزی رسید این نهضت تلاش ایرانیان برای ایجاد حکومت مردمی و مشروطه را نمایان ساخت

  • ·        جنبش ملی شدن صنعت نفت

این پیروزی که در اثر رهبری آیت ا... کاشانی و دکتر مصدق رهبران نهضت ملی و ضد استعماری ایران به همت و پشتیبانی ملت بدست آمد موجب قطع دست استعمار انگلیس از روی منابع اقتصادی و نهادهای کشوری گردید که در نتیجه ایران به سوی استقلال و آزادی و عدالت گام برداشت

  • ·        قیام 15 خرداد

تلاش روحانیون و گروه های سیاسی به رهبری امام خمینی همزمان استبداد داخلی و استعمار خارجی را نشانه گرفت و این قیام موجب سقوط پهلوی و استقرار جمهوری اسلامی شد

آشنایی با جریان مذهبی یا اسلام گرا

جریان اسلامی در این زمان در دو طرح فعالیت می کرد اولی در سطح مراجع، آیات و علمای دین که در پی احیای ارزش های اسلامی در جامعه بودند و دومی در سطح گروه های مشتکل سیاسی مذهبی و هییت ها که نمونه آن فداییان اسلام، حزب ملل اسلامی و هییت موتلفه اسلامی بودند

گرایش  اول: پرهیز از ورود و دخالت علما و بزرگان دین در سیاست را قبول داشته که فقط در زمان های خاص ورود می کردند. آیت ا... خوانساری و آیت ا.... محمد باقر حلبی(رهبر انجمن حجتیه) را می توان نماد این تفکر دانست. انجمن حجتیه یک تشکل مذهبی بود که هدف آن مبارزه با بهائیت بود و پس از انقلاب سه گروه شد گروهی با انقلاب همراه شد و عده ای بی تفاوت بودند و گروه سوم در برابر انقلاب صف آرایی کرد رهبر انقلاب بارها از آنان خواسته بود که نادرستی های خود را کنار بگذارند تا اینکه بالاخره در سال 62 تعطیلی خود را اعلام کرد. اگر چه رسما تعطیل شد اما از آن پس فعالیت خویش را بصورت غیر رسمی ادامه داد و هنوز در خفا ادامه می  دهند.

گرایش دوم:روحانیون میانه رو بود که جریان درعین حال که با رژیم شاه بعنوان مظهر فساد مخالف بود موافق مبارزه قهرآمیز و تند هم نبود . آیت ا.. سید محمدضا گلپایگانی و سید شهاب الدین مرعشی نجفی در این گروه جای می گیرد

گرایش سوم: روحانیون نزدیک به دربار پهلوی بود که با جریان پهلوی مخالف نبوده بلکه با جریان انقلابی همراهی نکرده و پس از انقلاب با همکاری آمریکایی ها نیز در برابر امام و انقلاب ایستادند و نماد آن آیت ا... سید کاظم شریعتمداری بود.

گرایش چهارم : حضرت امام خمینی نماد اصلی این گرایش است و این جریان مبارزه خود را با انجمن های ایالتی و ولایتی کاپیتولاسیون ، اصلاحات ارزی آغاز و در 15 خرداد به اوج خود رسید و گفتمان اصلی آن حضور جدی روحانیت در سیاست و تغییر رژیم پهلوی و برقراری حکومت اسلامی بود. همین جریان نهضت اسلامی را رهبری و انقلاب را به پیروزی رساند. در میان گروه های اسلامی باید سر جریان که مشی مبارزه مسلحانه اتخاذ کردند هر سه به رهبری روحانیت بود یعنی فداییان اسلام، حزب ملل اسلامی، هیات موتلفه اسلامی را مورد تاکید قرار داد.

  • فداییان اسلام: به رهبری نواب صفوی تشکیل حکومت اسلامی و اصلاح حکومت اسلامی و اصلاح جامعه از طریق احیای احکام اسلامی شد آن ها برای نیل به اهداف خود مبارزه مسلحانه را انتخاب و در ملی شدن صنعت نفت با آیت ا... کاشانی همکاری کردند و اقدام ترور نافرجام حسین علا موجب دستگیری و اعدام آن ها شد
  • حزب ملل اسلامی: به رهبری سید محمد کاظم موسوی بجنوردی هدف خود را سرنگونی نظام سلطنتی و ایجاد دولت اسلامی اعلم کرد و برنامه ای 65 ماده ای داشت که مهمترین ان ایجاد دو مجلس مردمی و بزرگان بود که در مجلس مردم لوایح مطرح می شود و برای تعیین حدود شرعی به مجلس بزرگان که همان فقای عادل بود ارجاع داده می شود تا به تصویب برسد این گروه به علت جوانی و کم تجربگی بعد از 9 ماه پس از تشکیل لو رفته و همه دستگیر شدند
  • موتلفه اسلامی: برآمده از هیات های مساجد بود و در نهضت امام خمینی شدت گرفت و شهید بهشتی، مطهری، انواری و مولایی چهار روحانی بودند که بر فعالیت آن نظارت می کردند و به مرجعیت آیت ا... میلانی وصل بودند آنان بعد از درگذشت آیت ا... کاشانی به سوی امام خمینی جذب شدند و پس از اولین و آخرین اقدام آنان که همان ترور حسنعلی منصور بود تعدادی از آن ها اعدام و جمعی به زندان های طولانی محکوم شدند

گروه های هفت گانه پس از انقلاب(سازمان مجاهدین انقلاب): بدون ارتباط تشکیلاتی با یکدیگر چهار وجه مشترک داشتن

  • اعتقاد به رهبری امام خمینی
  • ایدئولوژی اسلامی
  • مبارزه مسلحانه
  • مخالفت با تغییر ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق

این سازمان از وحدت هفت گروه سیاسی معتقد به رهبری امام خمینی که  درسالهای پیش از پیروزی انقلاب ، به مبارزۀ مسلحانه با رژیم شاه معتقد بودند،  تشکیل شد.

گروه های هفتگانه عبارتند از: امت واحده، توحیدی صف، توحیدی بدر، فاح، فلق،منصورون و موحدین. هریک از این گروه ها در محدوده خاصی به مبارزه علیه رژیم فعال بودند. امت واحده و منصورون در سراسر ایران، توحیدی فلق در خارج کشور، فاح و بدر در تهران و اطراف آن، موحدین در خوزستان و کرمان و صف در اصفهان و تهران فعالیت داشتند. مشارکت فعال در تشکیل سپاه، کوشش در نظام دادن به کمیته مرکزی انقلاب، مقابله با ضدانقلاب در کردستان و کمک در تشکیل سازمان پیش مرگان مسلمان کرد، مقابه با کودتاها و گروهک های سیاسی و مقابله فکری با جریان های مختلفی که به مخالفت با توطئه های سازمان مجاهدین خلق، شرکت در مبارزات مجاهدین افغانی و موضع گیری سیاسی و مقابله فکری با جریان های مختلفی که به مخالفت با انقلاب اسلامی می پرداختند. اختلافات درونی این سازمان از همان ابتدای تشکیل در مورد دو مساله بروز کرد: یکی نقادی نسبت به دیدگاه های دکتر شریعتی و دیگری به انتشار اطلاعیه به مناسبت روزکارگر و شبیه سازی صرف روز کارگر با ادبیات جریان چپ حاکم بر جهان یعنی مارکسیسم که در آن سال ها به نوعی در فضای کشور وحود داشت. سازمان مجاهدین در سال 1370 مجوز قانونی فعالین سیاسی در سراسر کشور را دریافت کرد. موسسان این سازمان نیز همان استعفادهندگان سال 61 یعنی بهزاد نبوی،محمد سامتی، محسن آرمین، تاجزاده و آغاجری بودند که به تجدید حیات این سازمان دست زدند و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران را شکل دادند تا این زمان سازمان پایگاه اجتماعی جندانی نداشت، تا اینکه در پی حمایت این سازمان از نامزدی خانمی، پایگاه اجتماعی این گروه افزایش یافت. بطوری که در انتخابات مجلس ششم دو نفر از کاندیدهای این سازمان وارد مجلس شد.پس از دوم خرداد76این سازمان بعنوان بخشی از جبهه دوم خرداد از شعارهای جامعه مدنی، اصلاحات، توسعه سیاسی و فرهنگی، رقابت احزاب و... دفاع کرد ولی به ظاهر مخالف خصوصی سازی، ادغام در بازار جهانی و دولت حداقلی بود.علاوه بر این با تعطیلی نشریات زنجیره ای و وابسته گروه های روشنفکر لاییک ملی مذهبی های برانداز به شدت مخالفت کرد و آن را غیرقانونی دانست. از آخرین مواضع این گروه سخنان اهانت آمیز آقاجری عضوفعال این گروه و حمایت همه جانبه سازمان از وی بود که این فرد در سال 81 بیان کرد که روحانیت در اسلام وجود نداشته و تحت تاثیر کلیساو مسیحیت شکل گرفته و مقلدین آن ها را میمون خطاب کرد.با این اتفاق جامعه مدرسین این سازمان را فاقد مشروعیت دینی خواند و از افراد متدین خواست تا از همکاری با این گروه صرفنظر کنند.. این سازمان در قضیه دوم خرداد و تحصن و استعفای نمایندگان مجلس ششم و صدور بیانیه های ساختارشکنانه نقش بسیار مهمی داشت. نوع نگرش این سازمان به روحانیت  و ولایت فقیه از ابتدا تا کنون این گونه بوده است و در سالیان اخیر به دنبال ترویج جدایی دین از سیاست بودند.

جریان ملی گرا یا ناسیونالیست

ناسیونالیسم داعیه احراز قدرت و حق حاکمیت با استناد به زبان، آداب قومی و سوابق تاریخی است و وفاداری به خاک و تحلیل از آن از ارکان این گرایش سیاسی است. ایدئولوژی آن ها این است که دولت ملی را عالی ترین شکل سازمان سیاسی می داند و با جدایی دین از سیاست موافق است.. میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزاآقاخان کرمانی سردمداران این مساله بودند و در دوره رضاشاه رشد و با کودتای 28 مرداد افول کرد. جبهه ملی را می توان جریان مهم در این حوزه دانست

نــوزده نفــری کــه در  تحصــن دربــار شــرکت داشــتند، در منــزل دکتــر مصــدق اجتمــاع کردنــد و عنــوان جبهــۀ ملــی را بــر   خــود گذاشــتند. هــدف آنهــا ایجــاد حکومــت ملــی بــه وســیلۀ تامیــن آزادی انتخابــات و آزادی افــکار بــود. آنــان خــود را طرفــدار تامیــن عدالــت اجتماعــی و حفــظ قانــون اساســی مــی دانســتند.  جبهــه ملــی در آغــاز بــه دلیــل برنامــه هایــی از جملــه مخالفــت بــا قراردادهــای اســتعماری، مــورد   حمایــت آیــت ا... کاشــانی قــرار گرفــت و توانســت تــوده هــای مــردم مذهبــی را در مبــارزه وارد کنــد.  ایــن جبهــه علــی رغــم موفقیتــی کــه در جریــان ملــی شــدن نفــت بــه دســت آورد، بــه دلیــل فاصلــه  گرفتــن از روحانیــت تضعیــف شــد و پــس از کودتــای 28مــرداد1332  بــه انــزوا گرایید و دچار انشــعاب  و اختـلـاف شــد. در دهــۀ پنجــاه فعالیــت هــای بــه رهبــری کریــم ســنجابی و شــاپور بختیــار بــرای احیــای جبهــۀ ملــی صــورت گرفــت، لیکــن ایــن تاشــها قریــن موفقیــت نشــد. هــر چنــد پــس از پیــروزی انقــلاب برخــی از آنهــا وارد دولــت موقــت شــدند، لیکــن بــه دلیــل مخالفت  آنهــا بــا لایحــۀ قصــاص و صــدور حکــم ارتــداد آنهــا از ســوی امــام خمینــی، از ایــن پس فعالیــت علنی  دیگــری را از ایــن جریــان شــاهد نبــوده ایم.

جریان چپ مارکسیستی

مراد از جریان چپ اعتقادی همانا احزاب و تشکل هایی است که مرام فلسفه سوسیالیسم و مارکسیستی را سرلوحه خود قرار داده اند. مبانی سوسیالیسم به اجمال می توان موارد زیر دانست:

اومانیسم یا انسان مداری،اعتقاد به اصل پیشرفت و تکامل تاریخی، اصالت اراده جمعی، اعتقاد به اصالت اراده مردم در قانون گذاری و اجرا، محدود کردن مالکیت خصوصی، نظارت دولت بر فرایند تولید و توزیع ثروت، توجه به تامین رفاه اقشار آسیب پذیر و.... مارکسیسم، سوسیالیسم و کمونیسم که همه صور مختلف جریان چپ اعتقادی هستند نقش مهمی در تاریخ ایران ایفا کرده است که حزب توده و سازمان چریک های فدایی خلق دو نماد مهم این جریان هستند.

حزب توده به دنبال تشکیل جمعی از روشنفکران تاسیس شد. این حزب ب حمایت مادی و معنوی شوروی در دوران اشغال ایران تاسیس شد و یک حزب وابسته و زیر سلطه کامل شوروی بود. عمل حزب وابسته و زیر سلطه کامل شوروی بود.عمل حذب در ماجرای پشتیبانی از واگزاری نفت شمال به شوروی ، کارشکنی ها در مقابل دولت مصدق ، کمک غیرمستقیم به شکست وی با سکوت در مقابل کودتای 28 مرداد با وجود داشتن سازمان نظامی ، محکوم کردن قیام مردم در 15 خرداد 42 با عنوان « حرکت فئودال ها و روحانیون مرتجع و مخالف اصلاحات » و در آغاز فضای باز سیاسی همکاری گسترده و وسیع با ساواک از جمله خیانت های این حزب در کارنامه اش می باشد.

این حزب خود را سازمان سیاسی طبقه ی کارگر و جهان بینی خود را مارکسیسم لنینیسم می دانست. این حذب به دلیل تضعیف و شکاف ها و اشعابات درونی و مخالفت با روحانیت در جریان انقلاب اسلامی نقشی نداشت و غالبا در خارج از کشور به فعالیت پرداختند و با پیروزی انقلاب ، نورالدین کیانوری و کمیته اجرایی حزب به ایران بازگشتند. در این دوران حزب با تبلیغات وسیع می کوشد تا خود را حامی استراتژیک خط امام معرفی کند و با موضع گیری در مقابل حزب دموکرات کردستان، دولت بازرگان ، حمایت از تسخیر لانه جاسوسی ، ادعای مشارکت در دفاع مقدس ، سعی می کند تا جای پای خویش را در جامعه تحکیم بخشد. بر اثر پیگیری نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی اسرار توسعه شبکه مخفی نظامی حزب توده و ارتباط های آنها با سازمان جاسوسی شوروری کشف می شود و در همین سال احلال حزب اعلام می گردد و رهبرات آن از جمله کیانوری و احسان طبری دستگیر شدند.

 چریک های فدایی خلق                  

این گــروه در ســال1350  اعــام موجودیــت کــرد و ایدئولــوژی خــود را مارکسیسم لنینیســم دانســت.  مشــی ایــن گــروه مبارزه مســلحانه بــود و برخــی از اعضــای آن بــه دلیل حمله مســلحانه به پاســگاهی  در ســیاهکل بازداشــت شــدند. تشــکیل ایــن ســازمان بیشــتر نتیجه احســاس ســرخوردگی و حقــارت  کمونیســت هــای ایــران از وضعیــت حــزب تــوده و رویه سازشکارانه آن از یــک ســو و پیشــتازی  روحانیــت و عناصــر مســلمان در ماجــرای 15  خــرداد از ســوی دیگــر بــود.  بــا اعــدام چنــد تــن از رهبــران ســازمان، بقیه اعضــا بــا نوشــتن توبــه نامــه و تعهــد بــه همــکاری  بــا رژیــم از مــرگ رهایــی یافتنــد. ایــن ســازمان بــا پیــروزی انقــاب، دوبــاره شــروع بــه فعالیــت  و ســازماندهی نیــرو کــرد و بــه مخالفــت بــا انقــاب برخاســت و از آشــوب هــای ترکمــن صحــرا و کردســتان حمایــت کــرد. بــا انشــعابی کــه در ســال  59 بــه عنــوان اقلیــت و اکثریــت در درون ســازمان بــه وجــود آمــد زمینــه  بــرای انحــال آن فراهــم شــد.

جریان التقاطی

التقــاط را دســت چیــن کــردن خودســرانه و مکانیکــی عقایــد و اندیشــه هــای همگــون، بــدون پایداری روی اصــول معیــن و مشــخص تعریــف کــرده انــد. در دوران پهلوی مــی تــوان از دو جریــان التقاطی نام بــرد: یکــی جریــان التقــاط اصــاح طلب)لیبــرال( کــه نهضــت آزادی نمــاد آن اســت و دیگــری التقــاط رادیــکال کــه ســازمان مجاهدیــن خلــق نمــاد آن اســت. اشــتراک ایــن دو جریــان ترکیب کردن اســام  بــا لیبرالیســم و ملــی گرایــی توســط یکــی و بــا مارکسیســم توســط دیگــری بود.

جریان التقاطی اصلاحی طلب

نهضــت آزادی:  نهضــت آزادی در اردیبهشــت1340  از دو جنــاح ملــی و مذهبــی بــه وجــود آمــد کــه  مهنــدس بــازرگان و دکتــر یــداهلل ســحابی از موسســان آن بودنــد. نهضــت خــود را مســلمان، ایرانــی، تابــع قانــون اساســی و مصدقــی مــی دانســت. فاصلــه گرفتــن از دیــن شناســی حــوزوی و تکیــه بر علم  گرایــی در تبییــن دیــن و نــو کــردن آن، دو ویژگــی بــارز نهضــت بــود ایــن مذهــب در آگاهــی بخشــی مذهبــی بــه دانشــگاهیان نقــش داشــت و تشــکیل انجمــن هــای  اســامی متاثــر از همیــن جریــان بــود. پایــگاه آنهــا بیشــتر عناصــر مذهبــی در دانشــگاه و دانشــجویان  خــارج از کشــور بــود. آنهــا نقشــی منفعانــه در جریــان انقــاب اســامی را بــازی کردنــد هــر چنــد  رهبــران آن بعــدا در شــورای انقــاب عضــو شــدند و رهبــر آن یعنی مهندس بــازرگان نیــز رئیس دولت موقــت شــد. دولــت موقــت بــه دلیــل دیدگاههــای خــود، حضــور جمعــی از نیروهــای غیــر مذهبــی دردولــت، ماقــات بــا برژینســکی، اختــاف دیــدگاه بــا رهبــران انقــاب در باب مســائل مختلــف،  حضور  جاســوس در دولــت و حمایــت دولــت از آنهــا، مخالفــت بــا دادگاههــای انقــاب و اعــدام هــا و باالخــره  مخالفــت بــا تســخیر ســفارت آمریــکا، ســرانجام اســتعفا کــرد و از قــدرت کنــار رفــت.  ایــن گــروه بــه لحــاظ ایدئولوژیــک لیبــرال و از طرفــداران رابطــه بــا آمریــکا بــود. آنهــا در زمان شــاه نیز  خواهــان برانــدازی رژیــم پهلــوی نبودنــد، بلکــه معتقــد بودنــد شــاه بایــد ســلطنت کنــد نــه حکومــت.  کمــال مطلــوب آنهــا اجــرای قانــون اساســی مشــروطه بود. از جملــه دیگــر گروههــای التقاطــی اصــاح طلــب را مــی تــوان جنبــش مســلمانان مبــارز بــه رهبــری  حبیــب اهلل پیمــان و نهضــت خداپرســتان سوسیالیســت بــه رهبــری محمد نخشــب دانســت. 

                                                                              جریان التقاطی رادیکال

 

 سازمان مجاهدین خلق ایران :ســازمان مجاهدیــن خلــق ایــران، در ســال1344  بــا هــدف مبارزه مســلحانه بــا رژیــم شــاه شــکل گرفــت. محمــد حنیــف نــژاد، ســعید محســن و علــی اصغــر بدیــع زادگان کــه از طرفــداران جبهه ملی  و نهضــت آزادی بودنــد، هــوادار برداشــت هــای تاریخــی و عارفانه دکتــر شــریعتی از اســام بودنــد و  ســازمان را پــی ریــزی کردنــد. ایــن ســازمان بــه دلیــل برداشــت هــای خــاص رهبــران آن از اســلام و  اندیشــه هــای رادیــکال مــدرن عرضــه کــرد و در خفــا مطالــب مارکسیســتی را بــه عنــوان علــم اقتصاد  و مبــارزه بــه اعضــای خویــش آمــوزش مــی داد.  اندیشــه هــای ســازمان متاثــر از اندیشــه هــای بــازرگان و طالقانــی  و مهمتــر از همــه مطابقــت دیــن با  علــوم جدیــد بود. هرجــا بــه زعــم آنهــا مذهــب از پاســخ منطقــی بــه مــردم عاجــز بــود، بــا توســل بــه ماتریالیســم علمی جــواب داده مــی شــد؛ هــرگاه مســئله ای احساســی و عاطفــی مطــرح بــود کــه در قالــب ماتریالیســم مجــرد نمــی گنجیــد، بــا توجیــه مذهبــی و وظیفه شــرعی پاســخ مــی گرفــت. آنهــا بــا پذیــرش ماتریالیســم تاریخــی، به رســاله هــای عملیــه اعتقــادی نداشــتند و روحانیــت را ناتوان از تدویــن ایدئولــوژی انقلابــی اســلام می دانســتند. تغییــر ایدئولوژی ســازمان از اســلام به مارکسیســم  در ســال52 آغــاز شــد و در برابــر ایــن تغییــر برخــی ماننــد مجیــد شــریف واقفــی و صمدیــه لبــاف مقاومــت کردنــد و کشــته یــا توســط ســاواک دســتگیر شــدند و ایــن تغییــر ایدئولــوژی در ســال54 به  صــورت رســمی اعــام شــد. و رســما اســلام بــرای مبــارزه ناکارامــد و بــرای مبــارزه دســت بــه دامــن مارکسیســم شــدند. ایــن  ســازمان بــه دلیــل تفــاوت نگــرش بــا رهبــران انقــلاب، نقشــی منفعانــه در برابــر انقــلاب داشــتند  لیکــن بعــد از انقــلاب دســت بــه ســازماندهی مجــدد زدنــد. ایــن ســازمان پــس از انقــلاب بــه دلیــل نقــش مخربــی کــه در تــرور مســئولین و رهبــران برجسته انقلاب و مــردم عــادی داشــت، جاسوســی بــرای بیگانــگان و همــکاری بــا دشــمن متجــاوز، مجبــور به  فــرار از کشــور شــدند. ایــن ســازمان بــه دلیــل برداشــت هــای خــاص از اســلام، قــدرت طلبــی، انحراف  ایدئولوژیکــی کــه همــان تغییــر خط مشــی اســلام بــه ســمت سوسیالیســم و تفکرهــای التقاطــی بود،  و از بیــن رهبــران ســازمان بــه دلیــل مختلــف، موجــب شــد کــه ســازمان نــه تنها در مســائل  کشــور و بــه ویــژه جنــگ کمــی نکنــد، بلکــه خــود وارد جنــگ بــا انقــلاب شــد و از یک ســو دســت به  تــرور مســئولین زد ماننــد تــرور شــهید بهشــتی و یارانــش و تــرور شــهید رجایــی و باهنــر و تــرور بیش از 17هــزار نفــر از مــردم عــادی  و از ســوی دیگــر خــود بــه همــکاری بــا صــدام پرداخــت. و همیــن ســبب شــد تــا فعالیــت ایــن گــروه ممنــوع گــردد و بــا آنهــا برخــورد قاطعانــه صــورت گیــرد  و ایــن باعــث شــد تــا آنهــا در عملیــات مرصــاد رســما بــا صــدام همــکاری کــرده و بــه ایــران حملــه   کننــد هرچنــد باشکســت مواجــه شــدند عـلـاوه بــر ســازمان مجاهدیــن، مــی تــوان از گروهــی بــه نــام آرمــان مســتضعفین بــه رهبــری احســان شــریعتی بــه عنــوان یکــی از گروههــای رادیــکال نــام بــرد. گــروه فرقــان بــه رهبــری اکبــر گــودرزی گــروه رادیــکال دیگــر بــود کــه از طرفــداران دکتــر شــریعتی بــود و از ســوی دیگــر خواهــان التقــاط میــان اســلام و مارکسیســم بــود  ایــن گــروه نیــز دســت بــه مواجهــه بــا انقــاب زد و برخــی از بــزرگان از جملــه شــهید مطهــری،  ســپهبد قرنــی، آیــت ا... خامنــه ای و ... را تــرور کــرد. ایــن گــروه در ســال 59 بــا اعــدام رهبــران آن  منحــل شــد.

 

جریان سلطنت طلب

ایــن جریــان کــه در زمــان پهلــوی حاکــم بــود، از لحاظ فکری ریشــه خویــش در ایــران پیش از اســلام  مــی دانســت.این جریــان ضمــن اعتقــاد بــه نظــام ســلطنتی و حمایــت و طرفــداری از حاکمیــت یــک خانــدان بــه صــورت موروثــی بــر مقــدرات کشــور، شــاه را بــه عنــوان محــور همه امــور دانســته و از قــدرت مطلقه او طرفــداری مــی کنــد و توجیــه گــر فســاد و ظلــم شــاه بــود.  اعضــای آن خــود را نوکــر، خانــه زاد، چاکــر و جــان نثــار و حلقــه بــه گــوش شــاه مــی دانســتند. هــدف  جریــان ســلطنت طلــب حفــظ و تقویــت نظــام ســلطنتی و اجــرای اوامــر شــاه بوده اســت. ایــن جریــان همــواره »غیــر یــا دیگــری« خــود را جریــان اســلام گــرا می دانســت. ایــن جریــان از زمان رضــا شــاه آغــاز و در دوره پهلــوی دوم بــه اوج خود رســید.  از جملــه فعالیــت هــای آن در برابــر جریــان اســلام گــرا مــی تــوان بــه مــوارد زیــر اشــاره کــرد: تــلاش بــرای جایگزینــی حقــوق غربــی بــه جــای فقــه اســلامی، برگــزاری کنگــره هــای بیــن المللــی باســتان  شناســی و ایــران گرایــی، کوشــش بــرای زدودن لغــات عربــی از فارســی، مــدارس مختلــط دخترانــه و  پســرانه، کشــف حجــاب، منــع مراســم عــزاداری بــرای ائمــه)ع(، تــلاش بــرای ســرکوبی روحانیــت و حــوزه هــای علمیه،تغییــر تقویــم از هجــری بــه شاهنشــاهی و...  ایــن جریــان همــواره از حمایــت بیگانــگان برخــوردار بــوده اســت و پــس پیــروزی انقــلاب اســلامی    بخشــی بازداشــت واعــدام شــدند و بخشــی نیــز بــه خــارج از کشــور گریختنــد و امــروز نیــز بــه رهبری  رضــا پهلــوی فعالیــت مــی نماینــد.  از جملــه احــزاب و گروههــای وابســته بــه جریــان ســلطنت طلــب پیــش از انقــاب را می تــوان احزاب زیــر دانســت: حــزب مــردم، حــزب ملیــون، کانــون مترقــی، حــزب ایــران نویــن و حــزب رســتاخیز ملــت ایــران. احــزاب مذکــور  بــا تاســیس حــزب رســتاخیز در ســال1353  در ایــن حــزب ادغــام شــدند و  نظــام تــک حزبــی در ایــران سراســری اعــام شــد.  ایــن حــزب مبانــی خــود را نظــام شاهنشــاهی، قانــون اساســی و انقــلاب شــاه و مــردم اعــام کــرد و به  دســتور شــاه، همه مــردم مجبــور بــه عضویــت در آن بودنــد. ایــن حــزب در پاییــز57 بــه علــت ناکامی  منحــل اعــلام شــد. اعضــای ایــن حــزب شــاه ســاخته، اغلــب از رجــال وابســته بــه دربــار و وابســتگان  بــه اجانــب بود. 

جریان شناسی سیاسی اسلام گرا

جریانــی کــه امــروز بــا عنــوان اصولگــرا در جامعــه  شــهرت یافتــه اســت را باید یکــی از تاثیــر گذارترین  و پراهمیــت تریــن جریــان هــای سیاســی در تاریــخ ایــران پــس از انقــلاب اســلامی بــه شــمار آورد. این  جریــان کــه در گذشــته بــا نــام هــای چــون راســت ســنتی و محافظــه کار معــروف شــد، در پــس تطور  و تکامــل تاریخــی، معنــا و مفهــوم تــازه ای یافته اســت.  حــزب جمهــوری اســلامی، جامعه روحانیــت مبــارز تهــران، جامعه مدرســین حــوزۀ علمیه قــم، حــزب موتلفه اســلامی، جمعیــت رهپویــان و جمعیــت ایثــار گــران انقــلاب اســلامی و اخیــرا جبهــه  پایــداری انقــلاب اســلامی را بایــد ســخنگویان و حامــان اصــول گرایــی بــر شــمرد. 

 

الف(مواضع سیاسی

بــرای مواضــع سیاســی ایــن جریــان دســت کــم مــی تــوان چهــار مولفه بنیادیــن را بیــان داشــت:  بــاور بــه والیــت فقیــه و رهبــری: ایــن جریــان، والیــت فقیــه را یک مسئله »تشــخیصی« مــی داند  و نــه انتخابــی بدیــن معنــا کــه مــردم در مشــروعیت بخشــیدن بــه او نقشــی ندارنــد بلکــه صرفــا نقش  مقبولیــت بخشــی را دارا هســتند. ایــن جریــان بــه کشــف ولــی فقیــه معتقــد اســت بــه ایــن معنــا که  ولــی فقیــه در جامعــه حضــور دارد و خبــرگان بایــد وی را کشــف کننــد. ایــن جریــان بــا ایــده هــای  وکالــت فقیــه و نظــارت فقیــه بــه شــدت مخالــف بــود. نظــام حزبــی و فعالیــت احــزاب: ایــن جریــان از نظــام حزبــی دفــاع مــی کــرد لیکــن از گســترش  حــزب بــه درون روحانیــت مخالــف بــود.

مشــارکت سیاســی: ایــن جریــان مشــارکت سیاســی مــردم را هــم از جنبه حــق و هــم از جنبه  تکلیــف نــگاه مــی کنــد و همــواره خواهــان حضور حداکثــری مــردم در فضای سیاســی هســتند. لیکن حضــور مــردم نبایــد منجــر بــه زیــر ســوال رفتــن اصــول اساســی منجــر شــود. سیاســت خارجــی و رابطــه بــا آمریــکا: در زمینه سیاســت خارجــی، تمایــات جریان راســت ریشــه  در فرهنــگ ضــد بیگانــه دارد. دغدغــه و نگرانــی ایــن جریــان از اجنبی و بیگانه ســبب نگرانــی از تحول در فرهنــگ ســنتی و دینــی کــه ســنگر اصلــی ایــن جریان محســوب می شــود،  اســت. خصلــت ارزش  مــدارای ایــن جریــان نیــز ســبب شــده اســت تــا در رابطــه بــا جهــان خــارج همــواره محتــاط باشــد در زمینه ارتبــاط بــا آمریــکا نیــز ایــن جریــان هــر گونــه تمــاس مســتقیم یــا غیــر مســتقیم بــا ایــن  کشــور را رد مــی کنــد. آنهــا آمریــکا را دشــمن شــماره یــک انقــلاب اســلامی مــی داننــد و برقــراری ارتبــاط بــا دشــمن را بــی معنــا.

ب(مواضع اقتصادی

اهــم دیدگاههــای اقتصــادی ایــن جریــان را مــی تــوان عبــارت دانســت از: حمایت از بخــش خصوصی و تمایــل بــه ســمت بــازار آزاد و مخالفــت بــا حضــور حداکثــری دولــت در اقتصاد از یک ســو و از ســوی دیگــر خواهــان توجــه بــه ارزش هــا در مســائل اقتصــادی مــی باشــد و معتقــد اســت؛ رشــد و توسعه  اقتصــادی نبایــد بــا ارزشــها در تضــاد قــرار گیــرد و ثانیــا بایــد عدالــت اجتماعــی مقــدم بــر توســعه در  نظــر گرفتــه شــود. و از همیــن رو هــدف توســعه را عدالــت اجتماعــی مــی داننــد.

ج(دیدگاههای فرهنگی

خــط مشــی فرهنگــی ایــن جریــان بیــش از هــر چیــز ریشــه در اندیشه اســلام نــاب و تفکــرات اصیل  شــیعی دارد. در نتیجــه ایــن اعتقــاد، طیــف هــا و تشــکل هــای حاضــر در ایــن جریــان، گرایــش ذاتــی  بــر حفــظ ارزش هــای معنــوی و مســائل ارزشــی اســلام دارنــد. بــر ایــن اســاس از جملــه مهمتریــن سیاســت هــای فرهنگــی ایــن جریــان، مقابلــه بــا تهاجــم فرهنگــی یــا شــبیخون فرهنگــی اســت. دگرگونی از راست سنتی به اصول گرایی از اواخــر دهه 70 در شــرایطی کــه اصــلاح طلبــان، رقبــای خــود را محافظــه کار و اقتــدار گــرا قلمــداد  مــی کردنــد، اصطــلاح اصــول گرایــی در ادبیــات سیاســی کشــور طــرح گردیــد. محافظــه کاری در فرهنــگ سیاســی دارای بــار منفــی بــه معنــای حفــظ وضع موجــود، تحجــر و نادیــده گرفتــن تحولات 

جدیــد معنــا شــده اســت.  نســل جــوان ایــن جریــان بــه بــاز ســازی و بازیابــی هویــت خویــش دســت زدنــد و بــا وضــع لفــظ  اصــول  گرایــی و انتســاب تجدیدنظــر طلبــی بــه عکــس العملــی همــه جانبــه دســت زدنــد و فضــای  کلان جریــان هــای سیاســی را تغییــر دادنــد.

ایــن گفتمــان ضمــن نفــی اصــاح طلبــی کــه بعضــی اصــول و مبانــی امــام و انقــلاب اســلامی را در  نوردیــده بــود، بــر آرمانهــای اصیــل امــام و انقــلاب تاکیــد مــی کــرد و از ســوی دیگــر طــرح اصــول  گرایــی بــرای نفــی  اتهــام محافظــه کاری و اقتــدار گرایــی نیــز بــود. و از همیــن رو بــا گــذار از دو قطبی  چــپ و راســت و اصــلاح طلــب محافظــه کار، بــه اصــول گــرا- اصلاح طلــب به صــورت خــاص از 1378  زمینــه بــرای طــرح اصــول گرایــی فراهــم شــد و در انتخابــات مجلــس هفتــم و ریاســت جمهــوری نهم  رقابــت هــای سیاســی کشــور حــول ایــن دوگانــه ســامان یافتنــد. و گفتمــان اصــول گرایــی توانســت از  حاشــیه بــه متــن راه یابــد و از ســال  1382  تــا 1392 گفتمــان غالــب در فضای سیاســی کشــور گردد.

اصــول گرایــی یعنــی تمســک بــه اصــول اولیــه و اصلــی انقــلاب اســلامی و اصــول گرا کســی اســت که  خــود را مقیــد و پایبنــد بــه اصــول و مبانــی انقــلاب اســلامی، جمهــوری اســلامی، امام خمینــی و مقام معظــم رهبــری مــی دانــد و »غیــر یــا دیگــری« خــود را بــا نــام تجدیــد نظــر طلــب یا اصــلاح طلب  مــی نامنــد کــه خواهــان تجدیدنظــر و دگرگونــی در مبانــی انقــلاب و امــام هســتند ایــن جریــان درعیــن حــال کــه خــط تمایــز خــود را آشــکارا بــا تحجــر، واپــس گرایــی، بنیــاد گرایــی و محافظــه کاری اعــام کــرده اســت، پارادایــم، خــط مشــی و الگویــی اصــاح طلبانــه را کــه خواهــان ایــن اســت کــه تغییــرات تدریجــی بــه صــورت قانونــی و مســالمت آمیــز انجــام شــود، در خــود جــای داده اســت.

بــر ایــن اســاس مــی تــوان ماهیــت و مولفــه هــای اصــول گرایــی را بــه اجمــال عبــارت دانســت از:1 - اعتقــاد بــه جامعیــت دیــن در ادارۀ جامعــه و در همه وجــوه فــردی و اجتماعــی 2- قانــون گرایــی  التــزام بــه قانــون اساســی و همه قوانیــن مصــوب در مجلــس شــورای اســلامی و شــورای نگهبــان

3- مــردم ســالاری دینــی؛ یعنــی نظــام سیاســی مردمــی ای کــه بنیــاد گرفتــه بــر اندیشه اســلامی  باشــد. 4- شایســته ســالاری 5- پذیــرش نظــارت عمومــی؛ ایــن جریــان پرســش مــردم از مســئوالن و  پاســخگویی آنــان را نــه یــک وظیفــه، بلکــه یــک حــق مــی دانــد و مقوله نظــارت عمومــی را در ذیــل مقوله امــر بــه معــروف و نهــی از منکــر مــی نگــرد. 6- پذیــرش عقانیــت و خــرد جمعــی 7- التــزام عملــی بــه اصــول و مبانــی انقــلاب اســلامی؛ از جمله ایــن اصول مــی تــوان از والیــت فقیه، اســتقال، آزادی، عدالــت و نــه شــرقی و نــه غربــی نــام بــرد. 8- عدالــت خواهــی و فســاد ســتیزی 9- اعتــدال ومیانــه روی 10 - توجــه بایســته و شایســته بــه علــم و دانــش چــرا کــه علــم را عامــل اقتــدار مــی دانــد. 11- تولــی و تبــری؛ دوســت شناســی و دشــمن شناســی از اصــول اصلــی جریــان اصــول گرایــی بــه  شــمار مــی رونــد و بــر همیــن مبنــا اســتکبار ســتیزی در ذات و جوهره اصــول گرایــی اســت. در اینجــا بایــد میــان اصــول گرایــی و اصــول گرایــان تفــاوت نهــاد؛ اصــول گرایــی، آرمــان، گفتمــان و یــک گفتمــان اســت در حالــی کــه اصــول گرایــان، آن دســته از فعــالان عرصه سیاســت هســتند کــه مایــل انــد بــا ایــن نــام شــناخته شــوند.

حزب جمهوری اسالمی

بنیانگــذار و نظریــه پــرداز ایــن حــزب شــهید بهشــتی بــود. وی بــه اتفــاق بــه برخــی از رهبــران انقلاب  از جملــه افــراد زیــر ایــن حــزب را تشــکیل داد: شــهید باهنر، آیــت ا... خامنه ای، هاشــمی رفســنجانی   و آیــت ا... موســوی اردبیلی.  با رهبران آگاهــی هــای سیاســی و اســلامی مــردم، پاکســازی کشــور از آثــار اســتبداد و اســتعمار،برقــراری آزادی هــای اساســی، پایــان دادن بــه سلطه اقتصــادی بیگانــگان، ریشــه کــن کــردن فقــر و محرومیــت، ایجــاد ارتــش بــا ایمــان و مســتقل، تنظیــم سیاســت خارجــی بــر اســاس دو اصــل تولــی و تبــری در راســتای کمــک بــه محرومــان و مســتضعفان جهــان، تحکیــم روابــط برادرانــه بــا همه  مســلمانان، را از جملــه اهــداف مــورد نظــر حــزب بــرای تاســیس بــوده اســت

ایســتادگی در برابــر لیبــرال هــا و مقابلــه با اندیشــه هــای مخالــف برگــزاری انتخابات مجلــس و تدوین قانــون اساســی بــود. همچنینــی نقــش روزنامه جمهــوری اســلامی در افشــاگری نســبت بــه جریــان هــای مخالــف، به ویــژه حــزب تــوده را از جملــه کارهــای ویــژه و بــزرگ حــزب بایــد شــمرد. دبیــر کل  حــزب، روی کار آمــدن دولــت مکتبــی و حمایــت گســترده از آن و منــزوی کــردن فتنــه گــران را  از  جملــه کارکــرد هــای حــزب بــه شــمار مــی آورد.  افشــاگری دربــاره ضعــف و نارســایی هــای دولــت موقــت و دیگــر لیبــرال  هــا نیــز از جملــه اقدامــات موثــر حــزب جمهوری اســلامی بــه شــمار آورد. بــه دلیــل کثــرت اشــتغالات رهبــران حــزب کــه رهبــران انقلاب نیــز بودنــد، خألهــا و نیازهای اساســی  حــزب و عــدم تامیــن کادرهــای حــزب، و شــهادت رهبــران حــزب، موجــب افــت شــدید در ایــن حزب  گردیــد. عــلاوه بــر ایــن یکــی از ضعــف هــای جــدی حــزب، عــدم دقــت لازم  در موقــع عضــو گیــری و ثبــت نــام بــود.

بــه دلیــل گســتردگی کار و شــرایط ســهل عضویت، افــراد بــا مواضــع مختلــف وارد حــزب شــدند و به  مــرور هســته هــای اولیه تفکرهــای مختلــف در حــزب بوجــود آمــد و موجــب تشــتت آرا و چندگانگی  حــزب شــد و لطمه شــدیدی بــه انســجام تشــکیاتی آن وارد آمد. ضعــف در ســازماندهی و آمــوزش در کنــار اختــلاف ســلیقه میــان افــراد شــورای مرکــزی نیــز از  جملــه دیگــر دلیــل تضعیــف حــزب شــده بــود. و همیــن اختلافــات ســبب انشــقاق در میــان رهبــران  حــزب گردیــد. اختــلاف نظــر رهبــران حــزب در بــاب موضوعاتــی ماننــد ولیــت مطلقه فقیــه و دیگــر موضوعــات فکــری، بــه تدریــج ســبب شــکاف هــای سیاســی نیــز گردیــد و دو جنــاح چــپ و راســت از  دل ایــن حــزب زاده شــدند.

بــا شــدت گرفتــن ایــن اختلافــات در ســال 1365  آیــت ا... خامنــه ای و هاشــمی رفســنجانی ضمــن  نامــه ای بــه امــام خمینــی خواهــان موافقــت ایشــان بــا انحــلال حــزب مــی شــوند و امــام نیــز بــا  انحــلال آن موافقــت کــرده و حــزب منحــل اعــام گردیــد.

جامعه روحانیت مبارز تهران

 از اواســط ســال 1356  روحانیــون طرفــدار امــام)ره( در تهــران تشــکلی در میــان خــود به نــام روحانیت  مبــارز بــه وجــود آوردنــد. افرادی همچون بهشــتی، مطهــری؛ مفتح، باهنــر، مهدوی کنی،خسروشــاهی،  هاشــمی رفســنجانی، شــجونی، کروبــی، و... از فعالیــن گرداننــده گان روحانیــت مبــارز بــه شــمار مــی  آمدنــد. برنامــه ریــزی راهپیمایــی هــا، ســخنرانی در مســاجد، تهیه شــعار و در مجمــوع ســازماندهی  نهضــت عمدتــا توســط روحانیــت مبــارز صــورت مــی گرفت از ســال 56-57 روحانیــت مبــارز بــه ویــژ بــا نــام هــای مطهــری و بهشــتی کــه بــه عنــوان رهبــران انقــلاب و حلقه وصــل میــان امــام در نجــف و ســپس پاریــس بــا مــردم در ایــران عمــل مــی کردنــد  بیــش از همــه بــر ســر زیــان هــا بــود. و از همیــن رو ایــن گــروه نفــق بســیاری را در جریــان انقــلاب  اسـلامی بــازی مــی کــرد. بــا نگاهــی گــذرا بــر روزشــمار انقــلاب اســلامی، نقــش جامعــه روحانیــت مبــارز تهــران در برگــزاری  مجالــس یادبــود و گرامــی داشــت شــهدا، اعــلام عــزای ملــی، تعطیــل عمومــی در مناســبت هــای15 خــرداد، برنامــه ریــزی اعتصــاب هــا و تظاهــرات بــه ویــژه برگــزار نمــاز باشــکوه عید فطــر در تپــه های قیطریه تهــران بــه امامــت شــهید مفتــح و ســخنرانی ایشــان  و شــهید باهنــر نقــش برجســته ایــن اجتمــاع در تشــدید مبــارزات ضــد رژیــم بــه طــور برجســته و اساســی نمایــان اســت.

ایــن تشــکل نقشــی بــر جســته در فراینــد تدویــن وتصویــب قانــون اساســی، نقــد دولــت موقــت و  نقشــی مهــم در شــورای انقــلاب را بــازی کردنــد. همچنیــن نقــش حکمیــت ایــن نهــاد میــان رئیــس  جمهور)بنــی صــدر( و نخســت وزیر)رجایــی( از جملــه اقدامــات مهــم ایــن گــروه بــود. نقــش فعــال این جریــان در مجلــس شــورای اســلامی کــه ریاســت آن بــا هاشــمی رفســنجانی یکــی از اعضــای جامعــه  بــود، و همچنیــن قهوه قضائیــه از ســال 1368  بــه بعــد بــا انتخــاب آیــت ا... یــزدی ،عضویــت برخــی از  اعضــای جامعــه در شــورای نگهبــان، عضویــت در شــورای بازنگــری قانــون اساســی، مجمــع تشــخیص  مصلــح نظــام، فعالیـت هــای مســجد محــور، و همچنیــن امامــت نمــاز جمعــه از جملــه دیگــر فعالیــت هــای اصلــی جامعــه روحانیــت مبــارز بــه شــمار مــی رود. جامعه روحانیــت همــواره در همه صحنــه هــای انتخابــات حضــور جــدی و موثــری داشــته اســت، ایــن جامعــه تمــام خصوصیــات یــک  حــزب سیاســی ذی نفــوذ را دارا مــی باشــد، این تشــکل در تحولات جمهوری اســلامی همواره نقشــی  مهــم را بــازی کــرده اســت، دو حــوزه علمیه مــروی و دانشــگاه امــام صــادق)ع( در تهران کانــون اصلی  جامعه روحانیــت مــی باشــد، بافــت و شاکله نیروهــای اصلــی ایــن جریــان بیــش از آنکــه فکــری و  نظــری باشــد، مدیریتی-اجرایی اســت.  و در نهایــت بایــد گفــت کــه ایــن تشــکل از ســال1366  دچــار انشــقاق شــد و مجمــع روحانــی مبــارز  از آن منشــعب شــد. پــس از در گذشــت آیــت ا... مهــدوی کنــی، آیــت ا... موحــدی کرمانــی ریاســت  ایــن تشــکل روحانــی را عهــده دار مــی باشــد.

 

جامعه مدرسین حوزه علمیه قم

جامعه مدرسین حوزه علمیه قم را بایــد معتبرتریــن و تاثیــر گذارتریــن تشــکل روحانــی برشــمرد.  هرچنــد ســابقه فعالیــت هــای ایــن تشــکل روحانــی بــه ســالیان قبــل از دهه 1340  بــر میگــردد امــا  اوج فراگیــر شــدن جامعه مدرســین بــه معرفــی امــام خمینــی)ره( در ســال1340  بــه عنــوان مرجــع  علــی اطلاق جهــان تشــیع بــر مــی گــردد ایــن مقطــع از تاریــخ از ایــن حیــث اهمیــت مضاعــف مــی یابــد کــه شــاه ایــران بــه دنبــال انتقــال  مرجعیــت شــیعه از قــم بــه نجــف بــود تــا بدینوســیله بتوانــد از گســترش اســلام سیاســی کــه امــام  خمینــی منــادی آن بــود جلوگیــری کنــد. ایــن اقــدام جامعه مدرســین نقشه رژیــم را خنثــی کــرد و بدیــن ســان اهمیــت تصمیــم این تشــکل روحانــی بــا گــذر زمــان بیشــتر شــد. (: جامعه مدرســین از آغاز)ســال1340 ( یــک تشــکیلات کامــل مخفــی  بــود. در ســال 1342  کــه مبــارزات اســلامی ملــت مســلمان ایــران، بــه رهبــری امــام خمینــی و  همــکاری علمــا و طــلاب علــوم دینــی و ســایر اقشــار مــردم آغــاز شــد و بــا تمــام تــوان بــا امــام  همــکاری کــرد و همــگام بــا ســایر مبارزیــن در فراگیــر ســازی پیــام امــام خمینــی تــلاش مــی نمــود   و در شــوراندن مــردم علیــه رژیــم در جریــان بازداشــت امــام در ســال 42 نقــش فعالــی را بــازی کــرد. بایــد گفــت بزرگتریــن بازتــاب و پیامــد تاســیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ، سیاســی شــدن حــوزۀ علمیــه و رویکــرد جدیــد روحانیــت بــه امــور کشــور بــود. و همیــن اقــدام جریــان روحانیــت،  زمینــه ســاز قیــام 15خــرداد بــود. بــا پیــروزی انقــاب اســامی، مســئولیت جامعه مدرســین  نیــز تغییــر نمــود و از مبــارزه بــا رژیــم طاغوتــی بــه مشــارکت در تاســیس و تثبیــت حکومت اســلامی  تبدیــل شــد. در ایــن دوره جامعه مدرســین بــه اشــکال زیــر بــه ایفــای نقــش پرداخــت: پذیرفتــن مســئولیت هــای مربــوط بــه نظــام، اصــلاح و برنامــه ریــزی بــرای حــوزه هــای علــوم دینــی بــه گونــه ای که پاســخگوی  نیــاز هــای روز جامعــه و حکومــت باشــد، تدریــس عــلوم و معــارف اســلامی، قــرار گرفتــن در مناســب  قضایــی، تربیــت مبلــغ، پــرورش اســتاد بــرای تدریــس معــارف اســامی دانشــگاهها و ... هم اکنون آیت ا... محمد یزدی رئیس جامعه مدرسین می باشد. قانــون اساســی مصــوب مجلــس خبــرگان تدویــن قانــون اساســی محصول فکــری بخش اعظــم اعضــای جامعه مدرســین در آن مجلــس اســت  دوره اول انتخابــات ریاســت جمهــوری از حســن حبیبــی حمایــت کــرد. و در انتخابــات هفتــم ریاســت  جمهــوری از ناطــق نــوری و در ســال 84 از هاشــمی رفســنجانی اعــلام حمایــت نمــود. صــدور بیانیــه ای بــا امضــای دبیــر وقــت جامعه مدرســین، آیــت ا... مشــکینی، مبنــی بــر نامشــروع  بــودن ســازمان مجاهدیــن انقــلاب اســلامی را بایــد یکــی از تاثیــر گذارتریــن موضــع گیــری هــای  سیاســی ایــن تشــکل محســوب نمــود، کــه در برابــر مواضــع یکــی از اعضــای شــورای مرکــزی ایــن ســازمان کــه ارزش هــا را بــه تمســخر گرفتــه بــود، صــورت گرفــت.امــروزه جامعه مدرســین، اداره و مدیریــت حــوزه علمیه قــم کــه بزرگتریــن حــوزه درســی جهــان  تشــیع بــه حســاب مــی آیــد را بــر عهــده دارد.  بــه لحــاظ تاریخــی بایــد  ریشه ایــن تشــکل را در دفتــر تبلیغــات اســلامی جســت و جــو کــرد. بعــد از انتخابــات دوم خــرداد 76 آییــن نامــه و اساســنامه ایــن تشــکل حــوزوی توســط بانیــان آن بــه وزارت کشــور  ارائــه شــد تــا مراحــل قانونــی خــود را طــی کنــد کــه پــس از طــی مدتــی، رســما از ســال78    پروانه خــود را دریافــت کــرد. اعضــای اصلــی ایــن مجمــع عبارتنــد از: ســید حســین موســوی تبریــزی، اســدا... بیــات زنجانــی،  محمــد علــی ایــازی، ســید ابوالفضــل موســویان، ســراج موســوی، محمــود صلواتــی، محمــد تقــی  فاضــل میبــدی، محمــد علــی کوشــا، محمــد جعفــر ســعیدیان فــر و .... 

ایــن تشــکل یکــی از اعضــای اصلــی گروههــای 18  گانه جبهه دوم خــرداد بــه شــمار مــی آینــد  کــه از ابتــدا هــم در تاســیس، هــم در تدویــن اساســنامه و هــم مرامنامه آن مشــارکت داشــتند.  یکــی از واکنــش هــای ایــن مجمــع را مــی تــوان اعتــراض بــه حکــم اعــدام هاشــم آقاجــری کــه  از ســوی دســتگاه قضایــی اعــلام شــد، دانســت. اهم مواضع این مجمع را به اجمال می توان عبارت دانست از: انتقــاد و حتــی اعتــراض بــه دولــت نهم)دولــت احمــدی نــژاد(، انتقــاد هــای مکــرر و فــراوان  بــه آیــت اهلل مصبــاح یــزدی و دیدگاههایش)آنهــا دیدگاههــای آیــت ا... مصبــاح را خــلاف  دیدگاههــای امــام خمینــی مــی داننــد و همچنیــن همــواره تاکیــد دارنــد کــه ایشــان در انقــلاب  اســلامی هیچگونــه فعالیتــی نداشــت(، تاکیــد بــر لــوزم شــورایی شــدن مرجعیــت ، و اعتقــاد بــه محــدود بــودن اختیــارات ولایت فقیــه.

حزب موتلفه اسلامی

حــزب یــا جمعیــت هیــات های موتلفــه ایامــی در ســال 1342  از ائتــاف گروههایــی از میــان بازاریان  و مــکان هــای مذهبــی ســر بــر آورد. بنــا بــر نظــر فعــالان اصلــی ایــن جمعیــت، اعضــای هیــأت هــای  موتلفــه بــدون ایــن عنــوان از مهــر 1341  در ارتبــاط نزدیــک بــا امــام خمنــی بودنــد و فعالیــت هــای  گوناگــون خــود را در ســه دسته ، گــروه مســجد امیــن الدولــه، گــروه اصفهانــی هــا و هیــات مســجد  شــیخ علــی پــی مــی گرفتند. ایــن گــروه پــس از آیــت ا... کاشــانی جــذب امــام خمینــی شــدند. فعــالان هیــأت موتلفــه معتقدند که  مخالفتشــان بــا لایحه انجمــن هــای ایالتــی بــه شــکل گیــری ســازمان یافتــه حیــات سیاســی ایــن  هیــأت هــا مــدد رســانده اســت.  شــاید بتــوان مهمتریــن عامــل را در حرکــت هــای اســامی دهه چهــل،  اعــدام انقــلاب حســنعلی منصــور نخســت وزیــر وقــت در بهمــن 43 توســط اعضــای موتلفــه دانســت.  پــس از تــرور منصــور جمعــی از ســران موتلــه بــه اعــدام و مابقــی بــه زنــدان هــای طویــل المــدت  محکــوم شــدند. اعضــای موتلفــه غالبــا بــازاری هــای متوســط و خــرده پــا کــه دارای ســوابق مبارزاتــی  بودنــد تشــکیل مــی دادنــد. ایــن جمعیــت و هوادارانــش نقــش موثــری در فراینــد انقــلاب اســلامی  بــازی کردنــد.

پــس از پیــروزی انقــاب، برخــی از اعضــای جمعیــت موتلفــه در مقــام هــای کلیــدی نظــام مســئولیت  گرفتنــد کــه از آن جملــه بایــد بــه حضــور در کابینــه هــای دولــت، حضــور در کمیتــه هــای انقــلاب،  دادســتانی انقــلاب اســلامی و مدیریــت زنــدان هــا، کمیته امــداد، بنیــاد مســتضعفان، دانشــگاه آزاد،  مجلــس شــورای اســلامی و اســتانداری اشــاره کــرد.موتلفه اســلامی انگیــزه اصلــی خویــش را انجــام وظیفــه و ادای تکلیــف شــرعی در هــر زمــان و مــکان 

مــی دانــد و رهنمودهــای ولــی فقیــه زمــان را بــه عنــوان بهتریــن معیــار و راهنمــا قبــول دارد. هــدف اصلــی موتلفــه ، ســاختن جامعــه ای اســامی از اعضــاء و طرفــداران در درون تشــکل اســت کــه نمونــه  باشــند. و همچنیــن پاســداری از ارزش هــا و انقــلاب اســلامی و راه امــام خمینــی در ایجــاد امــت بزرگ  و ســعادتمند اســلامی می باشــد. در حــال حاضــر بایــد موتلفــه اســلامی را بایــد بــا ســابقه تریــن حــزب سیاســی ایــران نامیــد. داشــتن   دفتــر در همه اســتانهای کشــور نیــز از ویژگــی هــای ایــن حــزب پــر ســابقه اســت. محمــد نبــی  حبیبــی هــم اکنــون دبیــرکل ایــن حــزب بــه شــمار مــی رود. از اعضــای اصلــی ایــن حــزب مــی تــوان  بــه بادامچیــان، عســکر اوالدی و... اشــاره نمــود.

جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی

دوران هشــت ســاله ســازندگی و عبــرت آمــوزی آن، جمعــی از نیروهــای ایثارگــران که ســابقه حضور و  خدمــت در دفــاع مقــدس و جهــاد ســازندگی داشــتند را بــر آن داشــت کــه جمعیــت ایثارگــران انقلاب  اســلامی را در ســال 1375  تشــکیل دهنــد. موسســان ایــن حــزب از همــان ابتــدا چنــد اصــل را بــه  عنــوان مزیــت تشــکل خویــش بــر شــمردند: اول آنکــه ایــن حــزب همــواره لیســت مســتقل ارائــه می  دهــد، دوم، تــلاش بــرای همگرایــی نیروهــای سیاســی درون نظــام فــارغ از گرایــش مصطلــح چــپ و  راســت، ســوم، گفتمــان ســازی، نظریــه پــردازی و ارائه تحلیــل هــای نــو و بدیــع را کــه کمتــر ســابقه  داشــت را بایــد از جملــه ویژگــی هــای جمعیــت ایثارگــران برشــمرد.  در مرامنامه ایــن حــزب تــلاش در جهــت اســتقرار و گســترش دیــن اســلام و شــکل گیــری یــک  جامعه نمونه اســلامی بــر پایه اندیشــه ای امــام خمینــی و آیــت ا... خامنــه ای، فراهــم ســاختن  مرکــزی بــرای جــذب، ســازماندهی و آمــوزش نیروهــای جــوان، تــلاش در جهــت احیــای توســعه و  اســتقرار تمــدن بــزرگ اســلامی و تــلاش در جهــت توســعه فرهنــگ، امر بــه معــروف و نهــی از منکر و  بســط نظــارت بــر فعالیــت مســئولین دولتــی را از جملــه اهــداف هفــت گانه جمعیــت باید بر شــمرد. حمایــت از ناطــق نــوری در انتخابــات ریاســت جمهوری هفتــم، فعالیــت در جهت مقابله بــا  رخدادهای  مربــوط بــه 18 تیــر 78 و، تــلاش بــرای همســو ســازی تشــکل هــا و احــزاب انقلابــی، حمایــت از احمد توکلــی در دور هشــتم ریاســت جمهــوری، حمایــت از قالیبــاف در مرحله اول و حمایــت از احمــدی  نــژاد در دور دوم انتخابــات ریاســت جمهــوری نهــم از جملــه مهمتریــن فعالیــت هــای سیاســی  ایــن  تشــکل محســوب می شــود.

 

از جریان چپ تا اصالح طلبی

در ایــران چــپ بــا دو گرایــش اعتقــادی کمونیســتی و گرایــش مذهبــی شــکل گرفــت  بــه هنگامــی کــه مجلــس شــورای اســلامی در دور اول بــه عــدم کفایــت سیاســی بنــی صــدر رای  داد، جریــان حاکمیــت بــه ســمت یکدســت شــدن حرکــت کــرد؛ ایــن وضعیــت شــرایط و زمینه  مناســبی بــرای بــروز و ظهــور اختلافــات نظــری در میــان نیروهــای انقلابــی درون حاکمیــت  بــود. ایــن اختلافــات از همــه زودتــر در ســازمان مجاهدیــن انقــلاب اســلامی، حــزب جمهــوری  اســلامی و ســپس جامعه روحانیــت مبــارز تهــران خودنمایــی کــرد.گرایــش شــدید بــه رفتارهــای تنــد، دفــاع از تمرکــز گرایــی در اداره امــور، تجویــز دیــن حداکثری و محــدود کــردن قلمــرو آزادی هــا و حقــوق شــهروندی، دفــاع از دولــت گرایــی حداکثــری و  مخالفــت بــا خصوصــی ســازی، دفــاع از محرومــان، حاشــیه نشــینان و اقشــار آســیب پذیــر و طرفــدار عدالــت اجتماعــی، اســتکبار ســتیزی و بالاخــره والابـت فقیــه را فصــل الخطــاب دانســتن  در همه امــور را بایــد از ویژگــی هــای جریــان چــپ اســلامی در دهه اول انقــاب برشــمرد. جریــان چــپ خواهــان اتخــاذ مواضــع رادیــکال و انقلابــی در برابــر کشــورهای جهــان بــود و از  نظــر آنــان صــدور انقــلاب معنــا و مفهومــش همیــن بــود. در حــوزه سیاســت داخلــی هــم گرایــش  بســته و محــدود در امــور و مخالفــت بــا انفتــاح فضــای سیاســی-فرهنگی کشــور بــود. دیدگاههــا و مواضــع چــپ ســنتی: 1 - صــدور انقــلاب: چــپ ســنتی بــا اســتناد بــه متــون ســنت  هــای دینــی، تفاســیری ارائــه مــی داد کــه در آن ، غــرب ســتیزی و صــدور افــکار و آرمانهــای  انقــلاب در ســرلوحه امــور قــرار داشــت 2- رابطــه بــا آمریــکا: جنــاح چــپ ســنتی هرگونــه  رابطــه بــا آمریــکا را بــه شــدت رد مــی کــرد و مقاومــت در برابــر آمریــکا را بــه عنــوان یکــی  از اهــداف اصلــی سیاســت خارجــی مــورد نظــر خــود عنــوان مــی کــرد. 3- خصوصــی ســازی:  آنهــا بــا خصوصــی ســازی بــه شــدت مخالــف بودنــد و بــر آن بودنــد کــه بخــش هــای مــادر و  اســتراتژیک اقتصــاد بایــد بــرای همیشــه در مالکیــت دولــت باشــند  4- توســعه و رشــد اقتصــادی:  آنهــا بــر آن بودنــد کــه توســعه و رشــد اقتصــادی در مقایســه بــا عدالــت اجتماعــی از اولویــت  کمتــری برخــوردار اســت. ایــن جنــاح بــر توســعه اقتصــادی متکــی بــه درون اعتقــاد داشــت.  بــه بیانــی دیگــر، پــای فشــردن بــر اســتقلال اقتصــادی مســتلزم نفــی راه حــل هــا و الگوهــای  ســرمایه داری و نفــی ادغــام در بــازار جهانــی اســت. 5- عدالــت اجتماعــی: جنــاح چــپ ســنتی         عدالــت اجتماعــی را از طریــق نظــام ســهمیه بنــدی امــکان پذیــر مــی دانســت... بــه طــور کلــی  منظــور آنهــا از عدالــت اجتماعــی، تغییــر ســاختار اقتصادی-اجتماعــی کشــور در جهــت منافــع  محرومیــن و نهادینــه کــردن ایــن خــط مشــی بــود.  6- تهاجــم فرهنگــی: طیــف چــپ ســنتی  تهاجــم فرهنگــی را ناشــی از عــدم تــوازن در داد و ســتد و تولیــد فرهنگــی و وجــود نقــاط آســیب  پذیــر فرهنــگ خــودی مــی دانــد و معتقــد بــود اعتــلای فرهنگــی و فکــر در گــرو تعاطــی افــکاری  و داد و ســتد اندیشــه هــا و فرهنــگ هاســت. جریــان چــپ نــه تنهــا گفتمــان غالــب دهه اول انقــلاب را ایجــاد و رهبــری کــرد، بلکــه همه  ارکان حکومــت را در انحصــار خویــش گرفــت. امــا بــا پایــان جنــگ هشــت ســاله عــراق علیــه  ایــران، مــردم خواهــان تغییــر شــرایط بودنــد در ایــام افــول جریــان چــپ بالاخــص در دوران ریاســت جمهــوری هاشــمی رفســنجانی، ایــن  جریــان چنــد راهبــرد را در دســتور کار قــرار داد: 1 -کادر ســازی؛ کــه در ایــن راســتا جمــع  زیــادی از نیروهــای چــپ دســت بــه تحصیــات آکادمیــک زدنــد و بســیاری بــه خــارج از کشور عزیمــت کردنــد. 2- نظریــه پــردازی: در ایــن نظریــه پــردازی هــا تــلاش داشــت تــا اوال از گذشته خــود فاصلــه بگیرنــد و ثانیــا اعتمــاد افــکار عمومــی را بــه خــود جلــب کنــد. ایــن گونــه بــود  کــه نیروهــای چــپ در مرکــز تحقیقــات اســتراتژیک ریاســت جمهــوری و نیــز حلقه کیــان بــا محوریــت عبدالکریــم ســروش نقــش بزرگــی در ســامان یابــی طیــف روشــنفکری و انســجام و  اتحــاد آنهــا ایفــا کــرد از جملــه اشــخاص سرشــناس جریــان چــپ ســنتی مــی تــوان بــه افــراد زیــر اشــاره کــرد: میرحســین موســوی، مهــدی کروبــی، محمــد خاتمــی، محمــد موســوی خوینــی هــا، هــادی  خامنــه ای، علــی اکبــر محتشــمی پــور، عبدالکریــم موســوی اردبیلــی، بهــزاد نبــوی، ســعید  حجاریــان و ...

چپ مدرن

چــپ ســنتی بــرای انتقــال بــه دوران اصلاحــات از دوره ای بــه عنــوان چــپ مــدرن ســود جســت.  از مختصــات دوره چپ مــدرن آن بــود کــه از ریــزش هــای راســت ســنتی یارگیــری کــرد و بــا  ایجــاد شــکاف و انشــقاق در میــان آنهــا، جایــی بــرای نفــوذ خــود پیــدا کــرد. تشــکیل حــزب  کارگــزاران ســازندگی نمــادی از ایــن اقــدام اســت  بنیانگــذاران حــزب کارگــزاران مــی تــوان بــه افــراد زیــر اشــاره کــرد: غامحســین کرباســچی،  حســین مرعشــی، محســن نوربخــش، عطــاء اهلل مهاجرانــی، محمدعلــی نجفــی، فائــزه هاشــمی  رفســنجانی و ....

برخی از مواضع و دیدگاههای حزب کارگزاران:

1 -اعتقــاد بــه تنــش زدایــی، طرفــدار مذاکــره و رابطــه بــا آمریــکا، جــذب ســرمایه هــای خارجــی،  گســترش رابطــه بــا اروپــا بــرای تحــت الشــعاع قــرار دادن رابطــه بــا آمریــکا و دیپلماســی کارامــد  در سیاســت خارجــی را مــی تــوان مهمتریــن مولفــه هــای مــورد نظــر کارگــزاران در سیاســت  خارجــی بــر شــمرد.

2- در سیاســت داخلــی، طرفــدار مشــارکت سیاســی و همــه جانبه مــردم، تاکیــد بــر تــداوم و اســتمرار رونــد ســازندگی، طرفــدار توســعه همــراه بــا اعتــدال و مخالفــت تنــگ نظــری و افراطــی  گــری اســت. 

3- در حوزه سیاســت اقتصــادی، طرفــدار سیاســت تعدیــل اقتصــادی، اقتصــاد بــاز و ســرمایه  داری اســت.

4- مولفــه هــای فرهنگــی کارگــزاران را مــی تــوان عبــارت دانســت از: اســتقبال از مدرنیســم، عــدم حساســیت نســبت بــه کــم رنــگ شــدن ارزشــها و مظاهــر دینــی در جامعــه، کاهــش  تدریجــی نقــش دیــن در جامعــه و بــه تعبیــری عرفــی کــردن امــور دینــی یــا بهتــر بگوییــم  رشــد سکوالریســم و بالاخــره ایجــا فرهنگــی لیبرالیســتی بــا مناســبت هایــی مبتنــی بــر تســاهل،  تســامح و آزادی.     

5- حــزب همــواره در نقــش آوانگارد)پیشــرو( و بیشــتر بــرای حاکمیــت تفکــرات لیبرالیســتی  در حوزه اقتصــادی و سکوالریســم در حوزه فرهنگــی ظهــور و بــروز یافــت. در دوره حاکمیــت  کارگــزاران، فــن ســالاران و تکنوکــرات هــا بــر همه مناصــب کلیــدی دســت یافتنــد و همزمــان  نیروهــای حــزب اللهــی بــه حاشــیه رانــده شــدند.حــزب کارگــزاران حــزب تمــام عیــار نبــود، بلکــه جریانــی بــود کــه بنــا بــه گفته مســئولین آن بــرای انجــام یــک ماموریــت ویــژه در یــک مقطــع زمانــی تشــکیل و پــس از آن، رســالت ماموریــت  تاریخــی آنهــا پایــان یافتــه اســت.

چــپ مــدرن بــه تبــادل فرهنگــی و تقویــت بســترهای و زیرســاخت هــا فرهنگــی و حفــظ و  تقویــت هویــت دینــی و ملــی بــرای ایجــاد مصونیــت اجتماعــی در برابــر تهاجــم و ایجــاد زمینــه اندیشــه ســازی، اهمیــت زیــادی مــی دهــد. در بعــد اقتصــادی، چــپ مــدرن بــه مهندســی دولتــی اعتقــاد دارد. الگــوی توســعه از ایــن نظــر براســاس محوریــت تولیــد بــا اســتفاده از منابــع و نیروهــای داخلــی اســت و بــا ســرمایه گــذاری  خارجــی بــه عنــوان یــک اصــل فرعــی نــگاه مــی کنــد. و در بعــد سیاســی بــه مشــارکت سیاســی مــردم در غالــب نهادهــای مدنــی و احــزاب مــی نگــرد  و بیــش از ســایر طیــف هــا بــر عنصــر جمهوریــت تاکیــد دارد. مهمتریــن اصــل سیاســت خارجــی  مــد نظــر آنهــا، اصــل تنــش زدایــی مــی باشــد. تنــوع در گســترش روابــط بــا کشــورهای مســتقل  اروپایــی و آسیاســی از برنامــه هــای طیــف چــپ مــدرن اســت.

چــپ مــدرن کــه قدرتــی یافتــه بــود، در برخــی از مفاهیــم و اعتقــادات گذشــته نیــز دگردیســی  و چرخــش جــدی انجــام داد کــه اهــم آنهــا عبارتنــد از: 

الــف- والیــت فقیــه و رهبــری: طیــف چــپ مــدرن بــه والیــت فقیــه انتخابــی معتقــد اســت و مبنــای  حکومــت اســامی را رای و انتخــاب مــردم مــی دانــد. بــر اســاس ایــن نظــر، در عصــر غیبــت  دســت خــدا از آســتین مــردم بیــرون مــی آیــد.

ب- احــزاب سیاســی:  جنــاح چــپ مــدرن بــر ضــرورت فعالیــت احــزاب سیاســی تاکیــد مــی کننــد.

 ج- سیاســت خارجــی: بــه عبارتــی، جنــاح مذکــور بــه نقــد تمــدن غــرب معتقــد اســت نــه نفــی آن. آنهــا تعامــل و  رابطــه بــا فرهنــگ غــرب را نوعــی تقویــت بســترهای زیرســاخت هــای فرهنگــی جهــت حفــظ  تقویــت هویــت دینــی و ملــی مــی داننــد کــه مــی توانــد گامــی در جهــت مصونیــت اجتماعــی   در برابــر تهاجــم بــه حســاب مــی آیــد. از ایــن رو معتقدنــد، اســتراتژی فرهنگــی نظــام نبایــد اســتراتژی منــع باشــد.

جبهه ی دوم خرداد

انفتــاح فضــای سیاســی، گســترش آزادی هــای سیاســی، تکثــر مطبوعــات و نشــریات، رشــد  روزافــزون احــزاب، تشــکل هــای سیاســی و نهادهــای عمومــی و غیــر حکومتــی، کاهــش تنــش مناســبات و روابــط سیاســی بــا جهــان و بــاز کــردن فضــای مدیریتــی در کشــور در راســتای  گــردش قــدرت را مــی تــوان از جملــه دســتاوردهای دوم خــرداد دانســت.  در راســتای گســترش ظرفیــت سیاســی مــردم، احــزاب، تشــکل هــای سیاســی تشــویق و ترغیــب و از رشــد قابــل توجهــی برخــوردار شــدند. ســازمانهای مــردم نهــاد)ngo( در راســتای کوچــک  شــدن دولــت و تقویــت جامعه مدنــی، شــوراهای اســلامی شــهر و روســتا در سراســر کشــور  تشــکیل شــد. 

خاتمــی در انتخابــات دوم خــرداد 76 نمــاد مخالفــت بــا وضــع موجــود بــود و رقیــب اصلــی  او)ناطــق نــوری( از جنــاح راســت، طرفــدار وضــع موجــود بــود. در چنیــن شــرایطی، خاتمــی  توانســت 20 میلیــون رای را از آن خــود کنــد، امــا جبهه ی دوم خــرداد کــه عنــوان گروههــای  پیــروز  در انتخابــات بــود در بــر گیرنده طیفــی گســترده از چــپ ســنتی)مجمع روحانیــت مبــارز(  چــپ مدرن)کارگــزاران ســازندگی(، اصــاح طلب)حــزب مشــارکت( و الیــه هایــی از جریــان ملــی  مذهبــی را شــامل مــی شــد و تنهــا وجــه اشــتراک آنهــا، مخالفــت و حــذف جنــاح مقابــل بــود.  دیــری نپاییــد کــه اختلافــات درونــی آنهــا بــاال گرفــت. ایــن اختلافــات بــر ســر چنــد موضــوع بــود: گروهــی پدرســالاری و انحصــار طلبــی حــزب  مشــارکت و مجاهدیــن انقــلاب بــر نمــی تابیدنــد، جمعــی بــر ســر ســهم خواهــی و بــه دســت  گرفتــن قــدرت، برخــی هــم بــا رادیکالیســم و افراطــی گــری مخالفــت کردنــد. امــا ایــن جریــان رادیــکال دوم خــرداد بــود کــه بــه دلیــل قــدرت داشــتن در گفتمــان ســازی،  نظریــه پــردازی، کار تشــکیاتی و مــوج ســازی بــه عنــوان نماینده کل جریــان در ســطح جامعــه  اشــتهار یافتــه بــود.

دیدگاههــا و مواضعــی چون»لوایــح دوقلو«)افزایــش اختیــارات رئیــس جمهــور(، »طــرح خــروج  از حاکمیت«)ایــن طــرح بــر ایــن ادعــا اســتوار بــود کــه مشــروعیت نظــام اســلامی ناشــی از   حضــور اصــلاح طلبــان اســت و بــا خــروج آنهــا از حاکمیــت، مشــروعیت نظــام از میــان رفتــه و  نظــام عمل دچــار فروپاشــی درونــی مــی شــود(،»رفراندم«)این موضــع گیــری، درخواســت همــه  پرســی و رفرانــدم بــرای موضوعــات مــورد نظــر جبهه دوم خــرداد داشــت؛ بــدون آنکــه مراجــع  ذی صــلاح قانونــی را مــد نظــر داشــته باشــد.

حــذف نظــارت اســتصوابی، مانــدن یــا رفتــن مجلــس ششــم، مانــدن یــا رفتــن رئیــس جمهــور  و ... اهــم موضوعاتــی بــود کــه همــه پرســی را در بــر مــی گرفــت(، »تحصــن و استعفا«)اســتعفای  تعــدادی از نماینــدگان  مجلــس توســط شــورای نگهبــان و اقــدام بــه تحصــن در مجلــس و  حمایــت جمعــی از مقامــات کشــوری از ایــن اقــدام(، »ســاختار شــکنی«)نادیده انگاشــتن فصــل  الخطــاب هــای قانونــی و تــلاش بــرای تضعیــف و بــه چالــش کشــاندن ارکان نظــام از جملــه  بیانیه سرگشاده 127  نماینده ی مجلــس ششــم معــرف بــه نامه جــام زهــر و..(، »قــدرت طلبــی«.  افــول جریــان اصلاحــات را عــلاوه بــر اتخــاذ چنیــن مواضعــی بایــد در ابهــام داشــتن مفاهیمــی  همچــون اصلاحــات، جامعه مدنــی و ... دانســت، کــه هیچــگاه از وضــوح مفهومــی دقیقــی میــان  گروههــای دوم خــرداد برخــوردار نبودنــد.

مجمع روحانیت مبارز

شــاید ســال 1367  فرصــت مناســبی بــرای تشــکیل مجمــع روحانیــون مبــارز تشــخیص داده  شــد، چــرا کــه بــا توقــف فعالیــت هــای دو جریــان سیاســی و پــر قــدرت چــون حــزب جمهــوری  اســامی و ســازمان مجاهدیــن انقــلاب اســلامی، وجــود تشــکلی کــه خــلأ ناشــی از ایــن دو  جریــان را پــر کنــد، بیــش از پیــش ضــروری مــی نمــود و ایــن مجمــع روحانیــون مبــارز بــود کــه  در ایــن شــرایط زمانــی پــا  بــه عرصه وجــود گذاشــت.جامعه روحانیــت مبــارز ســکوت سیاســی و انــزوا را در پیــش  مــی گرفــت. در ایــن دوره مجمــع روحانیــت مبــارز توانســت بــا گفتمــان ســازی بــر پایه دو  اصــل اســلام نــاب محمــدی در برابــر اســلام آمریکایــی، و جنــگ فقــر و غنــا، خــود را پرچمــدار  آن معرفــی نمایــد. و در ایــن راســتا بــا تصویــب 13  آبــان بــه نــام روز ملــی مبــارزه بــا اســتکبار جهانــی، توانســت بــه  جــذب برخــی از تشــکل هــای دانشــجویی و از جملــه دفتــر تحکیــم وحــدت دســت پیــدا کنــد و  از طــرف دیگــر ایــن مجمــع همــواره خــود را نماینــدۀ اصیــل خــط امــام مــی دانســت.

مجمــع بــه رغــم آنکــه در اساسنامه خــود تصریــح کــرده بــود کــه شــعبه ای در شهرســتان  نــدارد، امــا بــرای انتخابــات فهرســت سراســری داد و از کاندیداهــای مــورد حمایــت خــود در سراســر کشــور حمایــت کــرد.

بــه گونــه ای کــه در جریــان انتخابــات مجلــس شــورای اســلامی، دوره ســوم، شــعار انتخاباتــی  ایــن تشــکل برگرفتــه از  بخشــی از دیدگاههــای امــام چــون؛ جنــگ فقــر و غنــا، اســلام نــاب در برابــر اســلام آمریکایــی، حمایــت از محرومــان و مســتضعفان، انتخــاب شــد و اکثریــت قاطــع  کرســی هــای مجلــس را از آن خــود کردنــد.از جملــه انشــعابیون از جامعه روحانیــت کــه مجمــع روحانیــت را تشــکیل دادنــد مــی تــوان  بــه افــراد زیــر اشــاره کــرد: محمــد خاتمــی، مهــدی کروبــی، محمــود دعایــی، محمــد موســوی  خوینــی هــا، ، علــی اکبــر محتشــمی پــور، محمــد علــی انصــاری، جالــی خمینــی، توســلی و ....  شــاید مجمــع روحانیــت مبــارز در زمره نــاد احــزاب و تشــکل هــای سیاســی اســت کــه فاصله  تاســیس)1367( آن تــا بــه قــدرت رســیدن)1369 ( را در کوتــاه تریــن زمــان ممکــن طــی کــرد. امــا شــاید همیــن امــر موجــب شــده اســت کــه بــه دلیــل حضــور کادر اصلــی حــزب در ادارۀ  امــور، بــه کادر ســازی، ســامان دادن تشــکیلات، تدویــن مواضــع، جــذب نیــرو و گســترش خــود  قــادر نباشــد. افــزون بــر ایــن، مواضــع ســلبی کــه مجمــع در دوره قــدرت اتخــاذ کــرد، مهمــی در افــول آن ایفــا کــرد.

مجمــع تــلاش کــرد کــه خــود را تنهــا تشــکل صاحیــت دار حامــی امــام و والیــت فقیــه  معرفــی منــد و ایــن  انحصــار طلبــی، موجــب موضــع گیــری ســایر تشــکل هــا نســبت بــه آن  شــد. مجمــع خــود را همــواره طرفــدار اســلام اصیــل و نــاب محمــدی معرفــی و جریــان مقابــل  خویــش را طرفــدار اســلام آمریکایــی مــی نامیــد.  بــی گمــان ایــن موضــع گیــری را بایــد تیــر خــاص بــه جریــان چــپ قلمــداد کــرد، چــرا کــه مــردم مــی دیدنــد کــه جریــان حاکم)جنــاح چــپ( بــه جــای آنکــه بــه دنبــال تنبیــه متجــاوز و  گرفتــن خســارات جنــگ باشــد، از کمــک بــه صــدام ســخن مــی گویــد. 

بــا انتخــاب هاشــمی رفســنجانی بــه ریاســت جمهــوری، محمــد یــزدی ریاســت قوه قضایئــه و  ناطــق نــوری بــه ریاســت مجلــس، کــه همــه اعضــای جامعه روحانیــت مبــارز بودنــد، مجمــع  روحانیــت مبــارز بیــش از گذشــته در حاشــیه قــرار گرفــت. بــا انتخــاب محمــد خاتمــی بــه عنــوان یکــی از اعضــای برجسته مجمــع روحانیــت بــه ریاســت  جمهــوری در ســال 76 و پیــروز وی بــر ناطــق نــوری نامــزد جنــاح رقیــب، مجمــع روحانیــت  توانســت بــار دگــر بــه قــدرت بازگــردد. انتخابــات ریاســت جمهــوری دوره نهــم، شــوک بزرگــی بــرای مجمــع روحانیــون مبــارز بــود چــرا  کــه متعاقــب شکســت مهــدی کروبــی بــه عنــوان عضــو مجمــع روحانیــت مبــارز در انتخابــات،  ایــن بــار ایــن تشــکل شــاهد انشــعاب جدیــدی بــود و و ایــن انشــعاب تشــکیل حــزب اعتمــاد  ملــی توســط مهــدی کروبــی و رســول منتجــب نیــا بــود. ایــن انشــعاب و اختلافــات میــان آنهــا ســبب کاســته شــدن از اقتــدار و نفــوذ مجمــع روحانیــت  گردیــد و مجمــع روحانیــت در نوعــی الک دفاعــی فــرو رفــت. نــه بیانیــه ای ونــه مواضعــی در  مناســبت هــا اتخــاذ مــی کــرد، و برخــلاف گذشــته کــه نقــش لیــدری جنــاح چــپ را رهبــری مــی کــرد، اکنــون بیشــتر دنبالــه رو حــزب مشــارکت عمــل مــی نمــود. واقیــت ایــن اســت کــه بــا خــروج کروبــی و انشــعاب صــورت گرفتــه، مجمــع روحانیــون مبــارز دیگــر از جایــگاه ســابق برخــوردار نیســت و سیاســت هــای اعامــی آن نیــز گویــا اقــدام و برنامه جــدی نیســت، مگــر آنکــه سیاســت هــای اعمالــی و غیــر اعامــی آنهــا در راه باشــد کــه بایــد  منتظــر تحــوالت بعــدی آن بــود.

دفتر تحکیم وحدت

 جــو حاکــم بــر دانشــگاهها در سال 1320 تا 1330 بــه شــدت از فضــای چــپ حاکــم بــر جهــان  یعنــی گرایــش مارکسیستی-کمونیســتی متاثــر بــود، جمعــی از دانشــجویان و اســتادان مســلمان بــه تاســیس انجمــن اســلامی در دانشــگاهها اقــدام کردنــد تــا ضمــن تبلیــغ اســلام، از گســترش  مــرام کمونیســتی فرهنــگ الحــادی در فضــای آموزشــی و دانشــگاهی جلوگیــری کننــد. مهنــدس  مهــدی بــازرگان، یــدا... ســحابی، مصطفــی چمــران و عبــاس شــیبانی را بــی تردیــد بایــد از  پیشــگامان و بنیانگــذاران اولیه انجمــن هــای اســلامی در دانشــگاهها دانســت.پــس از پیــروزی انقــلاب اســلامی، ایــن بخــش مســلمان جنبــش دانشــجویی بــود کــه فضــای  غالــب را پیــدا کــرد و در همیــن راســتا؛ دفــاع از انقــاب و نظــام، پاســداری از دســتاوردهای انقــلاب ، مبــارزه بــا امپریالیســت شــرق و غــرب بــه مثابــه گفتمــان مســلط جنبش دانشــجویی در  ســالهای اولیه پیــروزی انقــلاب اســلامی بــود. بــا تعطیلــی دانشــگاهها متعاقــب انقــلاب فرهنگــی،  بخشــی از دانشــجویان مســلمان در ســپاه و جهــاد ســازندگی نقــش ایفــا کردنــد و همــواره مخالف  امپریالیســم بودنــد، تســخیر ســفارت آمریــکا در 13  آبــان 58 جنبــش دانشــجویی مســلمان را امپریالیســتی تریــن گــروه دانشــجویی معرفــی کــرد. در کنــار اینهــا تاکیــد امــام خمینــی بــر تحکیــم وحــدت میــان گروههــای دانشــجویی ســبب  تشــکیل دفتــر تحکیــم وحــدت یــا همــان اتحادیه انجمــن هــای اســلامی شــد. در یــک نــگاه کلــی بایــد گفــت، جنبــش دانشــجویی ســه دهــه از انقــاب را بــا ســه گفتمــان و  رویکــرد متفــاوت ســپری کــرد. دوره اول)1360- 1367 ( گفتمــان عدالــت خواهانــه، موضــع چــپ  گرایانــه و رویکــرد ایدئولوژیــک بــود و دفتــر تحکیــم نماینده رســمی ایــن تفکــر یــود. امــا دوره دوم از 1367  تــا 1376  از رویکــرد چــپ گرایانــه و ایدئولوژیــک کاســته شــد و گرایــش انتقــاد بــه حکومــت و عاقــه بــه مســائل صنفــی افزایــش مــی یابــد.  در ایــن دوره گروههــای مختلــف نماینده ایــن عرصــه بودنــد: جامعه اســلامی، بســیج دانشــجویی  و .... و دوره ســوم را مــی تــون از 76 تــا 84 دانســت کــه جنبــش دانشــجویی نقــش فعالــی در کشــور بــازی مــی کــرد.  در ایــن دوره دفتــر تحکیــم بیشــترین همراهــی را بــا دولــت وقــت مــی کــرد. همیــن نزدیکــی  بــه قــدرت در کنــار رادیکالیســم، سیاســت زدگــی، تمامیــت خواهــی و اســتبداد در رای و البتــه  ســهم خواهــی از قــدرت سیاســی بزرگتریــن آســیب هــای دفتــر تحکیــم در ایــن دوره بــه شــمار  مــی رونــد. همه اینهــا ســبب انشــعابات مختلــف در ایــن تشــکل گردیــد.  در ســال 1371  بســیج دانشــجویی تشــکیل گردیــد و داعیه فراجناحــی  داشــت و در ســال 1377  انشــعاب دیگــری بــا نــام اتحادیه انجمــن هــای اســلامی دانشــجویان  مســتقل صــورت گرفــت.  در ســال 1381-82   جنبــش عدالــت خــواه دانشــجویی از دل بســیج دانشــجویی زاده شــد کــه مولفه تمایــز آن، عمــل  بــه روش هــای چــپ و تــا حــدودی رادیــکال تــر نســبت بــه بســیج دانشــجویی بــود بــه صــورت کلــی آنچــه مــی تــوان در بــاب دفتــر تحکیــم وحــدت گفــت ایــن اســت کــه تشــکلی  کــه در ســال 59 توســط دانشــجویان تســخیر کننده ســفارت آمریــکا و بــه منظــور ســازماندهی  و کادر ســازی دانشــجویان مذهبــی بــرای رویارویــی بــا تفکــرات چــپ و التقاطــی آغــاز بــه کار  کــرده بــود، بــه دلیــل فاصلــه گیــری از از فلسفه وجــودی اولیه خــود، دگردیســی در اندیشــه هــا  و بــاور هــا، جابــه جایــی نســل هــا در مدیریــت جنبــش دانشــجویی، فــراز و فــرود هــای زیــادی  را طــی کــرد. تشــکلی کــه روزی نمــاد جنبــش دانشــجویی در اســلام خواهــی، مــردم ســالاری دینــی، ضــد  امپریالیســتی و عدالــت خواهــی محســوب مــی شــد، امــروزه بــه گونــه ای دچــار فرســایش شــده کــه برخــی از تشــکل هــای انشــعابی و ســخن گویــان آنهــا از گفتمــان ســکوالر و خــروج از حاکمیــت ســخن مــی گوینــد.

 حزب اعتماد ملی

چهــار مــاه پــس از برگــزاری انتخابــات نهــم ریاســت جمهــوری در ســال1384 ، مهــدی کروبــی  بــه وعده تشــکیل حزبــش عمــل کــرد و بــا انتخــاب 52 عضــو شــورای مرکــزی، دبیرکلــی حــزب  را بــر عهــده گرفــت. جرقه تشــکیل ایــن حــزب از جایــی زده شــد کــه مهــدی کروبــی بــا وجــود نامیــدی از همه اصــلاح طلبــان و از جملــه یــاران حزبــی اش در مجمــع روحانیــون مبــارز از رای  آوردن او در انتخابــات ریاســت جمهــوری، مصمــم و فعــال در انتخابــات شــرکت کــرد و در کمــال  شــکگفتی رایــی کســب کــرد کــه تحلیــل گــران جنــاح هــای مختلــف سیاســی آن را پیــش بینــی  نمــی کردنــد امــا اختــاف کــم آرای او و احمــدی نــژاد، کروبــی را ادامــه رقابــت هــا بــاز داشــت. رای مــردم بــه کروبــی موجــب افزایــش اعتمــاد بــه نفــس کروبــی و انــرژی در او شــد و زمینه ی  اتخــاذ چنــد تصمیــم مهــم توســط او را فراهــم کــرد. کروبــی، اســتعفا از مجمــع تشــخیص مصلحــت نظــام و مشــاورت رهبــری، خــروج از مجمــع روحانیــون مبــارز و تشــکیل یــک حــزب  جدیــد را ســریعا عملــی کــردوی بــه شــدت از طیــف افراطــی اصــلاح طلــب آزرده خاطــر بــود، و از زمــان تشــکیل حــزب   اعتمــاد ملــی همــواره نــوک تیــز انتقاداتــش متوجــه راس هــرم اصــلاح طلبــان بــود. کروبــی بارهــا در اظهــارات خــود نشــان داد کــه اهــل ائتــلاف بــا هیــچ حــزب و گروهــی نیســت و تمایــل دارد کــه بــه طــور مســتقل راه خــود را ادامــه دهــد. او یــاران خــود را در حــزب اعتمــاد  ملــی از میــان کســانی برگزیــد کــه فعالیــن ســتاد انتخاباتــی وی بودنــد. ویژگــی دیگــر کروبــی چانــه زنــی و برقــراری ارتبــاط بــا مســئولین مختلــف بــرای احــراز  صلاحیــت کاندیداهــا در انتخابــات بــود. در جریــان انتخابــات مجلــس هفتــم، خــود بــه عنــوان کاندیــدا از تهــران وارد رقابــت شــد، ولــی پــس از اینکــه نتوانســت آرای الزم را بــرای ورود بــه مجلــس آینــده بــه دســت آورد، تــلاش خــود  را بــرای ورود بــه صحنه انتخابــات ریاســت جمهــوری آغــاز کــرد. هرچنــد بســیاری از دوســتانش  بــا ایــن کار مخالــف بودنــد. عــدم امــکان رای آوری وی کــه در همه بدنه  اصــلاح طلبــان نیــز بوجــود داشــت، ســبب شــد تــا  در جریــان انتخابــات ریســات جمهــوری، مجمــع روحانیــت بــا نامــزدی کروبــی مخالفــت کردنــد  و از همراهــی بــا وی ســر بــاز زننــد و ایــن عــدم همزاهــی پــس از ثبــت نــام کروبــی هــم ادامــه  داشــت. آنچــه بــرای کروبــی در انتخابــات ریاســت جمهــوری ســخت ناگــوار بــود، نــه تنهــا عــدم  حمایــت و همراهــی مجمــع، بلکــه موضــع گیــری برخــی از آنــان علیــه وی بــود. از ایــن رو اختافــات کروبــی بــا مجمــع روحانیــت در جریــان انتخابــات ریاســت جمهــوری نهــم، موجــب شــد کروبــی بــه همــراه رســول منجــب نیــا از مجمــع روحانیــت خــارج و حــزب اعتمــاد  ملــی را تشــکیل دهنــد. حــزب اعتمــاد  ملــی در بیانیه اعــام موجودیــت خــود در 1384  ریشه خــود را  از منظــر تاریخــی و آبشــخور فکــری در انقــلاب اســلامی و رهبــری امــام خمینــی مــی دانــد و تصریــح مــی  کنــد: حــزب اعتمــاد ملــی براینــد جریــان فکــری خــط امــام اســت کــه بزرگتریــن مشخصه آن  از نظــر حــزب تعامــل بــا تحجــر و واپــس گرایــی از دیــن داری و دفــاع از اندیشــه هــای مترقــی و  ســازنده مــی دانــد. ایــن ادعــا در حالــی صــورت مــی گیــرد در بیانیه تفصیلــی و مشــروح کنگره  دوم حــز در حالــی کــه درباره ی امــور داخلــی و خارجــی ســخن گفتــه شــده، بــه نظــام اســلامی  امــام خمینــی، انقــلاب اســلامی و والیــت فقیــه و رهبــری هیــچ اشــاره ای نشــده اســت

طیف موافقین نظام جمهوری اسالمی

مدرسه حقانی

تاســیس مدرســه حقانــی و کارکــرد آن، نقطه ی عطفــی در نظــام آموزشــی حــوزه و تکاپــو هــای  روحانیــون طرفــدار مداخلــه در سیاســت و مســائل اجتماعــی بــه شــمار مــی رود. پایــه گــذاران  ایــن مدرســه، نظــام آمزشــی ســنتی حــوزه را بــا نظــام آموزشــی جدیــد تلفیــق کردنــد و ســبک    جدیــدی در نظــام آموزشــی حــوزه بنــا نهادنــد کــه تــا آن زمــان هماننــدی نداشــت. آنــان بــا مشاهده ی نابســامانی هــای گوناگــون، نظــم و تشــکیات نوینــی را طــرح ریــزی کردنــد و  بــا شــعار حاکــم در حــوزه هــای آن زمــان کــه نظــم در بــی نظمــی اســت بــه مبــارزه پرداختنــد.  اینــان ضمــن حفــظ ویژگــی هــای نظــام ســنتی حــوزه، ابزارهــا و روشــهای جدیــدی در بازســازی  و نوســازی نظــام آموزشــی در حــوزه بــه کار گرفتنــد. برنامه درســی معیــن و مشــخص و متناســب بــا زمــان ایجــاد شــد. بیــن حــوزه و دانشــگاه  ارتبــاط بــه وجــود آمــد و برخــی از اســاتید دانشــگاه علــوم انســانی جدیــد را  در ایــن مدرســه  تدریــس مــی کردنــد. تربیــت طلبــه آگاهــی دهنــده، ســنت شــناس، واقــع نگــری در مســائل اجتماعــی، پاســخویی  بــه نیازهــا و چالــش هــای زمــان، تبلیــغ دیــن بــا روش هــای نویــن جامعــه شــناختی و تربیــت شناســانی جامــع ســبب شــد کــه علــو انســانی نویــن در ایــن مدرســه تدریــس شــود. از ایــن رو  شــهید بهشــتی و همکرانــش، علــوم طبیعــی، تاریــخ ادیــان، اقتصــاد، جامعــه شناســی، فلسفه  غــرب، ادبیــات فارســی و زبــان انگلیســی را در برنامه درســی گنجاندنــد. آنهــا نــه تنهــا تعارضــی  بیــن علــوم و شــریعت نمــی دیدنــد، بلکــه بــه بــاور آنهــا بــرای درک ســنت و قــران ایــن دروس  ضــرورت داشــت. در همیــن مدرســه طابــی تربیــت شــد کــه بعدهــا نقــش موثــری در  جمهــوری اســامی ایفــا کردنــد. بنابرایــن مدرسه حقانــی مدرســه ای بــا بنیــان گــذاری شــهید بهشــتی کــه بــا رویکــرد جدیــدی  بــه علــوم دینــی و برنامه اموزشــی جدیــدی بــرای طــلاب تشــکیل شــد. ایــن رویکــرد جدیــد  ابتــدا در مدرسه علــوی) آیــت ا... گلپایگانــی( اعمــال شــد، لیکــن علــی رغــم موفقیتــی کــه  اجــرای برنامه اموزشــی جدیــد در ایــن مدرســه داشــت، بــه دلیــل مخالفــت آیــت اهلل گلپایگانــی  بــا زبــان انگلیســی موسســان مدرســه و اصــاح گــران حــوزه را بــر آن داشــت تــا مدرســه ای جدیــد ایجــاد کنــدد. ایــن مدرسه جدیــد، مدرســه ای بــود کــه علــی حقانــی بــا همــکاری فــرد   ّخیــر دیگــری در حوزه قــم تاســیس شــد و نــام موســس آن را بــر روی آن گذاشــتند. آیــت ا...  بهشــتی بــا توجــه بــه تجربه  کار در مدرسه ی آیــت ا... گلپایگانــی و لــزوم اســتقال  عملــی بــه ایــن نتیجــه رســید کــه بــرای پیشــبرد اهــداف و برنامــه هــای مدرســه، هزینــه هــای  آن را بــا حمایــت و کمــک برخــی از مراجــع تقلیــد، امــا بــدون دخالــت آنهــا تامیــن نمایــد. یکـی     از ایــن علمــا، آیــت ا... میانــی بــود.

پایــه گــذاران مدرسه حقانــی عبــارت بودنــد از: آیــت ا...  بهشــتی، قدوســی، ربانــی شــیرازی،  مهــدی حائــری تهرانــی، ســید مرتضــی جزایــری، حســین حقانــی. آیــت ا... بهشــتی، برنامه نظــم حــوزه و ســاماندهی آن را، اندیشه غالــب اصــلاح گــران حــوزه در پایــان دهه ی 30 مــی دانــد. بــه نظــر وی طلبــه نبایــد مصــرف کننــده آگاهــی هــای اســلامی باشــد، بلکــه طلبــه بایــد آگاه  شده آگاه کننــده باشــد. در کنــار ایــن نــگاه کــه شــکل گیــری مدرســه را بــرای اصــلاح حــوزه  مــی دانــد، دیدگاههــای دیگــری نیــز وجــود دارد کــه تاســیس مدرسه حقانــی را بــه عنــوان یــک  اقــدام سیاســی و انقلابــی و از ســوی یــاران امــام پــس از شــروع نهضــت اســلامی مــی داننــد. از جملــه مهمتریــن اســاتید مدرسه حقانــی مــی تــوان بــه افــراد زیــر اشــاره کــرد: آیــت ا...  بهشــتی، قدوســی، مصبــاح یــزدی، صانعــی، آذری قمــی، مفتــح، جنتــی، خزعلــی، مقتدایــی، محمــد یــزدی، مشــکینی، معرفــت و .... فضــای مدرسه حقانــی، فضــای انقلابــی بــود. بــی اطــلاع تریــن و یــا غیــر انقلابــی تریــن فــرد  وقتــی در ایــن فضــا قــرار مــی گرفــت، بــه یــک الگــوی انقلابــی تبدیــل مــی شــد.

جمعیت دفاع از ارزش های انقلاب اسلامی  

موسســان آن بــر  ایــن بــاور بودنــد کــه کشــور را در دو جنــاح چــپ و راســت متوقــف کــردن، جفــا بــه ظرفیــت هــا  و توانایــی هــای نیروهــای انقلابــی معتقــد بــه نظــام اســت.  آنــان بــا شــعار فراجناحــی پــا بــه عرصــه گذاشــتند و همــواره تاکیــد داشــتند کــه کشــور را بــا  یــک جنــاح نمــی تــوان اداره کــرد. آنهــا ایــن رویکــرد را در فهرســت انتخاباتــی نیــز بــروز دادنــد.  دبیــر کل جمعیــت)ری شــهری(، پاســخگویی بــه بــه خـلـأ سیاســی موجــود ناشــی از فقــدان  یــک جریــان سیاســی مــورد قبــول عامــه مــردم و دفــاع از ارزشــها را اصلــی تریــن علــت تشــکیل  جمعیــت عنــوان کــرد. ایــن تشــکل بــرای مجلــس دوره پنجــم فهرســت انتخاباتــی در بســیاری از حــوزه هــای انتخابیــه  منتشــر کــرد کــه ویژگــی ایــن فهرســت هــای انتخاباتــی، اشــتراک در اســامی نامزدهــا بــا لیســت  هــای انتخاباتــی دو جنــاح چــپ و راســت بــود. امــا هــدف اصلــی حضــور در مجلــس پنجــم نبــود،  بلکــه دورخیــز جمعیــت بــرای انتخابــات ریاســت جمهــوری 76 بــود. انتخاباتــی کــه ری شــهری بــه عنــوان نماینده جمعیــت در انتخابــات شــرکت نمــود امــا بــا  آرای بســیار پاییــن مواجــه شــد و در ســال 77 موسســان ایــن جمعیــت ضمــن بیانیــه ای، کثــرت  مســئولیت هــا و اشــتغاالت مســئولین جمعیــت را بهانــه ای بــرای تعطیلــی موقتــی اعــلام کردنــد، و بنابــرای ایــن تشــکل بســیار زود از رقابــت هــای سیاســی کنــاره گرفــت. اعضــای اصلــی جمعیــت دفــاع از ارزشــها عبــارت بودنــد از: محمــد محمــدی ری شــهری، روح ا... حســینیان، محمــد حســن ابوترابــی، علــی غیــوری، احمــد پــور نجاتــی، محمــدی عراقــی و....

بـا شـهادت حـاج آقـا مصطفـی خمینـی(ره) تغییـری در روحیـه ی مـردم بـه وجـود آیـد بـه گونـه ای کـه مـردم بـا تمـام وجـود شـعارهای انقلابـی را مـی خواسـتند و حاضـر بودنـد بـرای رسـیدن بـه آرمـان هـای انقـلاب جـان خـود را نیـز در طبـق اخـلاص قـرار دهنـد. در واقـع تغییـری کـه در روحیـه عمومـی مــردم بعــد از قیــام 19دی 1356ایجــاد شــد ،ســبب پیوســتن اقشــار مختلــف مــردم بــه انقــلاب گردیـد، بـا پیوسـتن مـردم بـه انقـلاب سـه رکـن اصلـی انقـلاب شـامل: مـردم رهبـری وایدئولـوژی شـکل گرفـت اگرچــه مردمــی بــودن در انقلابهــای دیگــر هــم کــم و بیــش دیــده میشــود، ولــی در انقــلاب اسـلامی ایـران بسـیار برجسـته تر اسـت. در ایـن انقـلاب، بیشـتر مـردم بـه صحنـه آمدنـد و خواسـتار ســرنگونی رژیــم شاهنشــاهی و برقــراری نظــام اســلامی شــدند. نظامــی، کارگــر، کارمنــد ،بــازاری کشــاورز، روحانــی، دانشــجو و معلــم، همــه و همــه در ایــن انقــلاب ســهیم بودنــد. ایــن وجــه از مردمـی بـودن انقـلاب شـاخص اسـت. در بیشـتر انقلابهـای دیگـر، عنصـر اصلـی مبـارزه، نیروهـای متشــکل حزبــی و شــبه نظامی بودنــد کــه از راه جنــگ مســلحانه کار را تمــام کردنــد و نقــش مــردم بیشـتر حمایـت و پشـتیبانی از آنهـا بـود، ولـی در انقـلاب مـا، همـه مـردم نقـش داشـتند و در سراسـر کشـور بـا یـک شـدت و قـدرت بـا رژیـم پهلـوی بـه مبـارزه برخاسـتندایــن موضــوع از آنجــا حائــز اهمیــت اســت کــه تــا قبــل از پیــروزی انقــلاب اســلامی ایــران مــردم نقشـی در تعییـن زندگـی خـود نداشـتند. رژیـم پهلـوی چــه در قانـون و چـه در عمـل نقــش قابـل توجـه و موثـری بـرای مـردم در نظـر نگرفتـه بـود و آرا و نظـرات مـردم بـرای آنهـا ارزشـی نداشـت حضــرت امــام خمینــی(ره) چــه قبــل از انقــلاب و چــه بعــد از آن همــواره تأکیــد بــر نقــش مــردم داشــته و حقیقتــا بــرای آن ارزش و اهمیــت قائــل بودنــد. در طــول دوران مبــارزه و بعــد از پیــروزی انقـلاب، مخاطـب و همـراه اصلـی امـام تـوده مـردم بودنـد. امـام، مـردم را ولـی نعمـت مسـئولان کشـور معرفـی کـرده و همـه مقامـات مملکتـی را بـه خدمـت بـه آنهـا دعـوت و سـفارش مـی کردنـد. حکومـت مـا از دو رکـن و پایـه اصلـی تشـکیل یافتـه اسـت: پایـه اسـلامی و پایـه جمهـوری و یکـی از هنرهـای بـزرگ و اعجـاب انگیـز امـام و انقـلاب اسـلامی و قانـون اساسـی ایـران، تلفیـق و ترکیـب اسـلامیت نظـام بـا جمهوریـت آن مـی باشـد.

حضـور همـه جانبـه ی مردمـی بـه معنـای واقعـی کلمـه همـان حضـور وجریان اصیـل انقلابـی اسـت و اقدامـات ایـن جریـان باعـث شـد تـا انقـلاب اسـلامی بـا حمایـت مـردم پابرجـا بمانـد. در میـان شـاخصه هایـی کـه نشـانگر ایـن حضـور همـه جانبـه مـردم در لحظـه لحظـه گـذر انقـلاب از هنـگام پیـروزی آن اسـت شـاخصه هـای نقـش مـردم و جریـان انقلابـی در پاسـداری و تـداوم انقـلاب را اینگونـه مـی تـوان نـام بـرد: الـف- شـرکت در انتخابـات گوناگـون ب- مشـارکت همـه جانبـه در صحنـه هـای عمومـی ج- مبـارزه بـا بحـران هـای داخلـی و مبـارزه بـا ضـد انقـلاب د- مبـارزه بـا تهدیدهـای خارجـی اعـم از تجـاوزات و تحریـم هـا

هرکـدام از جریانـات سیاسـی خـود را بـه عنـوان یکـی از جریـان هـای مردمـی و انقلابـی معرفـی مـی کننـد. و سـعی مـی کننـد شـعارها و اهــداف خــود را شــعارها و اهــداف جریــان اصیــل انقلابــی معرفــی مــی کننــد. امــا در عمــل ایــن جریـان مردمـی و اصیـل انقلابـی هسـت کـه در بزنـگاه هـا توانسـته انـد تـا بـه امـروز از انقـلاب حمایـت کننـد

ایــن رویکــرد باعــث
شــده بــود همــه در رونــد انقــلا ً ب عمیقــا بــه ایــن مســئله بــاور پیــدا کننــد کــه نظــام، بــه راهبــرد توزیـع فضایـی قـدرت و واگـذاری امـور مـردم بـه آنـان بـرای اداره بهتـر جامعـه بـاور دارد. هرچنـد بعـد هـا دولـت هــای معـروف بــه اصولگرایـی و اصلاحــات بســیار تـلاش کردنـد تــا ایـن وجــه از ســازمان هــای انقلابــی(سپاه پاسداران، جهادسازندگی، کمیته امداد) را تحــت شــعاع قــرار دهنــد تـلاش هـای دسـتگاه هـای دولتـی بـر ایـن امـر اسـتوار شـده بـود تـا بتوانـد مشـارکت مـردم و جریـان انقلابـی را تـا حـد بسـیار زیـادی کاهـش دهـد امـا مشــارکت جریــان انقلابــی و مردمــی در برهههــای اساســی انقــلاب اسلامی، صرفــا محــدود بــه ســالهای آغازیــن شــکلگیری و تثبیــت نظــام نبــود. مشــارکت گســترده مــردم در پیچهــای مهــم و سرنوشتسـاز در سـالهای بعـد از انقـلاب، سـبب شـد کسـی حضـور مـردم انقلابـی و پیونـد عمیـق آنهـا بـا نظـام اسلامی را صرفـا ناشـی از احساسـات برخاسـته روزهـای پیـروزی انقـلاب تلقـی نکنـدمقطـع حسـاس 23تیـر 78و روز 9دی ً 88را یقینـا میتـوان جـزو ایـن مقاطـع پرتنـش بـه حسـاب آورد ً کـه نهایتـا بـا حضـور و حمایـت مـردم و نیـرو هـای انقلابـی بـه تثبیـت مسـیر انقـلاب انجامیـد  افـراد نبایـد بـه بهانـه انقلابـی بـودن قوانیـن کشـور را زیـر سـوال ببرنـد، هـرکاری میخواهنـد انجـام دهنـد و در نهایـت بـا همـان سـنگ محـک برخـی از افـراد را در دادگاه قضاوتشـان از دایـره نظـام و انقلابـی بـودن خـارج کننـد  مردمـی بـودن و در خـود را از مـردم جدانکـردن نیـز از دیگـر مولفـه هـای مـورد تاکیـد امـام اسـت کـه مـی تـوان آن را نیـز در زمـره ویژگـی هـای یـک فـرد انقلابـی دانسـت ازجملـه دغدغـه هـای مقـام معظـم رهبـری حفـظ اصـول مکتـب امـام راحـل و آرمـان هـای شـهدا و انقـلاب بـوده کـه تنهـا راه تـداوم انقلاب و صیانـت از عـزت و سـربلندی ملـت ایـران اسـت؛ زیـرا تــا راه امــام ادامــه دارد و ایــن اصــول و مکتــب دغدغــه همگانــی مــردم و مســئولان کشــور باشــد، جـای هیـچ نگرانـی بـرای کشـور نخواهـد بـود. ایشـان تمـام گفتـه هـای خـود در خصـوص انقلابـی گـری را جمـع بنـدی کـرده و در 5شـاخص پایبنـدی بـه مبانـی و ارزش هـای اساسـی انقـلاب اسـلامی؛ هـدف گیـری مسـتمر آرمـان هـا و همـت بلنـد بـرای رسـیدن بـه آنهـا؛ پایبنـدی بـه اسـتقلال همـه جانبـه کشـور؛ حساسـیت در برابـر دشـمن و تبعیـت نکـردن از او و تقـوای دینـی و سیاسـی خلاصـه کردنـد

مدیریت انقلابی» مفهومی است مرکب از مؤلفه های ذیل:
.1عشق، ایمان و کار برای خدا
نظـام ارزشـی اسـلام بـه انسـان مـی آمـوزد کـه رفتارهـای خـود را بـه گونـه ای سـامان دهـد کـه در اثـر انجـام آن هـا، آدمـی بـه خداونـد متعـال نزدیـک شـود و کمـالات معنـوی و ارزش هـای والای الهـی بـه دسـت آورد. انجـام کارهایـی کـه در عرصـه ی مدیریـت بـه وقـوع مـی پیونـدد نیـز مشـمول همیـن قاعـده خواهـد بـود. از ایـن رو یـک «مدیـر جهـادی» مـردم را بنـده و مخلـوق خداونـد مـی دانـد و خدمـت بـه آن هـا را عبـادت مـی شـمرد. ّ در ضمـن مدیـری کـه دارای تفکـر جهـادی اسـت تمـام هـم وغـم خویـش را «رضایـت الهی» دانسـته و بـه دنبـال مطـرح نمـودن خویـش و کسـب مقـام و شـهرت نیسـت. فـرد جهادگـر هرچـه بـه خـدا نزدیـک تـر شـده و جهـاد خـود را نـاب و خالـص بـرای خـدا انجـام دهـد، اکسـیر جهـاد او نیـز نـاب تـر و کمیـاب تـر مـی شـود و بالعکـس. البتـه یـک مدیـر مسـلمان ممکـن اسـت نگاهـی غیرعبـادی بـه کار خـود داشـته و ماننـد پدیـده ای مـادی و دنیایـی بـا آن برخـورد کـرده و نـگاه خشـک علمـی و آکادمیـک بـه آن داشـته باشـد. چنیـن مدیریتـی حتـی اگـر موفقیـت هایـی نیـز در پـی داشـته باشـد، آن موفقیـت هـا بسـیار ناچیـز بـوده و چنیـن نحـوه ی مدیریتـی را نمـی تـوان «مدیریـت انقلابـی» نامیـد.
.2جدیت، خستگی ناپذیری و شوق به کار

مدیریـت انقلابـی» مدیریتـی اسـت همـراه بـا جدیـت، خسـتگی ناپذیـری و شـوق بـه کار. پرقـدرت بـودن بـه تنهایـی اگـر همـراه بـا جدیـت و شـوق نباشـد، ممکـن اسـت در ادامــه و بــر اثــر برخــورد بــا مشــکلات مســیر، بــه ســرخوردگی و ناامیــدی منجــر شــود. «مدیــر ًجهـادی» کار را بـا جدیـت، شـوق و خسـتگی ناپذیـری انجـام مـی دهـد، نـه فقـط پرقـدرت و احیانـا بـرای اسـقاط تکلیـف روحیـه ی جهـادی بـا حرکـت طبیعـی در تعـارض اسـت و نسـبت ایـن دو، نسـبتی معکـوس اسـت؛ یعنـی هرقـدر کـه انسـان بخواهـد امـور دنیـا و آخرتـش را از مجـاری عـادی و بـا حرکتـی طبیعـی انجـام دهـد بـه نتیجـه نخواهـد رسـید. لازمـه ی روحیـه ی جهـادی حرکتـی بـی وقفـه در هـر شـرایط مکانـی و زمانـی و امکاناتـی اسـت و ایـن امـر، یعنـی دارا بـودن روحیـه ی «خسـتگی ناپذیـری،» آن چنـان کـه رزمنـدگان دفـاع مقـدس الگـوی عملـی آن بودنـد کـه در سـخت تریـن شـرایط، گاه تـا چنـد شـبانه روز، بـدون اسـتراحت بـه جهـاد فـی سـبیل الله مـی پرداختنـد همچنین یکـی از نــکات لازم در راه رســیدن بــه موفقیــت، پیگیــری و تــداوم برنامــه هــا بــرای حصــول نتیجــه ی نهایـی اسـت. همچنـان کـه خداونـد، پیامبـران را پشـت سـر هـم بـرای دعـوت مـردم فرسـتاده اسـت

3گام های بلند
برداشـتن گام هـای بلنـد و ریسـک پذیـر بـودن، یکـی دیگـر از مؤلفـه هـای «مدیریـت انقلابـی» اسـت. البتـه بدیهـی اسـت کـه ضمانـت موفقیـت و پشـتوانه ی هـر گام بلنـدی، بررسـی هـای علمـی و داشـتن برنامـه ی صحیـح اسـت کـه یـک «مدیـر جهـادی» از آن هـا برخـوردار اسـت

4چالش با موانع و عبور از آن ها

چنانچـه در لابـه لای بیانـات مقام معظم رهبری ذکـر شـده انـد، مـی تواننـد ضعـف هـای فکـری و عقلانـی، راحـت طلبـی، آسـان گرایـی، آسـان پنـداری، گریـز از چالـش هـا، عـادت هـای تاریخی(مثـل «مـا نمـی توانیـم)» و چیزهایـی از ایـن قبیـل باشـند کـه یـک «مدیـر جهـادی» بـا تـوکل بـه خداونـد متعـال و بـا جدیـت و خسـتگی ناپذیـری خـود از تمامـی ایـن موانـع بـه سـلامت عبـور خواهـد کـرد.
.5شتاب همراه با تدبیر
غیـر از برداشـتن گام هـای بلنـد، داشـتن شـتاب مناسـب نیـز از ویژگـی هـای یـک «مدیـر جهـادی» اسـت. چـه بسـیار کارهـای مفیـدی کـه بـه خاطـر تأخیـر و عـدم شـتاب مناسـب، در زمانـی بـه انجـام رسـیده انـد کـه یـا دیگـر هیـچ فایـده ای نداشـته انـد و یـا بسـیار کـم فایـده بـوده انـد. البتـه همـان ًطـور کـه در عنـوان مبحـث ذکـر شـده، ایـن شـتاب بـه هیـچ وجـه منافاتـی بـا تدبیـر نـدارد و اساسـا تدبیـر امـور مـلازم بـا کنـدی نیسـت. در نتیجـه، بایـد گفـت تدبیـر بـه موقـع و شـتاب در انجـام کار ضامـن موفقیـت یـک «مدیـر جهـادی» در وظایـف محولـه اسـت.
.6بصیرت و عدم غفلت از وجود دشمن
بصیـرت، دشـمن شناسـی و عـدم غفلـت از وجـود دشـمن، جـزء مقومـات یـک «مدیریـت انقلابـی» بــه شــمار مــی رونــد هــر تلاشــی را جهـاد نمـی گوینـد؛ ممکـن اسـت کسـی یـک کار علمـی ای هـم بکند[،امـا] جهـاد نباشـد. جهـاد آن حرکتـی اسـت کـه در مواجهـه ی بـا یـک خصـم، بـا یـک دشـمن، انجـام مـی گیـرد».

7عدم فراموشی آرمان و جهت

و آخریــن مؤلفــه ای کــه از بیانــات رهبــری معظــم اســتفاده مــی شــود و بــه نظــر مــی رســد در مدیریـت انقلابـی» نقـش محـوری داشـته باشـد، فرامـوش نکـردن آرمـان هـا و گـم نکـردن جهـت و مسـیر اسـت

ویژگی های عملکردی مدیریت انقلابی

الــف) حــوزهی تمایــلات و گرایشهــا: ایمــان و اعتقــاد بــه آخــرت، تقــوا، عدالــت، نوعدوســتی، آیندهنگـری، تکاملگرایـی، تمایـل بـه علـم و پژوهـش، اعتقـاد بـه مشـارکت، اعتقـاد بـه ولایـت فقیـه، گرایـش بـه نظـم و قانـون و...
ب) حـوزهی افـکار و ذهنیـات: هـوش بـالا، جامعنگـری و نگـرش سیسـتمی، وجـود نظـام فکـری، ژرفنگـری و عمیقبینـی امـور، عرضـهی افـکار، همفکـری و مشـورت و...
ج) حـوزهی رفتـار و عینیـات: تواضـع و فروتنـی متعـادل، اعتمادبهنفـس، سـرعت عمـل، عیبپوشـی، پایبنـدی بـه ضوابـط بـه جـای روابـط، عمـل بـه وعدههـای خـود، سـعهی صـدر، نظـم در کارهـا، خلاقیـت و ابتـکار، ارتبـاط سـاده و صریـح، خوشـرویی، وقـار و متانـت، پیشـگامی در خودشناسـی، تـوان ادارهی امـور سـازمانی. مدیریــت انقلابــی واجــد خصوصیــات و ویژگیهایــی اســت کــه میتوانــد در موفقیــت ســازمانها نقـش اساسـی ایفـا نمایـد. ایـن ویژگیهـا در بطـن دسـتورها، توصیههـا، نظرهـا و شـیوههای بـه کار گرفتهشـده توسـط پیشـوایان دیـن حضـور و وجـود عینـی داشـته اسـت، ولـی بـرای اسـتفاده از آن در سـطوح سـازمانی و کاربـردی کـردن آنهـا در سـازمانها، نیـاز بـه کار پیشـگامانه و دور از هـراس و خودکمبینـی صاحبنظـران و عالمـان مدیریـت و همچنیـن پژوهـش مسـتمر در ایـن جهـت دارد

سـاختار تشـکیلاتی گسـتردهی جهـاد و دامنـهی وسـیع فعالیـت هـا و برنامههـای ایـن نهـاد، سـبک مدیریتـی خاصـی را بـه نـام «مدیریـت انقلابـی» در ایـن مجموعـه ایجـاد نمـوده اسـت. ایـن نهـاد بـه لحـاظ معیارهـای علمـی مدیریـت و نیـز ویژگیهـای دینـی و ارزشـی ممتـاز، از تواناییهـای خاصـی برخــوردار اســت کــه عبارتانــد از:
.1تصمیمگیری مشارکتی توسط افرادی که به موضوع تصمیم ارتباط دارند.
.2سبک خاص رهبری بهطور عمده جنبهی هدایتی و تفویضی دارد و نه دستوری و تحکم.
.3انعطافپذیـری سـازمانی بهنحـوی کـه همـواره سـاختار و نیـروی انسـانی، متناسـب بـا وظایـف
و مأموریتهـای جدیـد متحـول شـوند.
.4برخـورداری از نیـروی انسـانی متعهـد، متخصـص و باانگیـزه کـه همـواره در یـک فرآینـد رشـد و
ارتقـای علمـی و تجربـی قـرار گرفتهانـد.
.5فضـای بـاز سـازمانی بـرای ابـراز نظـرات و دیدگاههـا و برخـورد آرا، زمینـهی بـروز خلاقیتهـا
و ابتـکارات را در جهـاد فراهـم سـاخته اسـت

عـده ای مدیریـت انقلابـی در جبهـه هـا را بـه عنـوان یـک مدیریـت هیئتـی مطـرح مـی کننـد امـا همیـن مدیریـت انقلابـی در جبهـه هـا و در دفـاع مقـدس خـود چهارچـوب علمـی و قابـل دفـاع از خـود بـه نمایـش گذاشـته اسـت. ایـن چهارچـوب را مـی تـوان در چهـار مرحلـه ی برنامـه ریـزی، سـازماندهی، نظــارت و تصمیــم گیــری در بحــران مشــخص و بررســی کــرد

1برنامهریــزی: برنامهریــزی ماننــد پلــی، زمــان حــال را بــه آینــده متصــل میکنــد. هــر فــردی میتوانـد بـا برنامهریـزی و تعییـن اهـداف مــورد نــظر و پیــشبینی راههـای دسـتیابی بـه آنهـا، در جهتـی صحیـح حرکـت نــموده و بــه موفقیـت لازم دسـت یابـد. برنامهریـزی، یکـی از ارکان اصلـی سـازمان هـا اسـت کـه ادامـه حیـات سـازمان و دسـتیابی بــه نتایـج مـورد نظـر، بــدون داشــتن بــرنامهای مشـخص، غیرممکـن مینمایـد. لـذا برنامهریـزی منطقـی، بایـد دارای مـدت زمانـی باشـد کــه بتوانـد تکافـوی انجـام تعهـدات ناشـی از تصمیمهـای امـروزی مـا را بکنـد. نقـش پیشبینـی ایـن اسـت کـه آینـده را از حالـت عـدم اطــمینان بــه ســوی اطمینـان نسـبی سـوق میدهـد . پیشبینـی و برنامهریـزی بلندمـدت، باعـث میگـردد کـه عــدم اطــمینان محیـط، کاهــش یابــد و در عیــن حــال، فرصتهــا و موقعیتهــای کاری، شناســایی شــود

2سـازماندهی: یــکی از اســاسی ترین وظــایف مدیران در سـازمانها، سـازماندهی اسـت. پیچیدگی و بزرگـی سـازمانهای امـروزی ضـرورت و اهمیـت ایـن امـر را دوچنـدان کـرده اســت. بــه کمـک سـازماندهی اسـت کـه اهـداف کلـی و مأموریـت اصلـی سـازمان در قالـب هدفهـای جــزئی تـر و وظــایف و فــعالیت هـای ریزتـر و مشـخص تـر، تعریـف میگـردد و دسـتیابی بـه اهـداف سـازمان امــکان پذیــر میشــود. در ســازماندهی، وظایــف، اختیــارات و مســئولیت هــای واحـــدها و افـــراد مــختلف مشـخص شـده و نحـوۀ هماهنگـی و ارتبـاط بیـن آنهـا معیـن میگـردد.

3نــظارت: از عــناصر حــیاتی مدیریـت در همـه ســیستمها، اصــل نظـارت و کنترل اسـت. ایــن اصــل ضامـن حرکـت سـازمان در مسـیر اهـداف تعییـن شـده و در نتیجـه تضمیـن کننـده بقـا و تکامـل آن می ً باشـد، و اصــولا هــیچ سـازمانی بـدون داشـتن نظامـی مناسـب و قــدرتمند در بــعد نظـارت و کــنترل نــمیتواند بــقا، دوام و پیشـرفت خـود را تضمیـن نــماید. بــه منظــور تحقــق اهــداف منــدرج در برنامههــای تدویــن شــده و انجــام صحیــح فعالیــت هــای فـردی و گروهـی در سـازمان، کــنترل هـای لازم در مــراحل مختلـف صـورت میگیـرد. از طریـق انجام کــنترل، مــدیران نــسبت بـه چــگونگی انجام فعالیت ها و عـملیات ســازمانی، آگاهی کسب میکننــد و در صــورت لــزوم، اصلاحــات ضــروری انجــام میدهنــد

4تصمیــم گیــری در بحــران: تـــصمیم گیــری از اهمیــت بســیار و جایگاهــی ویــژه در مدیریــت برخـوردار اسـت. تصمیـم گیـری جوهـره مدیریـت اسـت و عبـارت از اتخـاذ تصمیـم بـرای انجـام فعالیــت هــا در زمــان آینــده و انتخــاب یــک راه حــل از میــان راه حــل هــای مختلــف میباشــد. مدیـران تصمیمـات مــتعددی را در مــوضوعات مختلفـی کـه بـرای سـازمان پیـش میآیـد اتخـاذ میکننــد. ولــی نکتــه مهــم آن اســت کــه مدیــران در شــرایط بحرانــی کــه اتخــاذ تصمیمــات حائـز اهمیـت اسـت چگونـه تصمیـم گیـری میکننـد. مناسـبترین وضعیـت بـرای تــصمیمگیری، مــوقعیت اطمینـان اسـت. مدیـران در شـرایط بحرانـی بایـد در طـی بحرانهـا آرامـش خـود را حفـظ کننـد.

جزوه روش تحلیل سیاسی

 

مبحث اول ضرورت شناسی

روش درست تحلیل پدیده های سیاسی اجتماعی در الگوسازی مردم سالاری دینی که سیاست جزیی از زندگی عمومی است اهمیت ویژه ای دارد بخصوص در زمانی که منابع و رسانه های خبری و تحلیلی می کوشند رویدادها و پدیده ها را از زوایه نگاه خود و منافع خود تحلیل کنند.حکومتی که می خواهد به دست مردم کارهای بزرگ را انجام دهد، نظام را می خواهد با قدرت بی پایان مردم به سر منل مقصود برساند و مردم را همه چیز نظام می داند مگر مردمش می توانند سیاسی نباشد؟

تحلیل سیاسی می تواند به ارتقا، آگاهی ، بینش، بصیرت جامعه کمک شایانی کند. با این ابزار است که فرد در جامعه ضمن شناخت منطقی و صحیح پدیده های سیاسی در فضای غبارآلود فتنه و در هنگام آمیختگی حق و باطل می تواند گرفتار حیرت نشود و در لحظات حساس که باید نقش تاریخی و تکلیف شرعی خود را انجام دهد قادر باشد با استفاده مناسب از ابزار و فنون تحلیل سیاسی به تصمیمی مناسب، دقیق و صحیح برسد

 

مبحث دوم آشنایی با تعاریف

توصیف سیاسی

گزارش دقیقی از چگونگی و روند رویدادهای سیاسی است و لذا به حریم علت ها راه پیدا نمی کند.

تحلیل سیاسی

ناظر بر این است که پدیده  یا رویداد سیاسی به عنوان یک کل در نظر گرفته شود،آنگاه پدیده به اجزا و واحدهای کوچکتر تقسیم گردد سپس این اجزا بررسی شود و پس از آن نیز ارتباط اجزا با یکدیگر و همچنین در رابطه با کل پدیده، مورد توجه دقیق و منطقی قرار گیرد.

تفسیر سیاسی

برپایه یافته ها و نتایج حاصل از تحلیل درباره روابط مورد مطالعه است و لزوما درباره روابط پدیده سیاسی نتیجه گیری می کند لذا تفسیر نتیجه تحلیل است

 

مبحث سوم مقدمات تحلیل سیاسی

جهان بینی توحیدی

انسان در انتخاب جهان بینی و فهم اساسی مفاهیم توحیدی با نگاه توحیدی به جهان طبیعت به بصیرتی دست پیدا می کند. تفاوت نگاه توحیدی و مادی در این است که با نگاه توحیدی جهان یک مجموعه نظام مند و قانون مدار و هدف دار است که انسان ها هم جزئی از این طبیعت هستند و وجود،پیدایش و زندگی هدف دار است. اعتقاد به خدا باعث می شود که متوجه هدف دار بودن شویم و با تلاش سعی می شود تا آن هدف را پیدا کنیم و با این نگاه هر تلاشی کنیم و به هر نتیجه ای منجر شود برای ما مطلوب است. زیرا یاس،ناامیدی، سرخوردگی و افسردگی معنا ندارد اما درست مقابل این دیدگاه نگاه مادی قرار دارد. نگاه مادی اصلا نمی داند که چرا و به چه علت انسان خلق شده و در دنیا برای خودش هدف هایی چون رسیدن به پول، مقام،عشق، لذت جسمی و علمی و... تعریف می کند و چون اعتقاد به خدا وجود ندارد اخلاقیات،عدالت معنا نداشته و فقط لذت و سود شخصی معنا دارد. اگر در راه رسیدن به این هدف به مشکلی برخورد و آسیب دید، ضرر و خسارت کرده و دچار یاس، ناامیدی، خودکشی و کارهای غیر معقول میشود. این اساسی ترین پایه بصیرت است و بصیرت در حقیقت زمینه همه تلاش ها و مبارزات انسانی در جامعه است.

درک پیچیدگی های شرایط زمانه

در پیچیدگی های شرایط زمانه نمی شود که یکی را رد، اثبات یا قبول کرد بلکه باید دقیق بود و شور انقلابی خود را حفظ کرده و با مشکلات ساخت و از طعن و کنایه های دیگران مایوس یا رو گردان نشد و با پختگی در صحنه ماند و با رفتار بعضی افراد که کارشان جای اعتراض دارد از کوره در نرفته و با رفتار منطقی و عقلایی با آن ها برخورد کرد.

کسب آگاهی دینی و تاریخی

در شناخت مسائل دینی و اجتماعی باید از لایه های سطحی عبور و به لایه ها و سطوح زیرین دست پیدا کرد. یک نفر همین طور از روی احساسات در نماز جماعت، اعتکاف، مجلس عزای حسینی و یا در تظاهرات دینی شرکت می کند اما چون معرفت در عمق جان او وجود ندارد با یک مشکل ،مانع یا سرپیچی از مسیر منحرف می شود برای این که فرد معرفت پیدا کند باید با قرآن مانوس شود و در قرآن و بعضی ادعیه ها مثل صحیفه سجادیه تدبر نماید. مطالعه زندگی پیامبر، تاریخ معاصر و تاریخ استعمار باعث می شود فرد از کجروی دوری کند زیرا بسیاری از کجرویی ها به دلیل کمبود آگاهی است. شما در هر رشته ای که هستید یا اگر جز نخبگان در جامعه هستید، باید بدانید که کشور در چه موقعیتی قرار داشته و دارد. نسل امروز دقیق نمی داند که انقلاب اسلامی چگونه این کشور را از چنگال رژیم خلاص کرده و یا درباره مسائل جهان آگاهی های کمی دارد و این با مطالعه و کشاندن اجتماعات دانشجویی به بحث های صحیح و حقیقی امکان دارد. ناگفته نماند گفتگو منطقی و انتقادی با افراد مجرب و با انصاف شرایط لازم را برای ارتقای شناخت انسان فراهم می نماید.

توجه به خودسازی معنوی

وقتی طغیان، هوای نفس، جاه طلبی ها، حسادت ها، هوا پرستی ها، شهوترانی ها جلوی چشم انسان را بگیرد. فرد نمی تواند واقعیت را مشاهده کند مثلا در فتنه ها افراد برای جاه طلبی های خود حاضر می شوند به مصلحت یک کشور، حقانیت را لگدکوب کند و این بخاطر ظلمات دل است و انسان فقط با تقوا می تواند چراغ حقیقیت را در دل خود روشن نگه دارد.

 

 

 

آزاد اندیشی

آزادانه فکر کردن، آزادانه مطرح کردن و از جنجال ها نترسیدن و به تشویق و تحریض نگاه نکردن به پیشرفت کشور کمک می کند. افراد باید بدون ترس در محیط های فرهنگی از جمله حوزه، دانشگاه، جامعه و... اگر حرف تازه ای دارند آزادانه مطرح کنند البته منظور باز گذاشتن دست دشمن برای مسموم کردن فضای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور نیست

شجاعت در فهم

برای داشتن درک صحیح از مفاهیم کلی و عمومی دین انسان باید شجاعت داشته باشد. ترس از مال، آبرو، جان، انفعال در مقابل دشمن، ترس از جو، ترس از فضا باعث نشود که انسان تصور کند اگر حرفی بزنم علیه من خواهند شد یا تهمتی به من خواهند چسباند. این ترس ها فهم انسان را مختل می کند و انسان صورت مساله را درست متوجه نمی شود و مساله را درک نمی کند  و نمی تواند آن را حل کرده یا به اشتباه حل خواهد کرد

توجه به خط قرمز

خطوطی چون مواضع خلاف قانون، مواضع خلاف وحدت، مواضع خلاف آرامش، مواضع دشمن شاد کن و رفتارهای قبیله گرانه از مهمترین خطوط قرمز هستند اما همه خطوط قرمز نیستند

مواضع خلاف قانون یعنی اگر شما نگاه کردید و دیدید یک راه معقول قانونی وجود دارد و کسی از آن راه معقول قانونی سرمی پیچاند و کاری می کند که برای کشور مضر است و ضربه به منافع ملت است، خوب با نگاه عادلانه، متعارف و غیر جانبدارنه معلوم است که او محکوم است

مواظغ خلاف آرامش یعنی جواب دادن به حرف غلط شیوه و راه خود را دارد مثلا نمی شود صد جا حرف غلط را تابلو کنیم که فلانی این حرف را زد تا همه بدانند این اشتباه است. حرکت روشنگرانه از سوی هر نهاد و هر کسی برای تبیین مساله خوب است یعنی اصلا جزو راهبردهای اساسی کار ما از اول مساله تبیین بوده و این معنایش این نیست که ما به اختلافات درونی دامن بزنیم

مواضع خلاف وحدت یعنی در جریان های سیساسی و جریان های گوناگون فکری و سلیقه ای مطلقا مشتعل کردن فضا مناسب نیست زیرا دستگاه های خارجی از این پیشامد خوشحال می شوند و این نقطه ضعف ماست و نباید بگذاریم ادامه یا افزایش پیدا کند. کار انقلاب از اساس تبین،روشنگری،بیان منطقی،مستدل و دور از هو و جنجال بوده و اگر هو و جنجال وارد شود حرف منطقی را هم خراب خواهد کرد همچنین علاوه بر حفظ وحدت نباید به دشمن اجازه ورود در بین صفوف و ایجاد اختلاف و تفرقه را بدهیم

مواضع دشمن شاد کن یعنی آن کسی که برای انقلاب،امام،اسلام کار می کند به مجردی که ببیند حرف یا حرکت موجب شده که یک جهت گیری علیه این اصول بوجود بیاید و سران ظلم و استکبار عالم از این ها حمایت می کند باید متوجه شود که یک جای کارشان عیب دارد، باید فورا متنبه شوند. این عقلانیت نیست که دشمنان این ملت و دشمنان این کشور، دشمنان اسلام و انقلاب شما را از خود بدانند و برای شما کف و سوت بزنند

رفتارقبیله گرایانه یعنی میل به رفتار قبیله ای در میدان سیاست، اقتصاد و.. این از نقطه ضعف ماست که تخطئه یا تاییدی که نسبت به کار کسی می کنیم ناشی از نحوه ارتباطش با ما باشد تا ماهیت عمل او. اگر از قبیله ما کسی کار خطایی انجام داد راحت قابل اغماض باشد اما اگر از قبیله مقابل باشد قابل پیگیری و تعقیب است

 

 

مبحث چهارم فنون و مهارت های تحلیل سیاسی

برای تحلیل سیاسی باید این 10 مهارت را با هم و توامان به کار انداخت

کل نگری

نگرش به جزییات همان برنامه ریزی یا نگاه به فصول مختلف و بخش های مختلف است و نگرش به کلیات یعنی مشاهده مجموعه واقعیات باهم. جزیی نگری خوب است اما در نگاه کلان به انقلاب نباید جزیی نگری ها ما را گمراه کند گاهی نگاه نکردن به مسیراز ابتدا تا انتها و جزیی نگری در این قبیل کارها انسان را گمراه می کند و از هدف دور می شود. ما نقاط مثبت و منفی داریم گاهی فقط نگاه منفی غلبه داده می شود و این خلاف واقع بینی است و موجب ناامیدی می شود و گاهی نگاه مثبت غلبه داده می شود که موجب رضایت کاذب می گردد.

ملاحظه نسبت به تکلیف و نتیجه

امام فرمود ما دنبال تکلیف هستیم اما معنایش این است که دنبال نتیجه نبودن و با کهولت سن این همه سختی را تحمل کردند تا نظام اسلامی برسر کار بیاید؟ تکلیف گرایی یعنی انسان در راه رسیدن به نتیجه مطلوب بر طبق تکلیف عمل کند و ضد یا برخلاف تکلیف عمل نکند و کار نامشروع انجام ندهد و اتاق فکر، برنامه ریزی، تاکتیک و لشکر داشته باشد اگر به نتیجه مطلوب نرسید احساس پشیمانی نکند و خاطرش جمع باشد که تکلیف خود را انجام داده پس هیچ منافاتی با به دنبال نتیجه بودن ندارد

لحظه شناسی

لحظه ها را باید شناخت و نیاز را باید دانست. شناسایی لحظه ها و انجام کار در لحظه نیاز خیلی چیز مهمی است. شناختن موقعیت، فهمیدن نیاز، حضور در لحظه ی مناسب و موردنیاز اساس این کار است تا فرد بتواند موثر باشد و آن کاری را که باید انجام بدهد بتواند انجام دهد. اگر فرصت ها را نشناسیم و از آن درست استفاده نکنیم گاهی با از دست دادن فرصت باعث بوجود آمدن یک تهدید یا عقب ماندگی می شویم

تحلیل همزمان نقاط ضعف و قوت

پیشرفت ها و ضعف ها را باید شناخت. ضعف ها را نباید پنهان کرد و تظاهر کرد زیرا این ضعف باقی و نهادینه می شود و برطرف نخواهد شد همه نقاط ضعف و قوت را باید بدانیم. افت و خیز و سرعت و شتاب گاهی کم یا زیاد می شود اما حرکت ادامه داشته و این مهم است

توجه به شاخص ها

اگر شاخص را گم کنیم زود اشتباه می کنیم راه حق راه دشواری است نمی شود با هرکس و ناکس سر یک میز نشست. اگر چنین شد باید به مواضعمان شک کنیم و بدانیم راه درست و مستقیم نمی رویم این یک معیار و ملاک است.

مفهوم سازی و توجه به دلالت الفاظ بر معانی

یکی از چیزهایی که در هر حرکت عمومی و در هر نهضت لازم است این است که براساس تفکرات و مبانی پای این نهضت و جریان باید واژه سازی شده و آن واژه نهادینه سازی شود. وقتی فکر جدیدی مثل فکر حکومت اسلامی یا بیداری اسلامی مطرح می شود مفاهیم جدیدی در جامعه القا می شود که باید واژه های مناسب نیز داشته باشد و اگر از واژگان بیگانه وام گرفته شود فضا آشفته شده و مطالب ناگفته می ماند.

 

تامل در افکار بازیگران سیاسی

باید دشمنی ها را شناخت و این یکی از مشکلات در مساله بصیرت به ویژه در خواص است گاهی اوقات از دشمنی هایی که با اساس دارد می شود غفلت شده و این را حمل بر جزیی نگری می کنند

اصلی و فرعی کردن مسائل

در بسیاری از اوقات یک مساله اصلی در کشور وجود دارد که همه باید همت کنند و به سراغ این مساله بروند، باید مساله کانونی کشور باشد اما ناگهان یک صدایی از گوشه ای بلند می شود و یک مساله حاشیه ای درست می منند تا همه ذهن ها متوجه آن شود و امکان ادامه حرکت هم از آن مساله اصلی گرفته می شود. مسائل حاشیه ای را باید از مسائل اصلی شناخت و نباید آن را اصلی کرد. باید مسائل فرعی مثل مسائل اصلی با مه جزییات مطرح شود اما اصلی نشود و ملاک موافقت یا مخالفت قرار نگیرد. ملاک موافقت یا مخالفت همان صراط مستقیم، اسلم، تشرع، پایبندی به مبانی انقلاب، آرزوهای امام، اهداف ترسیم شده امام، مقابله با مستکبرین و بدبین بودن به آن هاست.

شنیدن همه سخنان و انتقادها و انتخاب بهترین

حرف هرکس ولو جز جریان، گروه و جبهه شما نباشد را گوش کنید و اگر دیدید حرف درستی است قبول کنید مرز انتقاد و تخریب را باید شناخت. گاهی به اسم انتقاد، تخریب صورت می گیرد و یا با شنیدن انتقادی تصور تخریب دارند. انتقاد ارزشیابی منصفانه است که کارشناس انجام می دهد

شناخت نقشه دشمن

نباید منکر این شوید که نارسایی های گوناگون، مشکلات فراوانی که بر سر راه جامعه و افراد پیش می آید تقصیرهای شخصی و اجتماعی آن از درون ماست، همچنین نباید منکر ضربات کاری دشمن نیز شد

منتها اگر انسان بخواهد ضربه نخورد باید نقش دشمن را ببیند و نباید از این غافل شد. خط اغفال بخصوص در خواص و نخبگان از تاثیر دشمن، یکی از خطوط القایی و تبلیغاتی دشمن است.

 

 

مبحث پنجم لغزشگاه های تحلیل سیاسی

9 مهارت که نباید در زمان تحلیل سیاسی به کار گرفته شود.

عدم برخورد سطحی با مسائل

بصیر آن کسی است که گوش خود را بر صداها نبندد وقتی شنید، بیندیشد. هر شنیده ای را نمی شود صرف شنیدن رد یا قبول کرد. انسان باید نگاه کند ان گاه خواهد دید. اگر ما سطحی از کنارش عبور کنیم دچار اشتباه می شویم

پرهیز ازواقعیت پنداری

دشمنان که در مقابل کشور، انقلاب و ملت ایستاده اند سعی می کنند چیزهایی که واقعیت ندارد را واقعی جلوه دهند و با واقعی سازی واقعیت نمایی کنند باید مراقب بود تا دچار این خلاف واقع ها نشد. طراحان دشمن با تبلیغات گسترده رسانه ای سعی می کنند توان ما را بیشتر یا کمتر از واقعیت جلوه دهند تا دچار خطا شویم و از طرفی توان دشمن را بیشتر یا کمتر جلوه دهند تا دچار اشتباه در محاسبه شویم

پرهیز از لجاجت

بعضی اشخاص لجبازند یک حرفی را می زنند و میخواهند پای حرف خود باشند وننگشان می آید تا از حرف خود برگردند همچنین افرادی که اطلاع هم دارند و واقعیت را می داند در عین حال کمک می کنند به جهت گیری های مخالف. این افراد هرچه حقیقت را در مقابلشان قرار دهید روی موضع خود اصرار می کنند و انسان را از حقیقت دور می کنند فرد جلول در ابتدای لجاجت اندکی نور حقیقت را می فهمد ولی با تکرار لجاجت دیگر آن نور حقیقت را درک نمی کند و اگر در باطن و عقیده خود برگردد و تعمق کند می بیند اینکه در ذهن اوست عقیده باطل است

پرهیز از مغالطه گری

قدرت تحلیل سیاسی در شناخت صحیح مغالطه است. در مسائل مختلف از جمله مسائل داخلی باید مراقب بود تا مغالطه ما را به اشتباه در تحلیل گرفتار نکند. در دنیای سیاست هیچکس صریح نمی گوید که من میخواهم به تو(شخصی، ملت) ظلم کنم. اما با مغالطه سیاسی کاری می کند که بتواند بر تو تسلط پیدا کند. این مورد مانند مغالطه در فلسفه و منطق باید آموزش داده شود تا افراد متوجه شوند که کدام حرف درست و کدام حرف دارای اختلال و اشکال است و این ها در جلسات عمومی و مباحث دونفره در صدا وسیما یافت نمی شود بلکه نیازمند جلسه تخصصی  است زیرا کسی که حق است لزوما غلبه نخواهد کرد وآن کسی غلبه می کند که بیشترین عیاری و بازیگری را بلد باشد

عدم پیش داوری و نگاه جانبدارانه

بصیرت پیدا کردن کار سختی نیست. بصیرت پیدا کردن همین اندازه لازم است که انسان اسیر دام های گوناگون از دوستی، دشمنی، هوای نفس و پیش داوری ها نشود و همین قدر نگاه کند و تدبر کنند تا واقعیت را پیدا کنند. گاهی اتفاق یا حادثه ای در دنیا رخ می دهد ولی نمی توانیم بطور قطع درباره آن حادثه اظهار کنیم لذا انسان نمی تواند درباره آن قضیه قضاوت کند. همچنین ممکن است ما با یک نفر مخالف یا دشمن باشیم اگر درباره آن کس چیزی باشد که در واقع وجود نداشته باشد و ما مورد قضاوتش قرار دهیم این تعدی از جاده تقوا است و ما نباید ظلم کنیم

 

پرهیز از آسان پنداری

 یکی از موانع درونی ضعف ماست. ضعف های عقلانی، راحت طلبی، آسان گرایی و آسان پنداری است که مانع تحقق بخشیدن اهداف است. باید برآورد و تقویم نسبت به کار، مشکلات کار، مطابق با واقع یا حداقل نزدیک به واقع باشد

راحت طلب نبودن

گریز از چالش را به اشتباه عافیت طلبی می گویند. در صورتی که عافیت طلبی چیز خوبی است و به معنای درست عمل کردن، بجا ضربت زدن و عقب کشیدن است اما به اشتباه راحت طلبی، ناپسند و زشت جلوه دادن، مواجهه با مشکلات، آماده نبودن برای مواجهه با مشکلات جا انداختن

تردید کردن

هرکس در درجه اول باید مراقب خود، دل مجموعه و مرتبط آن به خود باشد. دل های سرشار از ایمان و معرفت و روشن بینی هرگز مغلوب و مرعوب نمی شوند. برای مرعوب شدن، مغلوب شدن، تسلیم شدن و وادادگی اول باید در دل ها تردید ایجاد کرد. این تردید ها همیشه از راه مغز وارد نمی شود گاهی از راه جسم هم وارد می شود. خواسته ها و هوس های جسمانی، میل به پول، مال، جاه طلبی، مقام طلبی، راحت طلبی، عیش طلبی و تجمل طلبی، این ها به تدریج در انسان اثر بد می گذارد و خود انسان هم اول متوجه نمی شود یک وقت می خواهد حرکت کند یا پرواز کند متوجه می شود نمی تواند. باید مراقب ذهن ها، دل ها، فکرها، ایمان ها بود.

پرهیز از عصبانیت

در جمع مومنین افرادی که مامور به رفتار مسلمانی با آن ها هستیم خشم و حالت عصبانیت نباید باشد  . خشم به انسان ضرر می زند، تصمیم گیری با خشم، حرف زدن با خشم، کار کردن با خشم مضر است و این چیزی است که خیلی ها به آن مبتلا هستند.جلوگیری از خشمی که موجب انحراف، خطا در فکر و عمل می شود یکی از موارد تقواست.

 

جزوه ولایت فقیه

 

مبحث اول آشنایی با مفاهیم

حکومت اسلامی

به مجموعه نهادها و تشکیلات سیاسی و اداری یک کشور که بر اساس قوانین و مقررات دین اسلام اداره می شود حکومت اسلامی اطلاق می گردد .در حکومت اسلامی قوه مجریه و قوه قضاییه مکلف به اجرای احکام شریعت اسلام هستند و قوه مقننه کلیه مصوبات خود را با اتخاذ دین با منابع حقوق اسلامی یعنی قرآن و سنت و عقل و اجماع منطبق می کند اجرای عدالت، دفاع در برابر بیگانگان ،اجرای قوانین اسلامی و اتخاذ تصمیمات سیاسی دفاعی  درروابط خارجی از مجموعه وظایف و اهداف حکومت اسلامی است. البته بعضی دولت را با حکومت اسلامی مترادف می‌کند.

دموکراسی

حق همگان برای شرکت در تصمیم گیری درمورد امور همگانی جامعه که در جهان به دموکراسی غیر مستقیم یا همان نمایندگی نام دارد یعنی انتخاب نمایندگانی که در مجلس ها قانونگذاری به خواست اکثریت مردم را به اجرا بگذارد.

 حاکمیت

بسته به اینکه صدور فرامین از یک منبع مستقل باشد یا غیر مستقیم آن را به حاکمیت مطلق و حاکمیت نسبی تقسیم می کنند.  حاکمیت مطلق به معنای برترین قدرت قابل تصور است که هیچ قدرتی نمی‌تواند اقتدار و سلطه آن را محدود کند در قانون اساسی جمهوری اسلامی حاکمیت مطلق از آن خداست. حاکمیت نسبی به معنای حکمرانی انسان بر همنوعان خویش است و این حکمرانی برتری بر سرنوشت اجتماعی آنها  است که منصبی الهی که به بشر داده شده است.

ولایت

در اصطلاح یعنی حق تصرف بر سرنوشت و شئون انسان و در اصطلاح سیاسی یعنی حق حکومت کردن و اجرای عوامل و قوانین الهی بر مسلمین که همان مفهوم اختیارداری اداره کشور و مدیریت سیاسی جامعه است

مرجعیت

رسیدن علمای دین و مجتهدین  به رتبه ای از فقاهت و اجتهاد در فقه اسلام که مسلمین غیر مجتهد در فروع و احکام دین خود به فتوای آنها رجوع کنند

مرجع 

مجتهد جامع الشرایطی است که احکام شرعی را از منابع اسلامی استنباط می کند و طبق آن فتوا می دهدو بر مردم لازم است از وی تقلید نمایند.

 فقیه

گذشته از علم به قوانین الهی و عدالت و اجتهاد باید دارای احاطه بر سیاست های دینی و شجاعت و مدیریت کافی برای رهبری جامعه اسلامی بوده و از مسائل اجتماعی و سیاسی روز آگاه باشد.

ولایت فقیه

حکومت،زعامت و تصدی اداره امور اجتماعی سیاسی مسلمین توسط عالم دینی

ولایت مطلقه فقیه

مراد از ولایت مطلقه فقیه جامع‌الشرایط این است که دین حنیف اسلام که آخرین دین آسمانى است و تا روز قیامت استمرار دارد، دین حکومت و اداره امور جامعه است؛ لذا همه طبقات جامعه اسلامى ناگزیر از داشتن ولى امر و حاکم و رهبر هستند تا امت اسلامى را از شرّ دشمنان اسلام و مسلمین حفظ نماید و از نظام جامعه اسلامى پاسدارى نموده و عدالت را در آن برقرار و از ظلم و تعدّى قوى بر ضعیف جلوگیرى نماید و وسایل پیشرفت و شکوفایى فرهنگى، سیاسى و اجتماعى را تأمین کند. این کار در مرحله اجرا ممکن است با مطامع و منافع و آزادى بعضى از اشخاص منافات داشته باشد.

حاکم مسلمانان پس از اینکه وظیفه خطیر رهبرى را طبق موازین شرعى به عهده گرفت، باید در هر مورد که لازم بداند تصمیمات مقتضى بر اساس فقه اسلامى اتخاذ کند و دستورات لازم را صادر نماید. تصمیمات و اختیارات ولى فقیه در مواردى که مربوط به مصالح عمومى اسلام و مسلمین است، در صورت تعارض با اراده و اختیار آحاد مردم، بر اختیارات و تصمیمات آحاد امّت مقدّم و حاکم است.

تفاوت ولایت مطلقه فقیه با ولایت فقیه

ولایت فقیه یعنی زمامداری فقیه عادل و با کفایت بدون اینکه اشاره به قلمرو و اختیارات آن داشته باشد. اما ولایت مطلقه فقیه که قید «مطلقه» به آن اضافه شده، بیانگر گستردگی و دایره شمول این ولایت است. براساس این نظریه، فقیه جامع‌الشرایط در تمامی شئون مربوط به حکومت دارای ولایت است و همه اختیاراتی را که پیامبر(ص) و ائمه‌ معصومین (ع) در زعامت امور جامعه داشتند، فقیه جامع الشرایط نیز داراست. میان فقیه و پیامبر(ص) و ائمه معصومین (ع) در امر حکومت فرقی نیست و همگی از اختیارات یکسانی برخوردارند مگر در موارد خاص (مثل جهاد ابتدایی) که دلیل قطعی بر عدم اختیار فقیه در آن مورد وجود داشته باشد.

تفاوت حکومت دیکتاتوری با ولایت مطلقه ی فقیه

  1. 1.      ولایت فقیه مقید به موازین شرعی و مصالح امت است؛ اما حکومت دیکتاتوری خود را مقید به قانونی نمی داند.
  2. 2.      در نظام ولایی، آنچه در واقع حاکم است احکام و قوانین اسلامی است که ولی فقیه حق ندارد رأی و نظر شخصی خود را در احکام الهی دخالت دهد؛ اما در حکومت دیکتاتوری آنچه معیار عمل قرار می گیرد رأی شخصی فرد حاکم است و بس.
  3. 3.      در نظام توتالیتری هدف، تأمین منافع شخصی حاکم و حزب اوست و در این راستا، هدف، هر وسیله ای را توجیه می کند؛ اما در نظام ولایی هدف پیاده کردن دین خدا و تأمین مصالح امت اسلامی است و در این نظام هیچگاه هدف وسیله را که ظلم به دیگران رایج ترین آنهاست توجیه نمی کند.

مرجعیت فتوا

می تواند در یک زمان متعدد باشد و هر کس هر مجتهدی را متقی و اعلم تشخیص داد از وی تقلید نماید. اما ولی فقیه نمی تواند متعدد باشد زیرا این مقام با ابعاد سیاسی - فرهنگی- اقتصادی-اجتماعی و دفاعی باید دارای قدرت متمرکز باشد.

کار مرجعیت

بیان فتوا و احکام شرعی است ولی کار ولایت فقیه علاوه بر بیان احکام شرعی - اجرا و پیاده کردن قوانین نجات بخش اسلام است و در موارد خاص حکم حکومتی صادر می کند که تبعیت آن بر همه لازم است. در صورتی که کسی شرایط و صلاحیتهای لازم را داشته باشد مرجعیت و رهبری می تواند در یک فرد جمع شود چنانکه حضرت امام خمینی ره هم مرجع بود و هم رهبر 

فرق حکم و فتوا:

به بیان حکم شرعی توسط مجتهد جامع الشرایط  فتوا می گویند ودستور و فرمانی  که در مسائل سیاسی - اجتماعی و حکومتی جامعه از طرف ولی فقیه صادر می گردد حکم نامیده می شود. اجرای این حکم بر همه حتی بر کسانکه از دیگری تقلید می کنند و بر مجتهدان و حتی خود ولی فقیه هم واجب است

مبحث دوم نظریه های مربوط به اختیارات حکومت ها

  1. نظریه مربوط به اختیارات حکومت ها در غرب

 با اوج گیری نهضت های آزادی خواهانه ضد سلطنتی در غرب مسئله محدود نمودن قدرت مطلقه پادشاهی و حکومت سلطنتی مطرح گردید و بدین ترتیب علاوه بر حکومت پادشاهی مطلقه ،حکومت مشروطه سلطنتی و حکومت لیبرال مردمی پدید گشت و با اوج گیری تحولات اجتماعی سیاسی اختیارات بی حد و حصر حکومت‌های مطلقه پادشاهی به حکومت مشروطه سلطنتی با اختیارات محدود پادشاه در چارچوب پارلمانی و حاکمیت نمایندگان مردم بر سرنوشت سیاسی و اجتماعی در کشورهای دارای نظام پادشاهی مبدل گشت.

حکومت های لیبرال دموکرات نیز حکومت های دموکراتیک با اختیارات قانونی و محدود تبدیل گردید در این راستا حاکمیت مطلق دولتها و رهبران آن مبدل به حاکمیت نسبی و دوام و حاکمیت آنها قلمداد شد در این شرایط به نسبت محدودیت اختیارات حکومت ها و رهبران آن اختیارات و حکومت مردم وسعت یافت.

 

  • ·        نظریه مشروعیت ذاتی رهبران مقتدر: مبنای نظری این نظریه بر پایه مشروعیت حکومت مقتدر و زورمدار استوار است و مشروعیت یک رهبر سیاسی به محبوبیت وی نزد مردم مرتبط نیست همچنین وارسته بودن، داشتن فضائل و کمالات اخلاقی و خردمند و فرزانه بودن رهبران سیاسی در مشروعیت حکومت ها بی‌تأثیر است و ملاک و مبنای اصلی مشروعیت میدان اقتدار تسلط و زورمداری رهبران حکومت ها است.

 

 

  • ·        نظریه حاکمیت مطلق پادشاهان: بر مبنای این نظریه پادشاهان به عنوان حکومت کنندگان و رهبران سیاسی حکومت ها می توانند با استفاده از اقتدار خود بر سرنوشت انسان های  زیر سلطه خود حاکم باشند. مشروعیت حکام و پادشاهان می‌توانند بر اساس زور و غلبه باشد و یا می‌تواند بر اساس دادن اختیارات به پادشاهان از طریق مردم یا گروهی از صاحبان قدرت باشد.

 

 

  • ·        نظریه حاکمیت مطلق دولتها: بر مبنای این نظریه مردم بر اساس توافق و رضایت خود دولتی را تاسیس می نمایند و اراده فردی بر مبنای رضایت مردم به اراده همگانی مبدل می‌گردد و خود را تسلیم حاکمیت یک فرد یا عده‌ای از افراد می نمایند. ثبات و استمرار این دولت وابسته به اراده هیات حاکمه یا حاکم است. بنابراین در این نظریه قرارداد اجتماعی یک جانبه از طرف مردم برای تامین امنیت و عدالت مطرح می شود، اراده و حاکمیت دولت و رهبران سیاسی آن مطلق و نقض ناپذیر می باشد. زیرا پس از ایجاد حکومت و انتخاب حکمران رای و رضایت مردم در مشروعیت دولت نقش ندارد و همگان بدون چون و چرا به اطاعت از حکومت موظف هستند.

 

  1. 2.     نظریه مربوط به اختیارات حکومت ها در اسلام

در میان اکثریت علمای اهل سنت رهبران اسلامی پس از پیامبر به عنوان خلیفه خدا و جانشین خدا وسیع و مطلق است اما این به معنای آزاد و رها بودن نیست و محدودیتی در چارچوب قوانین نازل شده الهی دارد در میان علمای شیعه با استناد به کلام وحی شواهد عقلی و نقلی بر پایه اجتهاد و فقه در دین مطرح گردیده است

 

  • ·        نظریه اختیارات مطلق انبیا و معصومین: همه علمای شیعه و اهل تسنن بر این باور هستند که پیامبران الهی به عنوان جانشین خدا در زمین دارای اختیارات مطلق و وسیع و ولایت تکوینی و تشریعی می باشند و فقهای شیعه بر این باورند که پس از پیامبر جانشین معصوم وی به با منصوب خاص پیشوایان و امامان مسلمین می باشند و دارای اختیارات و اقتدار و ولایتی مشابه با پیامبر اسلام می باشند مشروعیت امامان معصوم نیز به واسطه اذن و اجازه پیامبر تحصیل می گردد و از مشروعیت نبوی نشات می گیرد 

 

  • ·        نظریه اختیارات مطلق رهبری علمای دین در زمان غیبت معصوم: در زمان غیبت امام معصوم فقهای عادل می توانند رهبری مسلمین دو ولایت امر و عموم مسلمین را برعهده گیرند و دارای اختیاراتی مشابه معصومین در اداره و تمشیت امور امت اسلامی باشند. ولایت فقیه به معنای حاکمیت اراده محض فقیه نیست بلکه مقصود رهبری مسلمین توسط ولی فقیه در تمام ابعاد دینی،سیاسی، اجتماعی و اداره امت اسلامی در چارچوب عدل و عدالت است

 

مبحث سوم پیشینه ولایت فقیه

اگر چه کلمة ولایت فقیه که یک اصطلاح فقهی است ودر قرآن به کار نرفته است، ولی مفهوم و معنای آن، از مجموعه آیات قرآن کریم، به روشنی به دست می آید. مروری بر آیات کلام الله مجید نشان می دهد که حداقل حدود 200 آیه از قرآن کریم مستقیم و غیرمستقیم خطوط کلی حکومت و ولایت در جامعه را نشان می دهند. نتیجه ای که از بررسی و دقت در این آیات به دست می آید، این است که مسلمانان، تنها باید از انسان های دانشمند و عالم به احکام دین که علاوه بر همه توانایی ها و شرایط عقلی و عرفی حکومت، دارای حد نصاب تقوا و عدالت هم باشند - پیروی و اطاعت کنند. بنابراین، از نظر اسلام، فاقد چنین شرایط و ویژگی هایی، حق حاکمیت و صلاحیت قرار گرفتن در منصب حکومت را ندارد و این، همان روح و محتوای اساسی «ولایت فقیه» است.

پیامبر اکرم صلی الله وعلیه وآله در مرحلة نخست، برترین فقیهان و نخبگان، یعنی معصومان علیهم السلام را جانشینان خاص و در مرتبة دوم، فقیهان غیر معصوم را جانشینان عام خود معرفی فرمود.

بنابراین، نخستین بار پیامبر اکرم صلی الله وعلیه وآله «ولایت» و «ولایت فقیه» را از جهت نظری و عملی، پایه گذاشت و فرمود: «اگر زمام امر ملّتی به شخصی واگذار شود که در بین آن ملّت، عالم تر از او وجود داشته باشد، وضع آن ملّت، همیشه رو به انحطاط و سقوط می رود؛ تا زمانی که مردم از آن راهِ رفته، باز گردند و زمام امر را به دست داناترین خود بسپارند».

پیامبر اکرم صلی الله وعلیه وآله نخبه بودن و صلاحیت رهبری را در علم و عالم بودن به کتاب و سنت الهی می داند و این شرط، حتی در انتخاب کارگزاران، فرمانداران و مقامات پایین تر نیز باید مراعات شود و در غیر این صورت، به اسلام و مسلمانان، خیانت شده است

با آغاز دوره غیبت کبرا عالمان بزرگى؛ نظیر شیخ صدوق ،شیخ مفید و سید مرتضى ، شیخ طوسى  نیازهاى جامعه اسلامی را نسبت به تعلیم معارف اسلامى بر اساس مقتضیات زمان و مکان را بر آورده‏اند. آنان در برابر هجوم دشمنان، از حقایق نورانى اسلام به خوبى دفاع کرده‏اند. درباره این که چرا اِعمال ولایت، از طرف فقها قبل از انقلاب اسلامی ایران، محدود بوده است؟ باید گفت: قبل از انقلاب اسلامی ایران و در هر دوره ای که حکومت اسلامی برپا نبود، فقیهان و عالمان دینی فقط در محدوده ای که توانایی و اختیار داشتند، اعمال ولایت می کردندمسلماً شرایط برای مثل مرحوم میرزای شیرازی آن قدر فراهم نبود تا بتواند در گستره وسیعی اِعمال ولایت کرده و احیاناً حکومت اسلامی تشکیل دهد. در نهایت دیدگاه نظری ولایت مطلقه فقیه توسط امام خمینی(ره) در زمان معاصر مطرح شد که پیروزی انقلاب اسلامی و ایجاد حکومت اسلامی موجبات تحقق علمی این نظریه را فراهم آورد.

 

جایگاه ولایت فقیه در اندیشه سیاسی اسلام

اولین تفکردیدگاهی است غالب که در میان برخی علمای شیعه از زمان غیبت معصوم تاکنون شروع شده و استمرار یافته و براین اساس دین و سیاست دو مقوله جدا از هم است و شیعیان از جانب امام معصوم مجاز در دخالت در امور سیاسی نیستند

دومین تفکر رویکردی است که براساس آن دخالت دین در سیاست از واجبات و فرایض الهی است و این دیدگاه اکثریت فقها و علمای شیعه است.

امام خمینی با بیان این که «ما برای اینکه وحدت امت اسلام را تامین کنیم و برای اینکه وطن اسلام را از تصرف و نفوذ استعمارگران و دولت های دست نشانده آن ها خارج و آزاد کنیم راهی نداریم جز اینکه تشکیل حکومت دهیم» دلایل عقلی برای ضرورت ایجاد حکومت اسلامی را بیان فرموند

 

 

 

مبحث چهارم اختیارات ولایت فقیه

در صورت پذیرش ولایت مطلقه فقیه بر کلیه شئونات تمامی مسلمین به عنوان نایب و جانشین امام معصوم اصولا نمی توان قابل به تمایز میان اختیارات ولی فقیه در عرصه داخلی و خارجی گردید اما پذیرش این واقعیت که در جهان 55 کشور مسلمان وجود دارد می بایست اولا تقسیم جغرافیایی کشورهای اسلامی بر مبنای مرزهای مشخص را پذیرفت و ثانیا به قوانین و مقررات حاکم در هر یک از کشورها توجه کرد.

اداره اموری چون تصدی مقام قضاوت و اجرای حدود ولایت بر اموال توسط ولی فقیه در صورتی قابل تحقیق است که شرایط و زمینه برای انجام آن مهیا باشد، بدیهی است اگر ولی فقیه فاقد قدرت لازم برای اجرای حدود باشد و قوه مجریه را در اختیار نداشته باشد اجرای حدود معطل خواهد ماند و این تکلیف نیز از ولی فقیه حایز شرایط ساقط خواهد شد. از این رو می توان نتیجه گرفت که تا هر زمان و در هر مکان که اوامر و احکام و فرامین ولی فقیه نافذ و قابل اجرا و از آن پیروی شد عملا حوزه صلاحیت و اختیارات ولی فقیه گسترش خواهد داشت. این نکته توسط تمامی فقهای طرفدار ولایت فقیه از شیخ مفید تا امام خمینی(ره) مورد لحاظ قرار گرفته است.

محدودیت های محیطی و جغرافیایی بعنوان محدودیت های صوری و ظاهری نمی تواند ولایت مطلقه فقیه را محدود ساخته و اختیارات ولایت فقیه را در چارچوب قلمرو حکومت اسلامی منحصر سازد. بنظر می رسد قلمرو اختیارات ولایت فقیه بستگی به مهیا سازی شرایط برای اجرای احکام اسلامی داشته باشد بدیهی است در بعضی موارد حکام و روسای ککشورهای اسلامی نمی توانند از رسیدن فرامین ولی فقیه بر مسلمین جلوگیری کنند. در این شرایط می توان اختیارات خارجی ولایت فقیه و میزان اثرگذاری آن را در میان مسلمین و در جهان اسلام شاهد بود مثل صدور فتوای امام خمینی(ره) در قضیه سلمان رشدی

بنابراین اختیارات ولایت فقیه محدود به اختیارات داخلی و مرزی نیست و عملا رهبری مسلمانان به عهده فقیه عادل، مدیر و مدبر است.

در بیان اختیارات وسیع ولایت فقیه امام خمینی(ره) چنین مطرح کرده اند که«اجرای تمام قوانین مربوط به حکومت به عهده فقهاست، از گرفتن خمس و زکان و صدقات و جزیه و خراج و صرف آن در مصالح مسلمین گرفته تا اجرای حدود قصاص که باید تحت نظر مستقیم حاکم باشد و ولی مقتول هم بدون نظارت او نمی تواند عمل کند، تا حفظ مرزها، نظم شهرها، همه و همه همن طور که پیامبر مامور به اجرای احکام و برقراری نظامات اسلام بود و خداوند او را رییس و حاکم مسلمین قرار داده و اطاعتش را واجب شمرده است، فقهای عادل هم بایستی رییس و حاکم باشند و اجرای احکام کنند و نظام اجتماعی اسلام را مستقر گردانند.

  

مبحث پنجم شبهات

آیا ولی فقیه می‌تواند رئیس جمهور را برکنار کند؟

صلاحیت داوطلبان ریاست‌جمهوری از جهت دارا بودن شرایطی که در قانون اساسی آمده، باید قبل از انتخابات به تأیید شورای نگهبان برسد. در زمان عزل رئیس‌جمهور نیز با در نظر گرفتن مصالح کشور، پس از حکم دیوان عالی کشور به تخلف از وظایف قانونی یا رأی مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت سیاسی او (رئیس جمهور)، ولی‌فقیه (رهبر) ورود می‌کند.

وظیفه مردم در قبال ولی فقیه چیست؟

اجراى حدود در زمان غیبت هم واجب است و ولایت بر آن اختصاص به ولى امر مسلمین دارد و مردم باید از فرامین ولی فقیه را اطاعت و از آن پیروی کنند

آیا ولی فقیه از سوی امام زمان (عج) انتخاب می‌شود؟

ولایت فقیه ریشه در دوران امامت امام زمان (عج) دارد که در زمان غیبت ایشان ولایت فقیه، نایب فقیه محسوب می‌شود. همچنین ولی فقیه (نایب فقیه) فردی است که معیار فقها را داشته باشد و زیر نظر خبرگان برگزیده می‌شود.

ولی فقیه را خداوند مشخص می‌کند یا بنده خدا؟

اول باید بیان کرد که ولایت فقیه ریشه در اسلام دارد و جزو نایبان امام در هر زمان محسوب می‌شود. پس می‌توان گفت ولایت فقیه امری الهی است و فقها و عالمان برجسته دینی در هر منطقه ولی فقیه را انتخاب می‌کنند.

آیا ولی فقیه معصوم است؟
عصمت یعنی مصونیت از گناه، انحراف و خطا. تحقق عصمت به عنایت خدا است، ولی نه بدان معنا که از معصوم سلب قدرت شده و توانایی ارتکاب گناه را ندارد و یا کمبودی در وجود اوست و فاقد نیروی شهوت و غضب است، بلکه تحقق آن به اختیار و با به کار گرفتن عوامل باز دارنده از گناه به توفیق پروردگار است.
طبق روایات و احادیث معصومین (علیهم السلام) عصمت فقط منحصر در 14 نفر- پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت زهرا (علیه السلام) و 12 امام شیعه است. بنابراین، ولی فقیه در زمرۀ معصومان نیست.

آیا کسی که ولایت فقیه را قبول ندارد می توان در نماز به وی اقتدا نمود؟

در صورتی که از نظر احتهادی ولایت فقیه را قبول ندارد اما از نظر اخلاقی خوب و با تقوا بوده و قرائت نمازش صحیح است اقتدا به او اشکال ندارد اما اگر ضد ولایت است بدین معنی که عملا درصدد کار خلاف بر علیه ولایت فقیه و ضربه زدن به اوست این کار خلاف عدالت بوده و اقتدا به او جایز نیست.

چرا رهبری نظام در برابر مفاسدی چون مفاسد اقتصادی بطور مستقیم وارد عمل نمی شود؟

رهبری به پیروی از سیره و روش امام خمینی0ره) بر این مطلب که باید همه کارها در نظام اسلامی به روال طبیعی و قانونی خود انجام گیرند و هر شخص،مقام،اداره و نهاد می بایست به وظبفه خود عمل کند و پاسخگوی اعمال خود باشد تا از این طریق به شرایط مطلوب و پایدار نائل شود و البته مواقعی که دخالت رهبری برای برداشتن مشکل از سر راه لازم است اقدام مناسب از طرف ایشان صورت می گیرد.


اگر ولی فقیه معصوم نیست چرا باید از او اطاعت کرد؟

ابتدا باید بدانیم که لزوم تشکیل حکومت به عصر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم (علیهم السلام) اختصاص نداشته است؛ بلکه درهر عصری بر مسلمانان واجب است حکومت تشکیل دهند و امور اجتماعی خود را به بهترین شکل اداره نمایند. در تاسیس حکومت بی شک هر انسان عاقلی می داند که رهبری جامعه را باید به شخصی سپرد که با تقوا، ایمان، مدیر، مدبر ... باشد. به گفته اکثر مفسران معنای اولوا الامر این است که بعد از پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) باید از امیرمومنان وائمه اطهار تبعیت کرد

دو راه وجود دارد: یک راه  پذیرش حاکمیت حکام جور و حاکمان فاسد و ظالم  یعنی اینکه گفته شود حال که امام معصوم در دسترس نیست فرقی بین بقیه نیست. همه مثل هم هستند و تفاوتی بین یک فقیه و اسلام شناس متقی و زاهد و عادل که گناهی ـ حتی یک بار ـ از او دیده نشده است با یک شخص بیگانه از دین و معنویت و جدای از اهل بیت وجود ندارد. این راه حل باطلی است.

راه دیگر این است که با دست نیافتن به معصوم، دنبال کسی باشیم که پس از معصوم در دین شناسی، تقوا و صلاحیت اجرای احکام و قوانین اسلام، بهترین باشد و از او لایق‌تر پیدا نشود. به نظر می‌رسد این راه، بهترین راه باشد و خطر انحراف حاکمیت را هر چند به دلیل عدم عصمت به طور صد در صد از بین نمی‌برد؛ امّا به حداقل ممکن می‌رساند.به همین جهت معتقدیم نظریة ولایت فقیه، متعالی‌ترین نظریه‌ای است که می‌تواند مسلمانان را به سعادت اجتماعی خود نایل سازد، تا آن زمان که با آمدن آن معصوم غایب، کمبودهای جامعة اسلامی به صورت ایده آل رفع گردد. ، یعنی جامعه باید حکومت کسی را که به امام معصوم نزدیک تر است، پذیرا شود. این اقربیت در سه امر تجلّی می یابد، یکی علم به احکام کلی اسلام (فقاهت)، دوم شایستگی روحی و اخلاقی به گونه ای که تحت تاثیر هواهای نفسانی، تهدید و تطمیع قرار نگیرد(تقوا) و سوم :کارآیی در مقام مدیریت جامعه که در بر دارندهء درک سیاسی و اجتماعی، آگاهی از مسائل بین المللی، شجاعت در بر خورد با دشمنان و تبهکاران و ...  است. پس کسی که بیش از دیگران واجد این شرایط است، باید زعامت و پیشوایی جامعه را بر عهده بگیرد و چنین کسی تنها فقیه جامع الشرایط است.لذا در زمان غیبت امام عصر ما وظیفه داریم حکومت تشکیل دهیم و وظیفه داریم از ولی فقیه تبعیت نماییم.

چرا باید از ولایت فقیه پیروی کنیم؟

علت بایدی اطاعت از ولی‌فقیه، همان وجوب اطاعت از فقه و احکام الهی است که اطاعت از مرجعیت را به دنبال می‌آورد. ولی‌فقیه نیز یک مرجع است، با این تفاوت که حیطه‌ی عملکرد او از مسائل شخصی گذشته و مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، حکومتی و ... را نیز در بر می‌گیرد. چرا که فقه اسلام نیز منحصر به طهارت و غسل و کفن نمی‌باشد.

همان‌طور که بر همه‌ی مسلمانان واجب است تا عبادت، تجارت، ازدواج ... و همه‌ی امورشان بر اساس احکام الهی باشد، واجب است که حکومت‌شان نیز یک حکومت اسلامی باشد، چرا که تا حکومت اسلامی نباشد، اجرای احکام الهی ممکن نیست. لذا همان‌طور که در سایر احکام انسان یا باید خودش مجتهد باشد و یا از یک مجتهد تقلید نموده و مطیع او باشد، در حکومت نیز همین‌طور است. منتهی با این تفاوت که مجتهدین و مراجعی که در میان مردم شناخته شده هستند و مردم در آنها قابلیت اداره‌ی جامعه‌ی را می‌بینند، از میان خود یک نفر را که حایز شرایط کامل‌تری است انتخاب می کنند. و سپس همان فقه اسلامی (چه در تشیع و چه در تسنن)، اطاعت از او را برای همگان و حتی سایر مجتهدین واجب می‌نماید.

آیا شخصی که ولایت فقیه را برعهده می گیرد باید شهروند ایرانی باشد؟

از آن جا که ولایت فقیه را مرزهای جغرافیایی محدود نمی کند بنابراین ایرانی بودن شرط نیست و در قانون اساسی نیز جز شروط ولایت فقیه نیست

 

آیا قبول داشتن ولایت فقیه کفر و گناه است؟

مخالفان ولایت چند دسته هستند

  • ·        غیر مسلمان و غیر شیعه که مبنای ولایت فقیه را نمی پذیرند
  • ·        شیعیانی که ولایت مطلقه فقیه را از روی اجتهاد و یا تقلید نمی پذیرند
  • ·        کسانی که ولایت فقیه را قبول داشته ولی شخص فقیه را قبول ندارند
  • ·        کسانی که حتی با اعتقاد به صلاحیت شخص ولی فقیه پاره ای از احکام حکومتی صادره را نادرست می دانند
  • ·        کسانی که با علم و آگاهی به بودن ولایت فقیه در اسلام و علم به درستی احکام و شرعی  ولی فقیه با احکام صادره وی مخالفت می کنند

این مخالفان به دو گونه مخالفت می کنند

یک از راه اعتقادی و قلبی یعنی در اعتقاد و بینش خود مساله را نمی پذیرند و آن را انکار می کنند این کار از نظر اسلام حرام نیست  و نیز از نظر قانون جرم محسوب نمی شودمگر در مخالفان دسته آخر زیر برای کسی که ولایت فقیه وسیله برهان ثابت می شود ولی آن را آگاهانه انکار می کند، در این صورت انکارش،بازگشت از خدا و رسول اوست.

دو از راه عملی یعنی این گونه مخالفت بطور حتمی حرام و جرم است البته اقسامی نیز دارد.مخالفت عملی مستلزم هرج و مرج است در حالی که مسائل اجتماعی و حکومتی نیازمند وحدت رویه است و هیچ قانون و نظام سیاسی اعم از اسلام و غیر اسلام قانون گریزی را برنمی تابد، مخالفان دسته سوم چنانچه دلیل خاصی بر نظر خود دارند می توانند آن را در اختیار خبرگان رهبری قرار دهند و نیز مخالفان دسته چهارم که حکم ولی فقیه را صحیح نمی دانند باید ضمن التزام عملی، رای خود را به عنوان مشاوره به ولی فقیه منتقل کنند.

جزوه احکام

مبحث اول آشنایی با مفاهیم

احکام :

مجموعه برنامه های اسلام که وظیفه انسان ها را در رابطه اعمال آن ها مشخص می کند و مشتمل بر بایدها و نبایدهایی است که با انجام دادن و ترک آن ها اطاعت خدا تحقق می یابد

فقه:

دانشی که از احکام شرعی سخن می گوید و آن را بیان می کند

اجتهاد:

در لغت یعنی تلاش و کوشش و در اصطلاح فقه یعنی استنباط و استخراج مسائل شرعی از منابع مربوطه به آن

فقیه:

به کسی که توانایی عملی او در حدی است که بتواند احکام شرعی را از منابع استخراج کند

مرجع تقلید:

به مجتهدی که مردم در احکام دینی به او مراجعه می کنند و براساس نظر عملی و فقهی او عمل می کنند

تقلید:

به کسی که در احکام دینی از محتهد پیروی می کند

مکلف:

کسی که نسبت به احکام شرعی تکلیف دارد یعنی از نظر عقلی، بلوغ و قدرت به جایی رسیده باشد که می تواند براساس آن ها عمل کند و در صورت تخلف بازخواست می شود.

فتوا:

نظر فقهی مجتهد که تحت عنوان حکم شرعی یا حکم خدا بیان می شود

احتیاط:

اگر مجتهد در مساله ای نظر صریح نداده باشد بلکه به طریقی ارائه کرده باشد که مکلف با عمل به آن مطمین باشد به وظیفه خود عمل کرده گویند

 

 

رساله یا توضیح المسائل:

کتاب حاوی نظرات مجتهد که مقلد برای دستیابی به احکام شرعی به آن مراجعه کند

حکم:

دستور به اجرای یک حکم شرعی، تعیین مصداق یا موضوع یا وقت و مکان اجرای حکم شرعی و نیز الزام برای انجام دادن یا ترک کردن به دلیل مصلحت

احتیاط :

عمل کردن به احکام به گونه ای که یقین داشته باشد به وظیفه اش عمل کرده است،احتیاط برای همه جایز نیست کسی که میخواهد احتیاط کند ، باید نظر همه ی مراجع را بداند و به سخت ترین آنها عمل کند

تفاوت احتیاط واجب با احتیاط مستحب :

  • فتوا  + احتیاط : احتیاط مستحب(اگر محتهد فتوا داده و احتیاط نیز داشته احتیاط مستحب است)
  • احتیاط -  فتوا : احتیاط واجب(اگر مجتهد در مساله فتوا نداده و از ابتدا احتیاط کرده احتیاط واجب است)

تفاوت حکم با فتوا

حکم ولی فقیه مقدم و مخالفت با آن حرام است و بر مراجع و بر مقلدان آن مرجع میز تبعیت لازم است

برنامه های اسلام :

  • ·        الف ) برنامه های اعتقادی « اصول عقاید»  : توحید ، معاد و ... ،تقلید جایز نیست و خود فرد باید یقین کند
  • ·        ب ) دستورهای عملی « فقه یا احکام » : بایدها و نبایدهای اسلام ، تقلید جایز است
  • ·        ج )مسائل اخلاقی : آموزه های پرورش دهنده ی روح و جسم انسان

شیوه های دستیابی به احکام :

  • ·        اجتهاد
  • ·        تقلید
  • ·        احتیاط

ویژگی های احکام :

  • ·        عمیق هستند » به جسم و روح توجه میکند «
  • ·        گسترده هستند » جزء نگر و کل نگر «
  • ·        دقیق
  • ·        پرجاذبه
  • ·        پر استقلال

 

 

اقسام احکام

الف ) احکام تکلیفی : وظیفه را نسبت به اعمال فرد مشخص میکند که به پنج دسته تقسیم میشوند

  • ·        واجب : اعمالی که باید انجام دهیم و ترک آن موجب گناه میشود
  • ·        حرام : اعمالی که ترک آن واجب است و انجام آن باعث گناه میشود
  • ·        مستحب : اعمالی که انجام آن ثواب دارد ولی ترک آن باعث گناه نمیشود
  • ·        مکروه : اعمالی که ترک آنها بهتر از انجام آنهاست ولی انجام دادن آن باعث گناه نمی شود
  • ·        مباح : اعمالی که چه انجام شوند و چه انجام نشود ، ثواب و گناهی ندارد

ب) احکام وضعی : اعمالی که وضعیت اشیاء را در ارتباط اعمال انسان مشخص میکند مثلا در مباح ، اگر برای انجام کار نیت خدایی داشته باشیم ثواب دارد و در صورتی که نیت غیر خدایی باشد ، گناه است

منابع احکام :

  • ·        قرآن
  • ·        سنت : قول و فعل و تقریر معصوم » ع «
  • ·        عقل
  • ·        اجماع : اتفاق نظر فقها بر حکمی از احکام شرعی

شرایط مرجع تقلید :

  • ·        عدالت
  • ·        زنده بودن
  • ·        شیعه دوازده امامی بود
  • ·        بنا بر احتیاط واجب ، اعلم بوده و حریص به دنیا نباشد
  • ·        اجتهاد
  • ·        عقل و بلوغ
  • ·        مرد بودن
  • ·        حلال زادگی

راه های تشخیص اجتهاد و اعلمیت مرجع تقلید :

  • ·        آزمودن و شناخت شخصی در صورتی که خودش اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را تشخیص دهد
  • ·        شهرتی که مفید علم باشد یعنی بین اهل خبره به اعلمیت و اجتهاد مشهور باشد
  • ·        گواهی دو نفر عالم عادل اهل خبره به شرطی که 2 نفر عادل دیگر با گفته آنان مخلفت نکنند

 

 

 

 

 

چند نکته مهم

  • ·        ماندن برای تقلید از یک مجتهد فوت شده باید با اجازه مجتهد زنده باشد
  • ·        کسانی که بر تقلید از یک مجتهد فوت شده باقی مانده است در مسائلی که مجتهد فوت شده فتوا نداده یا مسائل جدید است باید از مجتهد زنده تقلید کند
  • ·        رفتن از مجتهد غیر اعلم به اعلم بنابر احتیاط واجب است
  • ·        رفتن از مجتهد زنده به زنده در صورت اعلم بودن بصورت مساوی جایز نیست
  • ·        رفتن از مجتهد اعلم به غیر اغلم جایز نیست
  • ·        رفتن از مجتهد زنده به مجتهد فوت شده بنابر احتیاط واجب نیست
  • ·        رفتن از مجتهد که از او تقلید کرده و از دنیا رفته به مجتهد زنده احتیاط مستحب است
  • ·        رفتن از مجتهدی که مدتی از او تقلید کرده و متوجه شده ایم که اهلیت فتوا نداشته به مجتهد دیگر واجب است

 

مبحث دوم وضو ، تیمم و غسل

 مسائل مربوط به نماز

  • ·        مقدمات(پیش از نماز): طهارت_ لباس- مکان قبله اذان و اقامه
  • ·        مقارنات(متن نماز)
  • ·        مبطلات نماز(باطل کننده های نماز)

طهارت

  • ·        ظاهری: پاک بودن بدن، لباس، خوراک، نوشیدنی از آلودگی و نجاست
  • باطنی: با انجام دادن برخی اعمال(وضو،غسل، تیمم) طهارت بدست می آید

اعمال وضو :

  • ·        شستن صورت و دست راست و چپ : شستن صورت از جایی که موی سر روییده تا آخر چانه به وسیله تمام کف دست (گردی صورت ) کسی که مو ندارد از جایی که بطور معمول مو می روید را باید حساب کند. مقدار طولی از جایی که مو روییده تا آخر چانه و مقدار عرضی فاصله بین انگشت وسط و انگشت شست
  • ·        شستن دست ها : از آرنج تا نوک انگشتان
  • ·        مسح ( سر ، پای راست و چپ ) و مسح پاها : روی پا ، از نوک انگشتان تا برآمدگی ( به فتوای برخی مراجع از نوک انگشتان تا آخر روی پا (مفصل )

نکات شستن صورت و دست ها :

  • ·        بنابر احتیاط واجب ، شستن باید از بالا به پایین باشد و اگر از پایین به بالا بشوید ؛ وضو باطل است .
  • ·        در صورت داشتن محاسن یا ابروی پرپشت شستن روی محاسن و ابرو کفایت می کند و رسیدن آب به پوست لازم نیست.
  • ·        شستن داخل بینی و دهان و مقداری از لب و چشم که هنگام بستن دیده نمی شود واجب نیست ؛ ولی برای بدست آمدن یقین از شسته شدن همه قسمت های واجب شستن مقداری از آنها واجب است .
  • ·        شستن اعضای وضو بار اول واجب و باردوم : جایز ( به فتوای برخی مراجع مستحب )  ولی بارسوم : حرام
  • ·        مقصود از شستن ، آب ریختن نیست ؛ شستن کامل است . یعنی اگر یک بار به طور کامل به نیت وضو تمام صورت یا دست را بشوید و بار دوم هم به صورت کامل بشوید ؛ بار سوم حرام است . بنابراین اگر چندین مرتبه هم آب بریزد ولی به همه جای عضو نرسد یکبار محسوب نمی شود . و اگر با یکبار آب ریختن یا فروبردن در آب تمام عضو را فرا گیرد یک بار شستن محسوب می شود . در صورتی که مسح ، از آب شستن سوم باشد وضو باطل است ؛ زیرا سه بار شستن حرام بوده و مسح باید از آب وضو انجام شود .
  • ·        برای اطمینان از شسته شدن آرنج کمی بالتر از محدوده را می شوییم و محدوده شستن دست از آرنج تا نوک انگشتان است.

مسح سر

  • ·        مسح سر با آب غیر وضو جایز نیست و جای مسح : یک قسمت از چهار قسمت سر که بالای پیشانی است ( جلوی سر )
  • ·        مقدار واجب مسح : به مقداری که اگر کسی ببیند ؛ بگوید مسح کرد . ( احتیاط مستحب : پهنای سه انگشت بسته و طول یک انگشت )
  • ·        مسح با دست چپ به فتوای برخی مراجع جایز است . مسح لازم نیست بر پوست سر باشد ؛ بلکه برموی جلوی سر هم صحیح است . مگر موی سر به قدری بلند باشد که هنگام شانه زدن روی صورت بریزد ؛ که در این صورت باید پوست سر یا قسمت پایین ( بیخ ) مو را مسح کند .

 مسح پا

مقدار واجب مسح طول : از سرانگشت تا برآمدگی پا ( به فتوای برخی مراجع تا آخر مفصل پا ) و  عرض : هراندازه باشد کافیست حتی به اندازه یک انگشت

 احتیاط مستحب : همه روی پا

پای راست را باید قبل از پای چپ مسح کرد ولی لازم نیست پای راست را با دست راست و پای چپ را با دست چپ مسح کند . ( به فتوای برخی مراجع مسح همزمان پاها نیز صحیح است و لازم است پای راست با دست راست و پای چپ با دست چپ مسح شود . )

مسائل مشترک مسح سر و پا :

  • ·        در مسح باید دست را بر سر و پاها بکشد و اگر دست را نگه دارد و سر یا پارا به آن بکشد وضو باطل است ولی اگر موقعی که مسح را می کشد سر یا پا مختصری حرکت کند اشکالی ندارد .
  • ·        اگر برای مسح ، رطوبتی در کف دست نمانده باشد ، باید از اعضای دیگر وضو رطوبت بگیرد و با آن مسح کند . و نمی تواند دست خود را با آب غیروضو خیس کند و با آن مسح کند . ( به فتوای برخی مراجع باید از صورت و ریش خود آب بگیرد .
  • ·        محل مسح باید خشک باشد ولی اگر رطوبت آن به قدری کم باشد که مانع از تاثیر رطوبت دست برآن نباشد مانع ندارد .
  • ·        پین دست و محل مسح نباید مانعی وجود داشته باشد هرچند بسیار رقیق و نازک باشد و رطوبت به پوست برسد ( مگر درحال ناچاری )
  • ·        محل مسح باید پاک باشد

وضوی ارتماسی :

در وضوی ارتماسی انسان صورت و دست هارا به قصد وضو در آب فرو برده و بیرون می آورد . چون در وضوی ارتماسی نیز باید ترتیب مراعات شود و دست و صورت از بالا به پایین شسته شود ؛ وضوی ارتماسی به روش های زیر انجام می شود .

  • ·        به قصد وضو صورت را از پیشانی دست را از آرنج ور آب فرو برده وتا موقعی که آنها را از آب بیرون می آورد و ریزش آب تمام می شود به نیت وضو باشد . ( چون آبی که بر دست باقی می ماند و در مسح بکار می رود باید آب وضو باشد . )
  • ·        بدون قصد وضو ، صورت و دست را در آب فرو برد و به قصد وضو بیرون می آورد که صورت را باید ابتدا از پیشانی بیرون آورد و دست ها را از آرنج

* اگر بعضی از اعضای وضو را ارتماسی و بعضی را غیرارتماسی انجام دهد اشکال ندارد

 

شرایط وضو

 وضو با شرایط زیر صحیح است و از بین رفتن هریک از آنها وضو را باطل خواهد کرد

  • ·        آب وضو پاک باشد ( نجس نباشد )
  • ·        آب وضو وظرف آن غصبی نباشند .
  • ·        آب وضو از چیزی گرفته نشده باشد ( مانند آب هندوانه ) یا با چیزی مخلوط نشده باشد به صورتی که دیگر به آن آب نگویند ( مانند شربت )
  • ·        ظرف آب وضو طلا و نقره نباشد .

 

شرایط اعضای وضو

  • ·        اعضای وضو در زمان شستن و مسح باید پاک باشد .
  • ·        مانعی برای رسیدن آب به آن وجود نداشته باشد .
  • ·        اگر در بین وضو جایی که شسته یا مسح کرده نجس شود وضو صحیح است
  • ·        اگر در بین وضو جایی که شسته یا مسح کرده نجس شود وضو صحیح است .
  • ·        اگر غیر از اعضای وضو ، جایی از بدن نجس باشد وضو صحیح است . بهتر است اگر مخرج بول و غائط را تطهیر نکرده ابتدا آن را تطهیر کند ، سپس وضو بگیرد ) .
  • ·        خطوط قلم ، خودکار ، کرم و ... درصورتی که جرم نداشته باشد مانع نیست ولی اگر جرم دارد باید برطرف شود .
  • ·        خالکوبی هایی که جرم ندارد و صرفا جوهر است و جذب پوست می شود برای وضو اشکال ندارد .
  • ·        مستحب است که آقایان پشت آرنج و خانم های داخل آرنج را برای وضو بشورند.
    داشتن النگو و انگشتر اگر تنگ نباشد و آب از زیرش جریان پیدا کند،مانعی ندارد.در غیر این صورت باید درآورده شود.
  • ·        داشتن لاک برای وضو،در انگشتان دست باطل است.
  • ·        درانگشتان پا،اگر برخی از انگشتان باشد،صحیح است اما اگر همه ی انگشتان باشد،باطل است.

شرایط کیفیت وضو :

  • ·        رعایت ترتیب : اگر ترتیب اعمال وضو بهم بخورد وضو باطل است
  • ·        رعایت موالات :اگر بین اعمال وضو به قدری فاصله بیفتد که هنگامی که می خواهد جایی را بشوید یا مسح کند ، رطوبت جای قبلی خشک شده باشد وضو باطل است . ولی اگر رطوبت کمی هم باقی مانده باشد وضو صحیح است(راه رفتن بین وضو اشکال ندارد . اگر پس از شستن صورت و دست ها چند قدم بردارد بگونه ای که موالات به هم نخورد سپس مسح هارا انجام دهد بلامانع است .)
  • ·         خودش وضو بگیرد :فرد اگر خود می تواند اعمال وضو را انجام دهد نباید از دیگری کمک بگیرد ولی اگر شخص دیگری آب روی دست او می ریزد و او خود اعمال وضو را انجام میدهد بلامانع است اگر چه مکروه است  و همچنین کسی که توانایی وضو گرفتن ندارد باید نایب بگیرد که اورا وضو دهد . چنانچه نایب مزد هم بخواهد در صورت توانایی باید بدهد ولی خود او باید نیت وضو کند . ( به فتوای برخی مراجع نایب نیز باید نیت وضو کند . ) و یا کسی که در وضو از کسی کمک می گیرد هرجا را که بتواند باید خود انجام دهد و کمک نگیرد . کسی که دیگری را وضو می دهد ، در مسح باید دست او را بر سر و پاهایش بکشد مگر آنکه ممکن نباشد که در آن صورت باید از دست او رطوبت بگیرد و با دست خود مسح اورا انجام دهد چنانچه ممکن است تیمم هم بنماید

 

شرایط وضوگیرنده :

  • ·        استفاده از آب برای او مانعی نداشته باشد و کسی که می داند یا می ترسد اگر وضو بگیرد مریض می شود باید تیمم کند و اگر وضو بگیرد باطل است ولی اگر نداد ضرر داشته و بعد متوجه شود وضویش صحیح است.
  • ·        با قصد قربت وضو بگیرد:  برای انجام فرمان خدا باشد و برای ریا نباشد(نیت لازم نیست بر زبان یا قلبت آورده شود همین مقدار که بداند دارد وضو می گیرد کافی است
  • ·        اگر وقت نماز به حدی تنگ است که اگر وضو بگیرد تمام یا قسمتی از نماز بعد از وقت خوانده می شود باید تیمم کند.

 

 

 وضوی جبیره ای

دوایی که بر زخم می گذارند و چیزی که با آن زخم یا عضو شکسته را میبندند جبیره نام دارد و اگرشخصی که بر اعضای وضویش زخم یا شکستگی است ؛ چنانچه بتواند باید به طور معمول وضو بگیرد . مثلا اگر روی زخم باز باشد ولی آب برای آن مضر نباشد یا روی زخم بسته باشد ولی باز کردن آن ممکن باشد و آب ضرر نداشته باشد . اگر زخم روی صورت و دست هاست و روی آن باز و آب برای آن مضر است چنانچه گذاشتن پارچه و امثال آن روی زخم ممکن نباشد ، شستن اطراف آن کافیست . ( به فتوای برخی مراجع علاوه بر وضو تیمم نیز لازم است . ) و همچنین اگر زخم یا شکستگی در محل مسح است و روی آن باز است  چنانچه امکان مسح نباشد باید پارچه پاکی روی آن بگذارد و سپس مسح کند ، ولی اگر گذاشتن پارچه ممکن نیست باید به جای وضو تیمم کند و بهتر است یک وضو بدون مسح نیز انجام دهد

نکته:

  • ·        کسی که نمیداند وظیفه اش وضوی جبیره ایست یا تیمم ، باید هردو را انجام دهد .
  • ·        کسی که در کف دست با انگشت ها جبیره دارد و و در موقع وضو دست تر روی آن کشیده است ؛ میتواند سر وراهارا باهمان رطوبت مسح کند یا از جاهای دیگر وضو رطوبت بگیرد .
  • ·        اگر در صورت و دست ها چند جبیره باشد ، باید بین آنها را بشوید و اگر در محل مسح ها چند جبیره باشد . باید بین آنها را مسح کند و در جاهایی که جبیره است باید به دستور وضوی جبیره ای عمل کند .

مقدار جبیره و وظیفه وضو گیرنده

  • ·        اگر جبیره تمام اعضای وضو را گرفته باشد باید تیمم کند .
  • ·        اگر جبیره بعضی از اعضای وضو را گرفته باشد ، مثل تمام صورت با تمام یک دست باید وضوی جبیره ای بگیرد .
  • ·        اگر جبیره بیشتر اعضای وضو را گرفته باشد یا بیش از حد معمول اطراف زخم را پوشانده باشد و برداشتن آن ممکن نباشد ؛ باید وضوی جبیره ای بگیرد و تیمم هم انجام دهد .

 شکیات وضو :

  • ·        کسی که نمی داند وضو گرفته یا نه باید وضو بگیرد .
  • ·        کسی که نمی داند وضویش باطل شده یا نه ، لازم نیست دوباره وضو بگیرد .
  • ·        اگر فرد در بین نماز شک کند وضو گرفته یا نه نمازش باطل است .
  • ·        اگر پس از خواندن نماز شک کند باوضو بوده یا نه ، نماز خوانده شده صحیح است ولی برای نمازهای بعدی باید وضو بگیرد .
  • ·        اگر پس از وضو شک کند مانعی بر اعضای وضو بوده یا نه ، وضویش صحیح است .
  • ·        اگر می داند چیزی بر اعضای وضو چسبیده ولی شک دارد که از رسیدن آب جلوگیری می کند یا نه ، باید آن را برطرف کند یا آب را به زیر آن برساند ( اگر پس از وضو متوجه شود مانعی در اعضای وضو وجود داشته ولی نداند هنگام وضو بوده یا نه وضویش صحیح است ولی اگر بداند بوده و او متوجه آن نبوده باید دوباره وضو بگیرد . و همچنین کسی که زیاد شک می کند نباید به شک خود اعتنا کند . )

شرایط آب وضو

  • وضو گرفتن با آب نجس و آب مضاف باطل است ، خواه انسان بداند آن آب نجس یا مضاف است یا نداند ، یا فراموش کرده باشد .
  • آب وضو باید مباح باشد غصبی نباشد یعنی وضو گرفتن با آبی که صاحب آن راضی نیست یا آبی که معلوم نیست صاحب آن راضی است یا نه یا آبی که وقف افراد خاصیست ، مانند وضوخانه برخی از مدارس ، هتل ها ، مسافرخانه هاو ... صحیح نیست

 

مبطلات وضو :

  • ·        خارج شدن ادرار یا مدفوع
  • ·        خارج شدن باد معده یا روده از مخرج غانظ
  • ·        خواب به حدی که گوش نشنود و چشم نبیند . چرت زدن اگر در این حد نباشد وضو باطل نمی شود .
  • ·        چیزهایی که عقل را از بین می برد ؛ مانند : دیوانگی ، بیهوشی و مستی
  • ·        آنچه سبب غسل می شود مانند جنابت و مس میت ( به فتوای برخی مراجع مس میت وضو را باطل نمی کند . )
  • ·        استحاضه زنان ( استحاضه زنان وضو را باطل می کند و در برخی موارد نیازی به غسل ندارد . )

تیمم
مواردی که تیمم واجب می شود:

  • نبودن آب
  • ترس از زنده بودن در صورت استفاده از اب و کم امدن برای اشامیدن
  • اب برای انسان ضرر داشته باشه
  • نبودن اب کافی برای تطهیر لباس یا از بین بردن نجاست
  • نبودن زمان کافی برای وضو یا غسل

 

چگونگی انجام تیمم:

  • ابتدا اقدام به نیت کردن بکنید:« بسم اله الرحمن الرحیم و آن گاه نیت تیمم» در نیت تیمم باید مشخص شود که بجای وضواست یا غسل اگر بجای وضو باشد بدل از وضو و اگر بجای غسل باشد بدل از غسل
  • سپس کف هر دو دست خود را با هم روی چیزی که قرار است روی آن تیمم کنید بزند.
  • در مرحله بعدی کف هر دو دست خود را به پیشانی از جایی که موی سرتان می روید بکشید. تا جایی که بنابر احتیاط واجب دست هایتان تا ابروها و بالای بینی کشیده شود.
  •  بر طبق فتوای مقام معظم رهبری بنابر احتیاط واجب دست ها یکبار دیگر روی زمین یا چیزی که تیمم برآن صحیح است زده و بعد به کشیدن کف دست چپ به تمام پشت دست راست بکند آنچنانکه همه پشت دست مسح شود.
  • حال پشت دست چپ را نیز به همین منوال انجام دهد به طوری که با کف دست راست خود به پشت دست چپ بکشد.

 

شرایط صحت تیمم:

  • اعضای تیمم پاک باشد
  • پیشانی و دست ها باید از بالا و پایین مس کشیده شود
  • تیمم بر خاک،ریگ، اقسام سنگ، گل پخته صحیح است.
  • اگر انگشتر در دست هست برای تیمم باید در آورد

 

 

 

احکام کلی

  • اگر خاکی که برای تیمم می خواهیم استفاده کنیم غصبی باشد تیمم مشکل دارد
  • اگر آب یا ظرف غصبی بود باید تیمم کرد
  • اگر انسان می خواد روی سنگ تیمم کند لازم نیست روی سنگ گرد یا غبار باشد البته احتیاط مستحب این است که گرد غبار باشد .
  • اگر بدون دلیل انسان تیمم کند و عذری نداشته باشد تیممش باطل است
  • اگر تیمم به جای غسل جنابت باشد می شود با آن نماز خواند
  •  اگر تیمم به جای غسل به جز غسل جنابت انجام شد برای خواندن نماز باید اگر اب برای وضو داشت وضو بگیرد و اگر اب به اندازه نبود باید تیمم بدل از وضو بگیرد و تنها با تیمم بدل از غسل نمی تواند نماز بخواند
  • کسی که شک دارد در وقت باقی مانده می تواند نماز بخواند یا نه اینجا که شک کرد می تواند به جای وضو یا غسل
    تیمم کند
  • اگر  کسی وقت دارد که وضو یا غسل کند و فقط نمازش را بدون اعمال مستحبی نماز مثل اذان و اقامه بخواند باید این عمل را انجام بدهد و نباید تیمم کند بعد در عوض نمازش را کامل با اعمال مستحبی بخواند


غسل

واجب

  • ·        مشترک(جنابت_ مس میت_میت)
  • ·        بانوان(حیض_استحاضه_نفاس)

مستحب

  • ·        زمانی(غسل برای زمان خاص مثل شب قدر، روز عرفه مستحب است)
  • ·        مکانی(غسلی که به جهت رفتن به مکان معینی مثل مسجد الحرام مستحب می شود)
  • ·        فعلی(غسلی که برای انجام کارخاصی مثل احرام عمره یا حج مستحب است)

چگونگی انجام غسل
اول: ترتیبی( اول سر و گردن را بشوید و سپس نیمه راست بدن و بعد نیمه چپ بدن)
دوم: ارتماسی( با نیت غسل یکباره به زیر آب برود بطوری که تمام بدن در آب قرار بگیرد و یا به تدریج زیرآب برود و در نهایت تمام بدن زیر آب باشد یا زیرآب رفته و در آب به نیت غسل بدن را حرکت دهد)



 

 

 

 

احکام غسل

  • ·        شرایطی که برای وضو گفته شد، مانند پاک بودن آب و غیر آن در غسل هم شرط است، ولی در غسل، شستشو از بالا به پایین و نیز پی در پی شستن اعضای بدن لازم نیست، بلکه می‌تواند در وسط غسل، مدتی به کار دیگر بپردازد و سپس غسل را از همان محل که مانده است، ادامه دهد.
  • ·        هرگاه در زمان غسل، مثلاً ادرار کند به صحت غسل ضرر نمی‌رساند و لازم نیست که غسل را از نو شروع کند و باید آن را ادامه دهد
  • ·        کسی که چند غسل بر او واجب است می تواند به نیت همه آن ها یک غسل بجا آورد
  • ·        اگر کسی غسل جنابت انجام داد دیگر وضو نیازی نیست
  • ·        در غسل ارتماسی باید تمام بدن پاک باشد ولی در غسل ترتیبی پاک بودن لازم نیستو اگر هر قسمتی پیش از غسل تطهیر شود کافی است
  • ·        غسل جیبره مثل وضو جبیره است ولی بنابر احتیاط واجب باید آن راترتیبی بجا آورد
  • ·        در غسل لازم نیست تمام بدن دست کشیده شود و آب به تمام بدن برسد کافی است
  • ·        اگر در بین غسل یکی از مبطلات وضو پیش آید وضو باطل نمی شود ولی باید برای نماز وضو بگیرد حتی اگر غسل جنابت باشد

غسل جنابت

اگر کسی جنب شود و یا آمیزش کند هرچند منی خارج نشود جنب می شود

 

اعمال حرام بر جنب

  • ·        رساندن جایی از بدن به خط‏ ‏قرآن یا به اسم خدا و پیغمبران و امامان ـ علیهم الصلاة و السلام
  • ·        رفتن در مسجد الحرام و مسجد پیغمبر ‏‏صلی الله علیه و آله وسلم‏‏ حتی اگر از ‏‏یک‏ ‏در داخل و از در دیگر خارج شود.
  • ·        توقف در مساجد دیگر، ولی اگر از یک‏ ‏در داخل و از در دیگر خارج شود، یا برای برداشتن چیزی برود، مانعی ‏‏ندارد. و‏ ‏احتیاط واجب آن است که در حرم امامان ‏‏علیهم السلام‏‏توقف ننماید، و بهترآن است که‏ با حال جنابت از آنها عبور هم ننماید.
  • ·        گذاشتن چیزی در مسجد؛ هرچند‏ ‏از بیرون مسجد و یا در حال عبور از آن بگذارد.
  • ·        خواندن سوره ای که‏ ‏سجدۀ واجب دارد


اعمال مکروه بر جنب

  • ·        خوردن و آشامیدن (اگر وضو بگیره کراهت از بین می رود)
  • ·        خوابیدن بدون وضو
  • ·        همراه داشتن قرآن
  • ·        خواندن بیش از 7آیه از قرآن
  • ·        تماس با جلد و حاشیه قرآن

 

 

 

مبحث سوم نجاست و طهارت

نجس

 آن چیزی است که به خودی خود نجس است و به آن «عین نجس»می گویند.شامل خون،منی،مردار،مدفوع،ادرار،خوک،سگ،شراب و هر مایع مست کننده،آبجو،کافر،عرق شتر نجاست خوار.

 متجنس

 آن چیزی است که خود نجس نیست و با برخورد عین نجس،نجس می شود مانند فردی که لباسش با ادرار نجس شده است.

ادرار و مدفوع

  • ·        ادرار و مدفوع همه ی حیوانات حرام گوشت و دارای خون جهنده مثل گربه و روباه نجس است.
  • ·        ادرار و مددفوع حیوانات حلال گوشت و حیواناتی که خون جهنده ندارند،پاک است.
  • ·        ادرار و مدفوع حیوانات با گوشت مکروه مثل اسب و الاغ پاک است
  • ·        فضله پرندگان حرام گوشت مثل کلاغ نجس است
  • ·        ادرار و مدفوع حیوانی که معلوم نیست حلال گوشت است یا حرام گوشت پاک است
  • ·        فضله حیوانی که معلوم نیست خون جهنده دارد یا نه مثل موش و سوسک پاک است

انسان مرده

انسان مرده حتی اگر بدنش سرد نشده باشد  تمام بدنش حتی ناخن، مو و دندان او نجس است مگر شهید در میدان جنگ و یا فرد فوت شده را غسل داده باشند و کسانی که در بمب گذاری یا ترور شهید شده باشد یا افرادی که در جنگ مجروح شده و در راه جان داده باشد جز این استثنا نیستند

مردار

  • ·        حیوان مرده که به طریق شرعی ذبح نشده باشد
  • ·        مردار سنگ و خوک تمام اجزای بدنش نجس است
  • ·        مردار حیوانی که خون جهنده دارد بجز سگ و خوک اجزای دارای روح مثل گوشت و پوست آن حرام و اجزای بدون روح آن مثل مو و شاخ پاک است
  • ·        مردار حیوانی که خون جهنده ندارد جز سگ و خوک تمام اجزای آن پاک است
  • ·        اجزایی که در حال حیات از بدن انسان یا حیوان با خون جهنده جدا می شود در حکم طهارت و نجاست با اجزای مردار تفاوتی ندارد یعنی اجزای بدون روح پاک و دارای روح نجس است

احکام اشیای چرم

  • ·        اشیایی که از اجزای بدون روح حیوان بجز سگ و خوک تهیه شده پاک است هرچند ذبح شرعی نشده باشد و یا غیر مسلمان آن را ساخته و در بازار غیر مسلمان به بفروش برسد بنابراین لباس های پشمی،کرکی،مویی پاک است ولی اگر از مردار یا حیوان حرام گوشت باشد نماز با آن باطل است
  • ·        اشیایی که از اجزای روح دار مردار حیوان با خون جنده تهیه شود نجس است مانند چیزهایی که از چرم تهیه شود مثل کیف، کفش، کلاهف کمربند، کاپشن،دستبند و بند ساعت
  • ·        چیزی که معلوم نیست چرم است یا نه محکوم به طهارت است
  • ·        چیزی که معلوم نیست از حیوان با خون جهنده دار است یا نه محکوم به طهارت است

احکام شیر و فرآورده های لبنی

  • ·        شیر و فرآورده های لبنی که از حیوان حلال گوشت زنده گرفته می شود همگی پاک و خوردن آن حلال است هر چند غیر مسلمان آن را تهیه کرده باشد یا در بازار غیر اسلامی به فروش برسد مگر آنکه انسان یقین کند نجس شده است
  • ·        شیر و فرآورده های لبنی حیوان حرام گوشت حرام است

خون

  • ·        خون انسان و هر حیوانی که خون جهنده دارد مثل مرغ و گوسفند نجس است
  • ·        خون حیوانی که خون جهنده ندارد مثل ماهی و پشه پاک است
  • ·        خونی که گاهی در تخم مرغ دیده می شود نجس نیست ولی بنابراحتیاط واجب از خوردن آن اجتناب شود
  • ·        خونی که از لثه بیرون می آید اگر با آب دهان مخلوط شود و از بین رود پاک است و در صورت فرو بلعیدن اشکال ندارد
  • ·        خونی که به واسطه کوبیده شدن زیر ناخت و زیر پوست می میرد تا زمانی که زیر ناخن یا پوست است و راهی به بیرون ندارد، بیرون آوردن آن لازم نیست و وضو و غسل هم اشکال ندارد
  • ·        شی قرمزی که معلوم نیست خون است یا نه باید طهارت صورت گیرد
  • ·        خونی که معلوم نیست از حیوان خون جهنده دار است یا نه باید طهارت صورت گیرد
  • ·        خون حیوانی که معلوم نیست خونش جهنده دارد است یا نه باید طهارت صورت گیرد
  • ·        زردآبه ای که در حال بهبودی زخم در اطراف آن پیدا می شود و معلوم نیست با خون مخلوط شده است یا نه باید طهارت صورت گیرد

شراب

  • ·        شراب و هر مایع مست کننده حتی در صورت جامد شدن نجس است
  • ·        شی جامد مست کننده حتی در صورت ساییده شدن یا مخلوط با آب مثل بنگ و حشیش نجس نیست
  • ·        آب انگور جوش آمده اگر مست کننده باشد نجس است و اگر مست کننده نباشد حتی در صورت خوردن نجس نیست
  • ·        خرما و کشمش اگر همراه غذا بپزد و حتی اگر بجوشد حرام نیست

 

کافر

  • ·        افراد منکر خدا
  • ·        افراد منکر توحید
  • ·        افراد نبوت پیامبر اکرم
  • ·        افرادی که در صورتی که می داند آن چیز ضروری دین است ولی انکار می کند
  • ·        افرادی که به ائمه اطهار دشنام می دهند و یا آن ها دشمنی می ورزند

 

 

 

 

 

نکته

  • ·        اگر شی پاک به چیز نجس برخورد کند و یکی از آن دو تر باشد و رطوبت به دیگری منتقل شود نجس می شود
  • ·        اگر معلوم نباشد پاک و نجس بهم خورده اند یا خیر آن چیز پاک است
  • ·        اگر معلوم نباشد چیز پاک و نجس مرطوب بوده است یا خیر آن چیز پاک است
  • ·        اگر معلوم نباشد روطبت یکی به دیگری سرایت کرده است یا نه آن چیز پاک است
  • ·        خوردن و آشامیدن چیز نجس حرام است
  • ·        اگر انسان ببیند کسی چیز نجسی را می خورد یا با لباس نجس نماز می خواند لازم نیست به او تذکر دهد مگر اینکه میزبان باشد
  • ·        اگر انسان نداد چیز پاک نجس شده یا نه پاک است
  • ·        وسایل منزل کسانی که بطور کامل مقید به طهارت و نجاست نیستند حتی اگر مسلمان نباشد در صورتی که یقین به نجس شدن آن ها نباشد پاک است
  • ·        عطر و ادکلنی که غیر مسلمان ساخته ولی معلوم نیست با بدن وی تماس داشته یا نه پاک است
  • ·        خوراکی هایی از قبیل شکر، قند، بیسکویت، شکلات، آدامس و... اگر در ساخت آن غیر مسلمان دست داشته ولی یقین به تماس با بدن وی نداریم و به گونه ای دیگر نجس نشده باشد پاک است

 

مطهرات

آن چیزی که نجاست را پاک می کند

اقسام مطهرات

  • ·        آب
  • ·        زمین
  • ·        آفتاب

انواع آب و احکام آن

  • ·        آبی که از آسمان ببارد آب باران گویند. اگر به چیز نجسی که عین نجاست در آن نیست یکبار ببارد پاک می شودو اگر به فرش و لباس و زمین نجس ببارد خیس شود پاک می شود و همچنین هرگاه آب باران در جایی جمع شود اگر چه کمتر از آب کر(417/377 کیلوگرم) باشد تا موقعی که باران ببارد حکم آب کررا دارد و چنانچه با نجاست برخورد کند پاک است تا زمانی که بو یا رنگ یا مزه نجاست نگرفته باشد پاک است
  • ·        آبی که از زمین می جوشد و جریان دارد آب جاری و آبی که از زمین می جوشد و جریان ندارد آب چاه گویند. تا زمانی که بو یا رنگ یا مزه نجاست نگرفته باشند پاک هستند و در تطهیر اشیای نجس آب چاه و آب جاری حکم آب کثیر را دارند
  • ·        آبی که از زمین نمی جوشد و از آسمان نمی بارد آب راکد است.اگر آب راکد به انداز آب کر یعنی(417/377کیلوگرم) باشد آب کثیر است مثل آب های لوله های ساحتمان و تا زمانی که بو یا رنگ یا مزه نجاست نگرفته پاک است و آب راکدی که کمتر از آب کر باشد آب قلیل است و با برخورد با نجاست نجس می شود و آب قلیلی که روی یک چیز نجس ریخته می شود تا نجاست را برطرف کند نجس شده و دیگر نمی تواند برای تطهیر از آن استفاده کرد
  • ·        آبی که از چیزی گرفته شود مثل آب سیب یا با چیزی مخلوط شود مثل شربت آب مضاف است. آب مضاف چیز نجس را پاک نمی کند و با برخورد با چیز نجس ولو در حد کم نجس می شود و همچنین وضو و غسل با آب مضاف باطل است

 

چگونگی تطهیر اشیای نجس

  • ·        ظرفی بجز ظرفی که در آن با شراب نجس شده و یا سگ و خوک در آن چیز روان خورده باشند با آب کثیر یک مرتبه و با آب قلیل سه مرتبه پاک می شود
  • ·        اشیا بجز ظرف اگر با ادرار نجس شده باشد با آب کثیر یک مرتبه و با آب قلیل سه مرتبه پاک می شود
  • ·        اشیا بجز ظرف که با غیر از ادرار نجس شده باشد چه با آب قلیل و چه با آب کثیر یک مرتبه پاک می شود
  • ·        برای تطهیر اشیای نجس ایتدا عین نجاست باید برطرف شود و سپس به تعداد گفته شده باید آب کشید
  • ·        فرش، لباس و چیزهایی مثل آن ها که آب را به خود می گیرد و قابل فشردن است چنانجه آب قلیل تطهیر می شود باید بعد از هر بار شستن آب آن را باید فشار داد تا آب داخل آن بیرون بیاید و در آب کثیر و جاری احتیاط واجب باید آب داخل آن گرفته شود
  • ·        ظرف نجس در آب کثیر یک بار در آب فرو برده و بیرون آورده شود و در آب قلیل سه مرتبه پر از آب کرده یا در آن آب ریخته و هر بار طوری برگرداند که به جاهای نجس برسد و بیرون بریزد

 

چگونگی تطهیر آب نجس

  • ·        برای تطهیر آب قلیل نجس شده باید از آب کثیر، آب جاری یا چاه استفاده کرد و همچنین باران برآن ببارد و با آن مخلوط شود و اگر بو یا رنگ یامزه نجاست گرفته با آن مخلوط شود و از بین برود
  • ·        برای تطهیر آب کثیر یا جاری یا چاه باید به اندازه آب کر، جاری یا چاه به آن اضافه شود یا باران بر آن ببارد تا بو، رنگ، مزه نجاست از آن گرفته شود و با افزودن مواد شیمیایی، رنگ، بو، طعم آن عوض شود آن پاک نمی شود

چگونگی تطهیر زمین نجس

ابتدا عین نجاست را برطرف کرد و سپس آب کثیریا جاری بر آن گرفته به صورتی که تمام نجاست را فرا گیرد.هنگام تطهیر اگر آب جاری شده به داخل چاه می رود یا از آن بیرون می رود تمام جاهایی که آب جاری شده پاک می شود و اگر زمین به گونه ای است که آب بر آن جاری نمی شود و یا اگر آب بر زمین جاری می شود جایی جمع می شود نجس است و با اب قلیل پاک نمی شود ولی اگر آب به زمین جاری می شود، جایی که آب جاری شده با آب قلیل پاک می شود

 

چگونگی تطهیر حبوبات

اگر ظاهر آن نجس شده با فرو بردن در آب کثیر، جاری یا ریختن آب قلیل و جاری در آن حبوبات پاک می شود ولی اگر باطن آن هم نجس شده باشد با هیچکدام پاک نمی شود و همچنین اگر معلوم نیست باطن آن نیز نجس شده یا نه تطهیر ظاهر آن کافی است

 

زمین

اگر کف یا کف کفش هنگام راه رفتن نجس می شود به سبب تماس با زمین و برطرف شدن نجاست پاک می شود اما با این شروط که زمین پاک و خشک باشد و سطح آن زمین از خاک،شن، سنگ،آجرفرش و...باشد و همچنین بهتر است 15 قدم راه برود، با توجه به شروط گفته شده موزاییک، آسفالت، فرش، زمین پوشیده از چوب، زمین پوشیده از سبزه و گیاه پاک کننده نیست و همچنین زمین دست و زانوی معلولانی که با دست و زانو راه می روند، نعل چهارپایان، نوک عصا، جوراب، ته پای مصنوعی و چرخ اتومبیل را پاک نمی کند.

آفتاب

آفتاب، زمین، ساختمان و چیزهایی که در آن به کار رفته مثل درو پنجره،درخت و گیاه تا وقتی قطع نشده را پاک می کند. برای تطهیر با آفتاب چیز نجس باید تر باشد به قدری که اگر چیزی به آن برسد تر شود و با تابش آفتاب خشک شود ولی اگر مروطب باقی بماند پاک نشده است و همینطور چیزی مثل ابر یا پرده مانع آفتاب نباشد مگر آنکه رقیق یا نازک باشد و آفتاب از آن عبور کند و همچنین آفتاب به تنهایی آن را خشک کند یعنی از چیزی مثل باد کمک گرفته نشود و در هنگم تابش آفتاب عین نجاست در آن نباشد.آفتاب قسمت بیرون و درون دیوار یا زمین را یکباره خشک کند پس اگر روی آن بر اثر تابش آفتاب خشک شود و درون ان بعدا بر اثر تابش مجدد آفتاب خشک شود تنها روی آن پاک شده است.

 

احکام دستشویی رفتن

پوشاندن عورت از دیگران واجب است یعنی در جایی باشد که کسی عورت او را نبیند مثل پشت دیوار یا در مکان بسته و همینطور رو به قبله یا پشت به آن حرام است. در تطهیر محل ادرار با غیر از آب یعنی سنگ، پارچه پاک نمی شود و برای تطهیرپس از برطرف شدن ادرار یکبار شستن کافی است و همینطور در محل مدفوع با غیر آب پاک نمی شود ولی می توان با آن پس از برطرف کردن نجاست و پیش از تطهیر با آن نماز خواند.

 

 

مبحث چهارم نماز

نمازهای واجب

  • ·        یومیه(صبح _ ظهر _ عصر _ مغرب _ عشا)
  • ·        مقطعی(آیات_طواف واجب_میت_ قضای پدر بر پسر بزرگ _ نماز به واسطه نذر و عهد و قسم)

 

وقت نماز برای نمازهای یومیه

وقت مخصوص _ وقت مشترک _ وقت فضیلت اما قبل از آن باید با 4 زمان ظهر_مغرب _ نیمه شب و فجر دوم آشنا شد

  • ·        ظهر: اگر چوب یا چیزی مانند آن عمود به زمین قرار دهیم وقتی که سایه آن به کمترین مقدار رسید و بعد افزایش یافت ظهر شرعی و ابتدای وقت نماز ظهر است
  • ·        مغرب: موقعی است که سرخی طرف مشرق که بعد از غروب آفتاب پیدا می شود از بین برود
  • ·        نیمه شب: اگر فاصله بین غروب آفتاب و اذان صبح را دو نیم کنیم وسط آن نیمه شب و آخر وقت نمازعشا است
  • ·        فجر دوم: نزدیک اذان صبح از طرف مشرق سفیده ای رو به بالا حرکت می کند که آن را خبر اول گویند و هنگامی که آن سفید، پهن شد فجر دوم و ابتدای وقت نماز صبح است

 

وقت نماز ظهر و عصر:

از اذان ظهر تا مغرب وقت خواندن نماز ظهر و عصر است که از اول آن به مقدار خواندن نماز ظهر وقت مخصوص نماز ظهر و خواندن نمازعصر در این زمان باطل است و در آخر وقت مخصوص نمازعصرو خواندن نماز ظهر در این زمان قضا است و فاصله بین این دو زمان وقت مشترک است که می توان هر دو نماز را خواند البته نماز ظهر قبل از عصر خوانده شود. وقت فضیلت که ثواب بیشتری دارد در نماز ظهر از زمانی است که سایه پدید آمده به اندازه حداقل طول آن شی برسد و پایان وقت فضیلت نماز ظهر وقتی است که سایه به بیشترین حد سایه خود برسد همچنین وقت فضیلت نماز عصر پس از وقت مخصوص نماز است تا زمانی که سایه به 2 برابر طول خود برسد

 

وقت نماز مغرب و عشا

از اذان مغرب تا نصف شب وقت خواندن نماز مغرب و عشا است که از اول آن به مقدار خواندن یک نماز سه رکعتی وقت مخصوص نماز مغرب است و آخر آن به مقدار خواندن نماز چهار رکعتی مخصوص نماز عشا است و فاصله بین این دو وقت مشترک است که می توان هر دو نماز را خواند ولی نماز عشا باید بعد از نماز مغرب خوانده شود. وقت فضیلت نماز مغرب از اول مغرب است تا زمانی که سرخی طرف مغرب از بین برود و وقت فضیلت نماز عشا شروع آن از پایان وقت فضیلت نماز مغرب است تا پایان ثلث شب

 

وقت نماز صبح

از اذان صبح(طلوع فجر دوم) تا طلوع آفتاب و چون نماز دیگری در این وقت واجب نیست وقت مشترکی ندارد

 

قبله

خانه کعبه مسلمانان که نمازگزاران باید رو به آن نماز بخوانند

 

راه های تشخیص قبله:

  • ·        دو نفر عادل بگوید
  • ·        کسی بگوید از روی قاعده علمی قبله را می شناسد و مورد اطمینان است
  • ·        خود انسان یقین کند یعنی جهت قبله را بداند یا اگر به جهت قبله اطمینان پیدا نکرد می توان به گمان از محراب مسجد و قبور مسلمانان اعتماد کرد

 

تابش خورشید و تعیین قبله

در روزهای 6 خرداد و 24 تیر هنگام ظهر خورشید کاملا عمود بر می تابد اگر در این زمان رو به خورشید بایستید و یک چیز مثل چوب را عمود بر زمین بگذارید سایه آن از نوک سایه به سمت پایه آن چوب جهت قبله خواهد بود

 

مقدار پوشش در نماز

در آقایون باید عورت را بپوشانند و بهتر است از ناف از پوشانده بشود در خانم ها باید تمام بدن بجز دست ها تا مچف پاها تا مچ و صورت به مقداری که در وضو شسته می شود پوشانده شود

 

شرایط لباس نماز گزار

  • ·        پاک باشد
  • ·        مباح باشد یعنی غصبی نباشد
  • ·        از حیوان حرام گوشت نباشد و همینطور هیچ چیز ازاجزای حیوان حرام گوشت همراه نماز گزار نباشد
  • ·        برای آقایان از لباس طلاباف و یا ابریشم خالص نباشد
  • ·        بدن نمازگزار پاک باشد

 

نکته:

  • ·        اگر عمدا با لباس یا بدن نجس نماز بخواند یا بداند بدن یا لباسش نجس است و هنگام نماز فراموش کند نماز باطل است
  • ·        اگر نداند بدن یا لباسش نجس است و بعد از نماز متوجه شود یا لباس یا بدن نمازگزار به مقدار کمتر از یک درهم با خون نجس شود یا ناچار باشد بدن و لباس نجس نماز بخواند مثلا آب برای تطهیر نباشد یا بدن یا لباس نمازگزار بر اثر زخم بدن نجس شده و آب کشیدن یا عوض کردن آن هم دشوار باشد نماز خواندن صحیح است
  • ·        اگر لباس های کوچک نماز گزار مثلا دستکش، جوراب، دستمال کوچک در جیب نجس باشد اشکال ندارد

 

مکان نماز گزار

  • ·        مباح باشد
  • ·        بی حرکت باشد یعنی نماز در هواپیما،کشتی، قطار، اتومبیل در حال حرکت صحیح نیست اما اگر ناچار باشد و اگر منتظرتوقف باشد نماز قضا می شود می تواند بخواند
  • ·        جای تنگ و سقف کوتاه نباشد و بتواند رکوع و سجده را صحیح انجام دهد
  • ·        جایی که پیشانی را می گذارد پاک باشد
  • ·        اگر مکان نمازگزار نجس است به اندازه ای رطوبت نداشته باشد که بدن یا لباس نمازگزار سرایت کند
  • ·        جایی که پیشانی می گذارد از جای زانوها بنابر احتیاط واجب پست تر یا بلندتر نباشد

احکام مکان نمازگزار

  • ·        نماز در ملک دیگران بدون اجازه صاحبش باطل است
  • ·        در ملکی که منفعت آن از دیگری است مثلا در خانه مستاجر بدون اجازه آن باطل است
  • ·        در ملکی که شریک دارد و سهمشان جدا نیست بدون اجازه شریک باطل است
  • ·        در ملکی که با پولی خریداری شده که خمس و زکاتش را نداده نماز باطل است
  • ·        در ملکی که میت به مردم بدهکار است یا بعضی ورثه او کوچک یا دیوانه است یا غایب هستند نماز باطل است
  • ·        بر تخت و فرش غصبی نماز باطل است
  • ·        کسی که در مسجد نشسته اگر دیگری جای او را غصب کند و در آن جا نماز بخواند بنابراحتیاط واجب باید دوباره نمازش را در محل دیگر بخواند
  • ·        نماز خواندن در بعضی مکان ها که غصبی بودن آن معلوم نیست اشکال ندارد و حتی اگر بعد از نماز متوجه غصبی بودن شد نمازش صحیح است

 

احکام مسجد

  • ·        اگر لوازم مسجد از قبیل فرش، ظرف، بلندگو حتی مهر برای استفاده مسجد وقف شده بیرون بردن از مسجد و استفاده در غیر آن مسجد حتی در مسجد دیگر جایز نیست
  • ·        لوازمی که مورد احتیاج مسجد نیست مثل نجاری، سماور و... مسجد دیگر نیاز داشته باشد می تواند با نظر متصدی شرعی مسجد به مسجد دیگر داده شود و اگر مسجد دیگر به آن نیاز نداشته باشد می تواند آن را به مسجد برگرداند
  • ·        خرید و فروش چیزهای وقفی مسجد باطل است ولی اگر به طوری خراب شود که دیگر به کار نیاید می تواند آن را بفرشود و با هزینه چیزی مشابه آن خریداری شود
  • ·        اگر مسجد را برای عزاداری چادر بزند و فرش کنند یا پارچه سیاه نصب کنند و وسایل چای و پذیرایی به مسجد ببرند در صورتی که به مسجد ضرر نرساند و مانع نماز خواندن نشود اشکال ندارد
  • ·        برای زن ها خواندن نماز در خانه بهتر است ولی اگر بتواند کاملا خود را از نامحرم حفظ کند بهتر است در مسجد نماز بخواند

واجبات نماز

  • ·        رکن( نیت _ قیام _ تکبیره الاحرام _ رکوع _سجود)  یعنی اجزای اساسی نماز چنانچه یکی از آن ها بجا آورده نشود یا فراموش شود یا کم یا اضافه شود نماز باطل است
  • ·        غیر رکن( قرائت _ ذکر _ تشهد _ سلام _ ترتیب _ موالات) انجام آن لازم ولی اگر فراموش شود یا کم یا زیاد شود نماز باطل نیست

نیت:

  • ·        نمازگزار باید بداند که از اول تا پایان نماز چه نمازی می خواند و آن را برای چه کسی به جا آورده است
  • ·        به زبان آوردن نیت لازم نیست ولی اگر هم به زبان آورد اشکالی ندارد همچنین اگر در نماز متوجه شود نماز ظهر را نخوانده یا باطل بوده می تواند نیت را از نماز عصر به ظهر تغییر دهد
  • ·        اگر بین نماز عشا قبل از رکوع رکعت نماز چهار متوجه شود نماز مغرب را نخوانده یا باطل بوده می تواند نیت را تغییر دهد اما اگر وارد رکعت جهارم شده باشد نماز عشا صحیح است و چس از آن نماز مغرب را باید بخواند
  • ·        اگر نیت نماز جماعت کرده و متوجه شود نماز فردی است می تواند نیت را به فردی تغییر دهد
  • ·        اگر نماز ادا می خواند می تواند نیت خود را به نماز قضا تغییر دهد

 

قیام

  • ·        قیام در بعضی از موارد از ارکان نماز است و ترک آن نماز را باطل می کند مثل قیام هنگام تکبیرالاحرام و قیام پیش از رکوع یا متصل به رکوع اما در بعضی از امور جز ارکان نماز نیست مثلا قیام هنگام قرائت یا قیام بعد از رکوع
  • ·        بر نمازگزار واجب است پیش از تکبیرالاحرام و بعد از آن مقداری بایستند تا یقین کند که تکبیر را در حال قیام گفته است
  • ·        قیام متصل به رکوع یعنی در حالت ایستاده به رکوع برود و اگر فراموش کند و بعد از قرائت به سجده برود نماز باطل است
  • ·        نمازگزار باید هنگام ایستادن هر دو پا را روی زمین بگذارد و یا اگر نمی تواند روی یک پا هم باشد کافی است. حرکت دادن دست و انگشتان در موقع خواندن حمد اشکالی ندارد
  • ·        کسی که به هیچ وجه نمی تواند حتی با تکیه به چیزی ایستاده نماز بخواند باید نشسته بخواند و اگر نشسته هم نمی تواند باید خوابیده بخواند و باید روی پهلوی راست رو به قبله باشد و اگر نمی تواند روی پهلوی چپ رو به قبله و اگر آن هم ممکن نیست به پشت بخوابد بطور که کف پا رو به قبله باشد و بر نمازگزار واجب است پس از رکوع به طور کامل بایستند و سپس به سجده برود و اگر ترک شود نماز باطل است

 

تکبیرالاحرام

تکبیر اول نماز را گویند و باید به عربی صحیح گفته شود و هنگام الله اکبر بدن آرام باشد و نباید بسیار آهسته بگوید بلکه باید خودش بشنود و همچنین مستحب است موقع تکبیرالاحرام و تکبیرهای بین نماز دست ها را تا مقابل گوش بالا ببرد

 

رکوع

در رکعت ها بعد از حمد و سوره یا تسبیحات اربعه نمازگزار باید به اندازی خم شود که بتواند دست را به زانو بگذارد و این عمل را رکوع گویند. گفتن ذکر، آرامش بدن در حال ذکر گفتن، ایستادن بعد از رکوع، آرامش بدن بعد از رکوع جز واجبات رکوع است و می توان در رکوع سه مرتبه سبحان الله و یا یک مرتبه  سبحان ربی العظیم و بحمده خوانده شود و در هنگام گفتن ذکر بدن باید حالت آرام خود را حفظ کند اگر نماز گزار پیش از آن که به مقدار رکوع خم شود و بدنش آرام گیرد ذکر بگوید  یا پیش از تمام شدن ذکر واجب سر از رکوع بردارد نمازش باطل است بعد از تمام شدن ذکر رکوع نمازگزار باید بایستد و پس از آرام گرفتن بدن به سجده برود و اگر عمدا پیش از ایستادن یا آرام گرفتن به سجده برود نمازش باطل است و اگر رکوع را فراموش کند و به سجده رود و قبل از گذاشتن پیشانی به زمین یادش بیاد بنابر احتیاط واجب باید بایستد و رکوع را بجاآورد و نماز را تمام کند و دوباره بخواند

 

سجود

نمازگزار بعد از رکوع باید دو سجده بجا آورد و سجده آن است که برای غیرخدا نباشد پس حتی در مقابل قبور معصومین جایز نیست مگر برای خدا و جهت شکر توفیق زیارت و در سجده، گذاشتن پیشانی به چیزی که سجده بر آن صحیح است، گفتن ذکر، آرامش بدن در حال ذکر سجده، بر زمین بودن هفت عضو در هنگام ذکر، مساوی بودن جاهای سجده، پاک بودن جایی که پیشانی را می گذارد، سر برداشتن و نشستن و آرامش بین دو سجده و همچنین مراعات بین دو سجده جز واجبات سجده به حساب می آید. اگر موقعی که ذکر سجده گفته می شود هفت عضو که همان پیشانی، کف دو دست و سر زانوها، سر دو انگشت شست پا را عمدا از زمین برداشته شود نماز باطل می شود و همچنین سجده بر گل پخته مثل آجر و کوزه یا بر چیزهایی که از زمین می روید و خوراک حیوان است مثل علف و کاه یا دستمال اگر از جنس پنبه و مانند آن باشد یا خاک و تربت سیدالشهدا یا سنگ یا مهر شکسته صحیح است ولی سجده بر چیزهای معدنی مثل طلا،نقره، عقیق، فیروزه صحیح نیست و اگر در سجده اول مهر به پیشانی بچسبد و بدون اینکه مهر را بردار دوباره به سجده برود نمازش باطل است. در سجده بهتر است سه مرتبه سبحان الله یا یک مرتبه سبحان ربی الاعلی و بحمده گفته شود و اگر هنگامی که پیشانی به زمین رسد و قبل از آرام گرفتن ذکر بگوید نماز باطل و اگر از روی فراموشی باشد دوباره در حال آرام گرفتن ذکر بگوید و سپس بعد از تمام شدن ذکر سجده اول باید بنشیند تا بدن آرام گیرد و دوباره به سجده برود اگر پیش از تمام شدن ذکر عمدا سر از سجده بردار نمازش باطل است و اگر پیشانی بی اختیاراز حالت سجده بلند شود اگر امکان ندارد دوباره به سجده نرود چون دو سجده محسوب می شود ولی اگر نتواند سر را نگهدارد و بی اختیار دوباره به سجده رفت یک سجده به حساب می آید و اگر ذکر نگفته باید ذکر بگوید. کم و زیاد شدن عمدی سجده نماز را باطل می کند

 

قرائت

در رکعت اول و دوم نماز واجب انسان باید اول سوره حمد و بعد از آن یک سوره کامل دیگر بخواند و در رکعت سوم و چهارم می تواند سوره حمد یا سه مرتبه تسبیحات اربعه بخواند البته یک بار هم بخواند کافی است اما اگر سوره سجده دار پس از سوره حمد بخواند نمازش باطل است و همچنین سوره فیل و ایلاف و یا ضحی و انشراح را باید با هم بخواند تا یک سوره کامل باشد، در نماز ظهر و عصر مرد و زن باید حمد و سوره را آهسته بخوانند و در نماز مغرب، عشا و صبح مرد باید حمد و سوره را بلند بخواند اما زن اگر نامحرم صدای او را نمی شنود می تواند بلند بخواند و اگر می شنود بنابراحتیاط واجب باید آهسته بخواند و در مواردی که باید حمد و سوره بلند خوانده شود نمازگزار اگر عمدا تمام یا بخشی را آهسته بخواند نمازش باطل و اگر از روی ندانستن یا فراموشی باشد نمازش صحیح است همچنین اگر بین حمد و سوره متوجه شود که باید بلند بخواند و آهسته خوانده لازم نیست مجددا از اول بلند بخواند

 

تشهد

نمازگزار در رکعت دوم و آخر نماز باید پس از سجده دوم بنشیند و در حال آرام بودن تشهد بخواند یعنی بگوید الْحَمْدُ للهِ اَشْهَدُ اَنْ لَا اِلَهَ إلَّا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَه وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُه اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد و اگر نمازگزار تشهد را فراموش کند و بایستد و قبل از رکوع یادش بیاید باید بنشیند و تشهد را بخواند و دوباره بایستد و سوره یا تسبیحات اربعه را بخواند  و بعد نماز را تمام کند و اگر در رکوع یا بعد از آن یادش بیاید باید نماز را تمام کند و بعد از سلام تشهد را قضا و دو سجده سهو بجا آورد

سلام

نمازگزار باید در رکعت آخر هر نماز بعد از تشهد سلام گفته ونماز را تمام کند و ذکر سلام اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّبِیُّ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُه اَلسَّلاَمُ عَلَیْنَا وَ عَلی عِبَادِ اللهِ الصّالِحِین اَلسَّلاَمُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُه

 

ترتیب

ترتیب یک نماز به این صورت باید خوانده شود یعنی تکبیرالاحرام، قرائت، رکوع، سجود و در رکعت دوم پس از سجود تشهد و در در کعت آحر پس از تشهد سلام

موالات

پشت سر هم و فاصله نینداختن بین اجزای نماز را گویند و اگر به قدری فاصله بیندازد که نگویند نماز می خواند نمازش باطل است و همچنین طولانی بودن رکوع، سجده و خواندن سوره های بزرگ نباید موالات نماز را بهم بزند

 

مبطلات نماز

  • ·        مبطلاتی که وضو یا غسل را باطل می کند
  • ·        رو از قبله برگرداندن
  • ·        خوردن و آشامیدن
  • ·        سخن گفتن
  • ·        خندین
  • ·        گریستن
  • ·        کم یا زیاد شدن ارکان نماز
  • ·        برهم زدن صورت نماز
  • ·        دست ها رو روی هم گذاشتن
  • ·        آمین بعد از حمد
  • ·        شک هایی که نماز را باطل می کند

 

نکته:

اگر در بین نماز وضو باطل شود یا یکی از موجبات غسل پیش بیاید یا یکی از شرایط صحیح بودن نماز از بین برود مثلا مکان غصبی باشد نماز باطل می شود

سرفه، آروغ، آه کشیدن نماز را باطل نمی کند ولی آخ و آه و... اگر عمدی باشد نماز را باطل می کند

در نماز نباید به کسی سلام کرد ولی اگر کسی به نمازگزار سلام کرد باید جاب سلام را بدهد و بگوید سلام یا سلام علیکم

اگر کلمه ای را به قصد ذکر بگوید مثلا بگوید الله اکبر و در موقع گفتن آن صدا را بلند کند که چیزی را به دیگری بفهماند اشکال ندارد ولی چنانچه به قصد اینکه چیزی به کسی بفهماند بگوید اگر چه قصد ذکر هم داشته باشد نمازش باطل است

گریه بی صدا، گریه از ترس خدا برای آخرت هرچند با صدا باشد، لبخند زدن نماز را باطل نمی کند

رها کردن نماز واجب و شکستن آن از روی اختیار حرام است ولی اگر برای حفظ جان خود و دیگری یا حفظ مال و آبروی خود است مانعی ندارد البته اگر طلبکار طلب خود را بخواهد و وقت تنگ نیز نباشد که بتواند دوباره نماز را بخواند و طلبکار فرصت ندهد تا بین نماز بدهی را از او بگیرد شکستن نماز اشکالی ندارد

 

انواع شکیات نماز

  • ·        شک در اجزا
  • ·        شک در رکعات

شک در اجزا

اگر نمازگزار شک کند که جزئی از نماز واجب را بجاآورده یا نه در این صورت اگر جز بعدی را شروع نکرده باید آن را تکرار کند ولی اگر جز بعدی را شروع کرده نباید اعتنا کند و همچنین اگر شک  کند که آیا این جز را صحیح خوانده یا نه نمازش صحیح است

شک در رکعات نماز

  • ·        شک در نماز دو رکعتی یا سه رکعتی نماز را باطل می کند
  • ·        اگر فرد شک کند که رکعت اول است یا دوم یا اینکه رکعت اول است یا سوم یا اینکه رکعت اول است یا چهارم نمازش باطل است
  • ·        اگر فرد قبل از برداشتن سجده دوم شک کند که رکعت دوم است یا سوم  یا اینکه رکعت دوم است یا چهارم یا اینکه رکعت دوم هست یا پنجم نمازش باطل است
  • ·        اگر شک کند رکعت سوم است یا ششم یا اینکه رکعت چهارم است یا ششم نمازش باطل است
  • ·        اگر بعد از سجده دوم بین رکعت دوم و سوم شک کرد بنا را بر رکعت سوم گذاشته وباید یک رکعت نماز احتیاط ایستاده بخوند
  • ·        اگر بعد از سجده دوم بین رکعت دوم و چهارم شک کرد بنا را بر رکعت چهارم گذاشته و باید دو رکعت نماز احتیاط ایستاده بخواند
  • ·        اگر بعد از سجده دوم بین رکعت دوم یا سوم یا اینکه بین رکعت دوم و سوم و چهارم شک کرد باید بعد از نماز دو رکعت نماز احتیاط ایستاده و دو رکعت نماز احتیاط نشسته بخواند
  • ·        اگر بعد از سجده دوم بین رکعت سوم و چهارم شک کرد بنا را بر رکعت چهارم می گذارد و باید یک رکعت نماز احتیاط ایستاده بخواند
  • ·        اگر در حال قیام مثلا تسبیحات اربعه بود و بین رکعت چهارم و پنجم شک کرد در جا نشسته و تشهد گفته و نماز را تمام می کند بعد از نماز یک رکعت نماز احتیاط ایستاده خوانده و اگر بعد از سجده دوم باشد باید سجده سهو بجا آورد

نحوه خواندن نماز احتیاط

نمازگزار بعد از سلام پیش از بهم خوردن صورت نماز یا انجام دادن کار مبطلی برخیزد و بدون اذان و اقامه تکبیر بگوید و در رکعت اول و دوم بصورت آهسته حمد را بخواند و سپس رکوع و سجده و تشهد و سلام دهد. در این نماز قنوت خوانده نمی شود

نحوه خواندن سجده سهو

در مواردی که سجده سهو واجب می شود باید بعد از سلام نماز به سجده رفته بگوید بسم الله و بالله اللهم صلی علی محمد و آل محمد و بعد بنشیند و دوباره به سجده رفته و همان ذکر را تکرار کند و سپس تشهد و سلام را بگوید

 

نماز مسافر

انسان باید در سفر با شرایطی که گفته می شود نمازهای چهار رکعتی را دو رکعت بخواند

 

شرایط نماز مسافر

  • ·        سفر کمتر از 45 کیلومتر نباشد
  • ·        از اول مسافرت قصد و هدف طی کردن 45 کیلومتر و بیشتر را داشته باشد
  • ·        به جایی برسد که دیواری نباشد و صدای اذان از مسجد شنیده نشود
  • ·        در بین راه قبل از طی کردن نصف راه قصد برگشت نکند
  • ·        برای کار حرام سفر نکند و خود سفر حرام نباشد
  • ·        نخواهد پیش از طی کردن 45 کیلومتر از وطن خود بگذرد یا 10 روز یا بیشتر در جایی بماند
  • ·        بیابان گرد نباشد
  • ·        شغلش مسافرت نباشد

نکات نماز مسافر

  • ·        اگر کسی رفت و برگشتش 45 کیلومتر باشد ولی مسیر رفت کمتر از نصف 45 کیلومتر باشد نماز را باید کامل بخواند ولی اگر بیشتر از نصف 45 کیلومتر باشد نمازش شکسته است
  • ·        برای حساب کردن 45 کیلومتر اگر شهر دیوار دارد ابتدای 45 کیلومتر را از دیوار شهر مبدا حساب کند و اگر دیوار ندارد باید از خانه های آخر شهر حساب کند
  • ·        اگر انسان شک کند که سفرش 45 کیلومتر باشد باید تحقیق کند و اگر تحقیق برایش مشقت ندارد باید این کار را انجام دهد تا مطمین شود اما اگر برایش مشقت دارد می تواند شکسته بخواند
  • ·        اگر به جایی می روید که دو مسیر دارد یکی کمتر از 45 کیلومتر و دیگری بیشتر از 45 کیلومتر، اگر از راهی می رود که کمتر است نمازش کامل و اگر از راه بیشتر برود نمازش شکسته است
  • ·        اگر انسان از ابتدا تا یک مسیری قصد 45 کیلومتر نکرده اما بعد از یک جایی هدف و قصد می کند اکر تا مسیر بعد جمعا 45 کیلومتر شود نمازش کامل ولی اگر قصد 45 کیلومتر کند و یا نصف مسیر را برود و 45 کیلومتر شود و با طی کردن مسیر برگشت از نصف مسیر 45 کیلومتر شود نمازش شکسته است
  • ·        اگر کسی در سفر به اختیار دیگری است مثلا سوار اتوبوس یا ماشین پدر یا همسر است چنانچه بداند سفر او 45 کیلومتر است نماز شکسته است
  • ·        اگر در بین راه بخواهد برگردد و کمتر از نصف 45 کیلومتر باشد نمازش کامل است ولی اگر پس از پیمودن 45 کیلومتر یا بیشتر قصد برگشت کند نمازش شکسته است و اگر پس از طی کردن نصف مسیر بخواهد همان جا 10 روز بماند و یا تردید کند که بماند یا برگردد نمازش کامل است اما اگر بخواهد برگردد نمازش شکسته است
  • ·        در .طن فرد حتی اگر مدت کوتاه آن جا باشد در جایی که تصمیم دارد و می داند 10 روز می ماند و همچنین در جایی که 30 روز با تردید مانده باید بعد از سی روز نماز را کامل بخواند
  • ·        وطن یک فرد جایی است که انسان برای اقامت و زندگی انتخاب کرده و ممکن است دو مکان به این صورت باشد هر دو مکان وطن او است تا انسان قصد ماندن همیشگی در جایی غیر وطن اصلی خود را نکند آن جا مکان او نیست همچنین اگر انسان بدون قصد ماندن همیشگی در جایی آن قدر بماند ک مردم او را اهل آن جا بداند حکم وطن او را دارد ولی اگر به جایی برود که قبلا وطن او بود و اکنون جای دیگری وطن اوست دیگر آن جا وطن او نیست
  • ·        اگر مسافری ده روز در جایی بماند اما این ده روز را در دو محل یا بیشتر بماند نمازش شکسته است
  • ·        اگر انسان قبل از خواندن نماز چهار رکعتی از قصد ده روزه خود برگردد نمازش شکسته است ولی اگر بعد از خواندن یک نماز چهار رکعتی برگردد تا وقتی در آن جاست نمازش کامل است
  • ·        اگر مسافری نماز را تمام خوانده و نمی دانسته که مسافر نمازش شکسته است نمازش صحیح است ولی اگر فراموش کرده باید دوباره و این بار شکسته بخواند و اگر حکم سفر را می داند ولی جزییات را نمی دانسته که مسافر است نمازی را که خوانده باید دوباره بخواند
  • ·        افراد در مسجد الحرام، مسجدالنبی، مسجد کوفه، حرم امام حسین می توانند نماز را کامل یا شکسته بخوانند

نماز قضا

انسان باید نمازهای واجب را در وقت خود بخواند و تاخیر آن جایز نیست و پس از وقت باید آن را به نیت قضا بجا آورد و افرادی که نماز خود را در وفت نخوانده اند و یا بعد از وقت متوجه شده که باطل است می تواند نماز قضا را بخواند و نیاز نیست قضای نمازهای یومیه به ترتیب خوانده شود ولی در نمازهای که ادای آن به ترتیب است ترتیب لازم است مثلا نماز ظهر و عصر یک روز باید قضا شود برای همین باید به ترتیب خوانده شود و اگر در سفر کسی بخواهد نمازهای چهار رکعتی خود را قضا کند باید حتما همان 4 رکعت خوانده شود و شکسته نیست و همچنین کسی که نماز قضا دارد می تواند نماز مستحب بخواند و اینکه تا انسان زنده است و از خواندن نماز عاجز نشده شخص دیگری نمی تواند نماز او را بخواند اما پس از مرگ پدر نماز و روزه هایی که بجا آورده نشده برعهده پسر بزرگ است

 

نماز جمعه

یکی از اجتماعات هفتگی مسلمانان نماز جمعه است و وقت نماز جمعه اول ظهر بوده و احتیاط واجب است که از اوایل وقت به تاخیر نیفتد. این نماز باید حتماً به صورت جماعت خوانده شود و به تنهایی نمی‌توان آن را خواند و حداقل تعداد نیز 5 نفر است

نحوه خواندن نماز جمعه

نماز جمعه دو رکعت است مانند نماز صبح، حمد و سوره با صداى بلند خوانده مى شود و دو قنوت دارد یکى در رکعت اول پیش از رکوع و دومى در رکعت دوم بعد از رکوع. مستحب است امام در رکعت اول، بعد از حمد، سوره جمعه و در رکعت دوم، سوره منافقین را بخواند. باید قبل از نماز جمعه دو خطبه به وسیله امام جمعه خوانده شود که بنابر احتیاط واجب بعد از اذان ظهر باشد. امام جمعه در خطبه نخست به ذکر اندرزهای دینی و اخروی پرداخته و در خطبه دوم به تشریح مناسبتهای داخلی و خارجی از دیدگاه اسلام می‌پردازد. تقسیم دو خطبه به دینی و سیاسی، پس از انقلاب اسلامی ایران ایجاد شده‌است

 

نماز آیات

وقتی خورشید یا ماه بگیرد یا زلزله ای رخ دهد هر چند کسی نترسد یا اگر حوداث طبیعی چون صاعقه، بادهای زرد و سرخ و... اتفاق بیفتند و بیشتر مردم بترسند واجب است رو به سوی خدا کرده و دو رکعت نماز آیات خوانده شود

چگونگی نماز آیات

2 رکعت است و در هر رکعت 5 رکوع و قبل از هر رکوه نمازگزار بایدحمد و سوره بخواند و در رکعت دوم نیز مانند رکعت اول  و مستحب است قبل از رکوع آخر یک قنوت بجا آورده  سپس رکوع و سجود و تشهد و سلام گفته و نماز را پایان دهد. همچنین وقت نماز آیات در زمان خورشید و ماه گرفتگی از زمان شروع تا اتمام آن است ولی در سایر موارد وقت معین ندارد. اگر یکی از شرایط واجب شدن نماز آیات در شهری اتفاق افتاد فقط مردم همان شهر نماز ایات بر آن ها واجب است

 

 

 

 

 

نماز جماعت

  • ·        اقتدا در رکعت به امام جماعت در بین قرائت فرد نمازگزار نباید حمد و سوره را بخواند و بقیه اعمال را باید با امام جماعت بجا آورد و اگر در رکوع رکعت اول به امام جماعت وصل شد رکوع و بقیه اعمال را با امام جماعت به جا آورد

 

  • ·        اگر نماز گزار در بین قرائت رکعت دوم به نماز برسد حمد و سوره را نمی خواند و با امام جماعت قنوت، رکوع و سجده را بجا آورده و در مان تشهد احتیاط واجب به صورت نیمخیز می نشیند و اگر نماز دو رکعتی بود یک رکعت را به تنهایی خوانده و نماز را تمام کند و اگر سه یا چهار رکعتی بود در رکعت سوم امام جماعت او حمد و سوره را بخواند و آنگاه که امام جماعت رکعت سوم را تمام می کند و برای رکعت چهارم می رود نمازگزار تشهد را بخواند و بریخزد و حمد یا تسبیحات اربعه را بخواند و در رکعت آخر که امام در حال تشهد و سلام است رکعت دیگر را خود فرد به تنهایی بخواند و اگر در رکوع رکعت دوم به نماز رسید با امام به رکوع رفته و همان کارها را تکرار کند و اگر امام جماعت در حال انجام قنوت بود و او به نماز رسید باید مانند آنچه گفته شود عمل کند

 

 

  • ·        اگر فرد در بین قرائت تسبیحات اربعه درکعت سوم رسید و اقتدا کرد اگر برای خواندن حمد و سوره وقت دارد بخواند ولی اگر وقت ندارد صبر کند تا به رکوع رفته و به او اقتدا کند و اگر فرد  به رکوع رکعت سوم رسید رکوع را با امام جماعت انجام دهد و بقیه نماز را مطابق آنچه که در رکعت دوم گفته شد انجام دهد

 

  • ·        اگر فرد در بین قرائت تسبیحات اربعه درکعت چهارم رسیدمثل رکعت سوم عمل کرده و آن گاه که امام تشهد و سلام را می خواند برخیزد و ادامه نماز را به تنهایی بخواند و همچنین می تواند نمیخیر نشسته و وقتی سلام را گفت برخیزد و ادامه دهد و همچنین اگر در رکوع رکعت چهارم رسید رکوع و سجده را با امام خوانده و آن را به عنوان رکعت اول خود حساب کند و باقی نماز را مااند آن چه گفته شده بجا آورد

 

 

  • ·        اگر نماز گزار پیش از امام سهوا به رکوع برود واجب است برخیزد و با امام رکوع برود و اگر سهوا از رکوع برخیزد و امام جماعت در رکوع باشد باید دوباره به رکوع برود و با امام سر از رکوع بردارد ولی اگر سهوا پیش از امام به سجده برود واجب است سر از سجده برداشته و با امام به سجده برود و همچنین اگر سر از سجده پیش از امام برداشته باید به سجده برگردد ولی اگر نمازگزار سهوا پیش از امام سر از رکوع بردارد و دوباره رکوع برود  و امام همان موقع سر از رکوع بردارد نمازش باطل است ولی اگر در سجده این اتفاق رخ دهد نمازش صحیح است ولی اگر هر دو سجده این چنین شود نمازش باطل است

 

  • ·        اگر  ذر بین صفوف نماز یک بچه که خوب وبد را تشخیص می دهد باشد و فاصله بیش از یک قدم باشد اگر می داند نمازش صحیح است و یا نمی داند نمازش صحیح است یا نه می تواند به او اقتدا کند ولی اگر می داند که نمازش صحیح نیست نمی تواند به او اقتدا کند

 

 

  • ·        اگر نماز کسانی که در صف جلو هستند تمام شود یا نیت فردی کنند اگر فاصله به اندازه یک قدم بزرگ نباشد نماز صف به جماعت صحیح است ولی اگر بیش از این مقدار باشد نماز آنان بصورت فردی صحیح است

 

 

مبحث پنجم روزه

روزه

روزه آن است که انسان از اذان صبح تا اذان مغرب برای اطاعت از خدا از برخی کارها بپرهیزد

اقسام روزه

  • ·        واجب(ماه رمضان_ روزه قضا_روزه کفاره_ روزه استیجاری_ روزه سوم اعتکاف_ روزه قضای پدر برپسر بزرگ _ روزه به سبب عهد و نذر وقسم)
  • ·        حرام( عید فطر_عید قربان_ نذر معصیت_ 11و 12و13 ذی الحجه _روزه سکوت_روزه وصال_ روزه آخر شعبان به نیت اول رمضان_ روزه مستحبی که مادر و پدر و پدربزرگ یا شوهر آن را نهی کرده یا باعث ازبین رفتن حق آنان می شود)
  • ·        مستحب(پنجشنبه ها_جمعه ها_ اولین چهارشنبه بعد از دهه اول ماه قمری_ایام البیض_پنجشنبه اول و آخر ماه قمری _اول و سوم محرم _ روز میلاد پیامبر _ تمام ماه رجب و شعبان_ روز مبعث_ روز دحوالارض_روز عرفه_ اول تا نهم ذی الحجه)

نیت روزه

  • ·        روزه باید به قصد قربت و اطاعت از دستورالهی و به دور از هرگونه ریا و خودنمایی باشد و انسان می تواند در هر شب رمضان برای روزه فردا نیت کند ولی بهتر است شب اول ماه برای کل ماه نیت روزه کند
  • ·        در روزه واجب اگر به سبب عذری مثل فراموشی یا سفر نیت روزه کرده و اگر کاری که روزه را باطل می کند نیز انجام نداده تا ظهر می تواند نیت روزه کند و پس از آن صحیح نیست
  • ·        لازم نیست نیت را به زبان آورد همین که برای انجام امر خدا از اذان صبح تا اذان مغرب کاری نمی کند که روزه را باطل کند کفایت می کند
  • ·        کسی که روزه قضا یا واجب دیگری دارد نمی تواند روزه مستحب بگیرد
  • ·        اگر روزی را که شک دارد آخر شعبان است یا اول رمضان به نیت روزه قضا و... بگیرد و در بین روز متوجه شود که اول رمضان است می تواند نیت خود را تغییر دهد ولی اگر بعدا معلوم شود که اول رمضان بوده جز روزه ماه رمضان اوبه حساب می آید

مبطلات روزه

  • ·        خوردن و آشامیدن
  • ·        دروغ بستن به خدا و پیامبر و جانشینان پیامبر حتی بصورت نوشتاری
  • ·        رساندن غبارغلیظ مثل خاک یا آرد به حلق
  • ·        فرو بردن  تمام سر در آب
  • ·        استفراغ کردن
  • ·        آمیزش جنسی
  • ·        استمنا
  • ·        باقی ماندن جنابت،حیض یا نفاس تا اذان صبح
  • ·        وارد کردن داروی مایع از طریق مقعد به داخل بدن

 

 

 

نکته

  • ·        فرو بردن آب دهان روزه را باطل نمی کند همچنین اگر به سبب فراموشی فرد چیزی بخورد یا بنوشد روزه اش باطل نمی شود و اگر انسان نمی تواند بخاطر ضعف روزه را تحمل کند می تواند روزه را بخورد
  • ·        اگر روزه دار عمدا چیزی بخورد یا بنوشد یا باقی مانده غذا لای دندانش را فرو ببرد روزه اش باطل است
  • ·        فرو بردن اخلاط سینه و سر تا به فضای دهان نرسیده روزه را بطال نمی کند ولی اگر داخل فضای دهان شود بااحتیاط واجب نباید آن را فرو ببرد.
  • ·        تزریق آمپول اگر به جای غذا نباشد روزه را باطل نمی کند
  • ·        بنابراحتیاط واجب روزه دار نباید دود سیگار و قلیان و.... را به حلق برساند
  • ·        اگر فرد سهوا سر خود را زیر اب ببرد یا قسمتی از سر زیر آب برود یا نصف سر را یکبار و نصف دیگر را بار دیگر فرو ببرد و یا بی اختیار در آب بیفتد یا اینکه شخصی سر او را به زور زیر آب ببرد یا شک کند که زیر آب رفته یا نه روزه اش صحیح است

روزه قضا

اگر کسی روزه را در وقت آن نگیرد باید روز دیگری به جای آن روز روزه بگیرد

کفاره روزه

اگر عمدا ماه رمضان را روزه نگیرئ یا عمدا آن را باطل کند قضا و کفاره واجب می شود و کفاره یک روز روزه واجب، آزاد کردن یک برده یا دو ماه روزه گرفتن که سی و یک روز آن باید پی در پی باشد یا طعام دادن به 60 فقیر به مقداری که یک وعده غذا بخورد و سیر شود و یا دادن یک مد طعام به هر یک از آن ها

روزه مسافر

  • ·        مسافری که نمازش شکسته است نمی تواند در سفر روزه بگیرد و اگر قبل از ظهر به مسافرت برود و به جایی برسد که دیوار نداشته و صدای اذان شنیده نمی شود روزه اش باطل است و اگر قبل از آن روزه را باطل کند باید کفاره بدهد اما اگر بعد از ظهر به مسافرت برود روزه اش صحیح است و نباید آن را باطل کند
  • ·        اگر فرد مسافر قبل از ظهر به وطن یا جایی که قرار است ده روز بماند برسد و در عین حال کاری که روزه اش را باطل می کند انجام نداده باشد و نیت روزه کرده و روزه آن را تمام کند روزه اش صحیح است و لی اگر کاری کند که روز ش باطل شود روزه آن روز بر او واجب نبوده و فقط باید آن را قضا کند و همچنین اگر پایان سفر بعد ازظهر باشد روزه فرد باطل است و باید قضای آن را بگیرد
  • ·        اگر حاکم شرع حکم کند اول ماه است کسی هم که از او تقلید نمی کند باید به حکم او عمل کند ولی اگر کسی می داند حاکم شرع اشتباه کرده نمی تواند به حکم او عمل کند

روزه اعتکاف

انسانی که نمی تواند به سبب سفر، مریضی، حیض یا نفاس روزه بگیرد و یا عمدا روزه نمی گیرد اعتکافش صحیح نیست و در ایام اعتکاف می تواند روزه قضا، روزه نذری یا استیجاری بجا آورد و نیاز نیست مخصوص اعتکاف باشد

 

 

 

مبحث ششم اعتکاف

شرایط اعتکاف

  • ·        معتکف عاقل باشد
  • ·        به قصد قربت و اخلاص معکتف شود
  • ·        مدت اعتکاف کمتر از 3 روز نباشد
  • ·        در مدت اعتکاف روز ها را روزه بگیرد
  • ·        زن با اجازه شوهر و فرزند با اجازه از والدین و افرادی چون کارگر و کارمند و.... با اجازه صاحب کار آمده باشد

نیت اعتکاف

به قصد و نیت قربت باشد و هرگونه ریا و خودنمایی و... آن را باطل می کند و می تواند اعتکاف را برای خود یا به نیابت از یک نفر بگیرد

مدت اعتکاف

  • ·        حداقل سه روز است و کمتر از آن صحیح نیست و بنابر احتیاط واجب هر گاه دو روز متوالی در مسجد معکتف شود روز سوم بر او واجب می شود
  • ·        این سه روز از طلوع فجر روز اول تا مغرب روز سوم است بنابراین اگر بعد از طلوع فجر هرچند، دقیقه ای به تاخیر به مسجد بیاید دیگر جز معتکفین به حساب نمی آید

زمان اعتکاف

انسان در طول سال هر زمان که بخواهد می تواند معتکف شود اما بهترین زمان برای اعتکاف ماه مبارک رمضان به ویژه دهه آخر آن است

مکان اعتکاف

مسجد الحرام، مسجد النبی، مسجد کوفه و مسجده بصره، مسجد جامع هر شهر به قصد رجا اما اگر در یک شهر دو یا چند مسجد جامع باشد در هر کدام که بخواهد می تواند به قصد رجا معتکف شود ولی در خانه، حسینیه،حرم یا مسجد غیر مسجد جامع اعتکاف صحیح نیست(البته برخی فقها اعتکاف در غیر از مسجد جامع را به قصد رجا صحیح می دانند)

خارج شدن از مسجد

معتکف فقط در شرایطی که برای گواهی دادن یا تشییع جازه کسی که به او وابستگی دارد و حضور جز ضرورت عرفی به شمار می رود یا برای سایر کارهای ضروری غرفی یا شرعی خواه واجب یا مستحب که مصلحتی در آن نهفته است می تواند از مسجد خارج شود و همچنین اگر معتکف حنب شود واجب است برای غسل از مسجد خارح شود و اگر بیرون نرود اعتکافش باطل می شود باید از مسجد بیرون برود اما بیرون بودن او نباید بیش از مقدار ضرورت باشدو نباید زیر سایه بنشیند(مطلقا ننشیند) و باید از نزدیک ترین راه تردد کند ولی اگر به قدری طول بکشد که صورت اعتمکاف بهم می خورد اعتکافش باطل است

محرمات اعتکاف

  • ·        خرید وفروش و سایر انواع تجارت مثل صلح، اجاره و...
  • ·        بوییدن چیزهای خوشبو و عطر حتی گیاهان خوشبو همراه با لذت
  • ·        جدال در امور دینی و دنیوی برای غلبه به دیگری و اظهار فضل و برتری بر او
  • ·        استمنا و امور جنسی و شهوت آمیز هر چند سهوی و اگر از روی شهوت باشد احتیاط واجب است مجددا آن را تکرار کند

مبحث هفتم احکام بانوان

حیض
نشانه های خون حیض

  • ·        غلظت
  • ·        سرخ یا مایل به سرخ
  • ·        سرخ یا مایل به سیاهی
  • ·        خروج اغلب با سوزش و گرما و فشار

شرایط حائض

  • ·        بالغ باشد.
  • ·        یائسه نباشد)سادات تا قبل شصت سال و غیرسادات تا قبل پنجاه سال(
  • ·        خونریزی از سه روز کمتر نباشد.
  • ·        خونریزی از ده روز بیشتر نباشد.
  • ·        متوالی بودن خون در سه روز.
  • ·        استمرار خون در سه روز اول.
  • ·        فاصله ی دو حیض حداقل ده روز باشد.

اقسام زنان حائض

  • ·        مبتدئه: اولین بار است که خون حیض می بیند
  • ·        مضطربه: اولین بار نیست ولی هنوز عادات منظمی پیدا نکرده است
  • ·        ناسیه: عادت خود را فراموش کرده است.
  • ·        وقتیه و عددیه: دوبار پشت سر هم در وقت معین حیض شروع شده است و در وقت معین به پایان رسیده است هم از لحاظ تعداد روز هماهنگ است و هم از لحاظ وقت
  • ·        وقتیه: دوماه پشت سر هم وقت شروع حیض هماهنگ است ولی تعداد روزهای حیض هماهنگ نیست
  • ·        عددیه: دوماه پشت سر هم وقت شروع حیض هماهنگ نیست  و تعداد روزها هماهنگ است

محرمات حائض:

  • ·        نماز خواندن
  • ·        آمیزش با همسر از جلو حرام.از پشت کراهت شدید،ملاعبه بی اشکال است
  • ·        محرمات جنب

 

نفاس
هنگام زایمان از زمانی که بچه از شکم مادر خارج شود تا ده روز نفاس است که فقط مربوط به ولادت کودک است و شروع آن زمانی است که اولین عضو بچه خارج شود و اگر قبل از آن خونریزی داشته باشد،نفاس نیست و از ده روز نمی گذرد

 

 

استحاضه

نشانه های خون استحاضه

  • ·        سرد
  • ·        زرد رنگ
  • ·        غالبا بدون فشار و سوزش و خارش و بدون غلظت است  ولی ممکن است گاهی پر رنگ،غلیظ،با فشار و سوزش خارج شود.


اقسام خون استحاضه:

  • ·        قلیله)راه تشخیص:اگر خون روی پنبه باشد و به پشت آن سرایت نکند(.
  • ·        متوسطه)راه تشخیص:اگر خون روی پنبه به طرف دیگر آن هم سرایت کند(.
  • ·        کثیره)راه تشخیص:اگر خون روی پنبه به طرف دیگر هم سرایت کند و روی لباس جاری شده باشد(.


اعمال استحاضه قلیله قبل از هر نماز:

  • ·        تطهیر بدن
  • ·        تعویض پنبه
  • ·        وضو گرفتن
  • ·        ترس از ضرر نداشته باشد باید از خون جلوگیری کند.


اعمال استحاضه متوسطه:

  • ·        اعمال استحاضه قلیله را انجام دهد.
  • ·        باید قبل از نماز غسل انجام دهد.


اعمال استحاضه کثیره:

  • ·        اعمال استحاضه قلیله را انجام دهد.
  • ·        در هر نماز غسل کند

شک در استحاضه:

  • ·        نمی دانسته قلیله است یا کثیره،باید طبق قلیله عمل کند.
  • ·        نمی داند متوسطه است یا کثیره،باید طبق متوسطه عمل کند.
  • ·        نمی داند قلیله است یا متوسطه یا کثیره،باید طبق قلیله عمل کند.)طبق نظر مراجع(
  • ·        اگر کسی می ترسد که خونریزی پیدا بکند باید سریعا نماز را بخواند و اگر حین نماز خونریزی کرد،باید نماز را اعاده کند.
  • ·        اگر بر کسی هم وضو واجب بود هم غسل فرقی نمی کند کدام را اول انجام دهد اما به نظر برخی مراجع،وضو قبل از غسل بهتر است.
  • ·        اگر مستحاضه کاری را که به او واجب است ترک کند،نمازش باطل است.
  • ·        اگر استحاضه در باطن باشد،غسل و وضو را باطل نمی کند.فقط در صورت خروج،غسل و وضو باطل می شود حتی اگر کم باشد.


تغییر خون استحاضه:

  • ·        از درجه ی پایین به بالا برود : الف(قلیله، متوسطه شود. ب(قلیله، کثیره شود.  ج(متوسطه،کثیره شود
  • ·        از درجه ی بالا به پایین تر آید.الف(کثیره،متوسطه شود. ب(کثیره،قلیله شود. ج( متوسطه،قلیله شود.
  • ·        اگر قلیله متوسطه شود:قبل از نماز باید وظیفه ی بالاتر را انجام دهد.
  • ·        اگر قلیله کثیره شود:در بین نماز،نماز باطل است.باید با انجام دادن وظیفه ی بالاتر،نماز را دوباره تکرار کند.
  • ·        اگر متوسطه،کثیره شود:بعد از نماز،نمازی که خوانده درست است.اما برای نماز های بعدی باید وظیفه ی مراحل بالاتر را انجام دهد.
  • ·        اگر کثیره متوسطه شود:قبل از نماز برای نماز جدید،وظیفه ی سابق را انجام دهد.
  • ·        اگر کثیره قلیله شود:در بین نماز،نماز صحیح است اما برای نماز اول باید وظایف سابق و برای نماز های بعدی وظایف جدید را انجام دهد.
  • ·        اگر متوسطه قلیله شود:نماز صحیح است اما برای نماز بعدی باید وظایف سابق را انجام دهد.

نکات:

  • ·        اگر قبل از نماز یا بعد از استحاضه قلیله پاک شود باید خود را تطهیر کند و برای نماز وضو بگیرد.
  • ·        اگر بین نماز از استحاضه قلیله پاک شود،باید نماز را قطع کند و خود را تطهیر کند و دوباره وضو بگیرد.
  • ·        در زمان استحاضه کثیره قبل از نماز باید برای نماز جدید وظایف مستحاضه ی کثیره را انجام دهد
  • ·        اگر در بین نماز از استحاضه کثیره پاک شد  باید نماز را قطع کند،وظایف استحاضه ی کثیره را انجام دهد و دوباره نماز را اعاده کند
  • ·        اگر بعد از نماز متوجه  شود ،نماز خوانده شده صحیح است اما برای نماز های بعدی باید وظایف استحاضه کثیره را انجام دهد

حکم برخی اعمال:

  • ·        آنچه برای نماز واجب بود باید انجام دهد بنابر احتیاط واجب باید برای هر کدام غسل و وضوی جداگانه بگیرد.
  • ·        در نماز مستحب،وظایف مستحاضه را انجام دهد،نمازش صحیح است.
  • ·        نماز احتیاط،سجده ی سهو ،قضای سجده یا تشهد فراموش شده،اگر فورا بعد نماز انجام دهد نیاز به انجام کارهای مستحاضه ندارد.
  • ·        مستحاضه ی قلیله باید روزه را بجا آورد و کارهایی که برای نماز واجب است برای روزه واجب نیست.
  • ·        مستحاضه ی متوسطه روزه بر او واجب است.
  • ·        در استحاضه ی کثیره تمام غسل هایی که بر او واجب است را انجام دهد بنابر احتیاط باید شب قبل انجام دهد.
  • ·        بنابر احتیاط واجب زن مستحاضه در زمان روزه از خروج خون جلوگیری کند.
  • ·        لمس قرآن یا اسامی خدا در زمان استحاضه قلیله،وضو بگیرد کافی است ولی در متوسطه و کثیره،وضو و غسل بگیرد.
    وارد شدن به مسجد الحرام و مسجد النبی یا توقف در مساجد،در سه حالت وضو و غسل واجب نیست البته بنا بر احتیاط مستحب انجام شوند بهتر است.
  • ·        آمیزش در استحاضه قلیله مانعی ندارد.  ولی در متوسطه و کثیره:اگر در وقت نماز باشد همان غسل و وضو کفایت می کند هر چند از نماز فاصله گرفته باشد.در غیر وقت نماز بنا بر احتیاط واجب باید غسل و وضو را انجام دهد.
  • ·        اگر در موقع غسل خون قطع نشود وضو صحیح است و اگر در بین نماز خون قطع شود و مستحاضه نفهمد که کاملا خونریزی قطع شده یا نه و بعد نماز بفهمد باید غسل و وضو و نماز تکرار شود.
  • ·        اگر در موقع غسل استحاضه به کثیره تبدیل شود،باید غسل دوباره تکرار شود
  • ·        اگر مستحاضه بداند که قبل از تمام شدن وقت نماز پاک می شود باید نماز را در پاکی بخواند.